English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 265 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flatulently U ازروی نفخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sure U ازروی یقین
surer U ازروی یقین
surest U ازروی یقین
persuasion U نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
persuasions U نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
shabbily U ازروی پستی
distractedly U ازروی گیجی
distractedly U اشفته وار ازروی حیرت
intelligently U از روی هوش ازروی اگاهی و بصیرت
preponderantly U ازروی فضیلت
roguishly U ازروی بد ذاتی یاشیطنت
buck U ازروی خرک پریدن
bucks U ازروی خرک پریدن
dissolute U ازروی هرزگی
inexorably U ازروی سنگدلی
from U ازروی
grammatically U ازروی دستور
huffily U ازروی کج خلقی
huffily U ازروی زودرنجی
contemptuously U بطوراهانت امیز- ازروی استهزاوتحقیر
constantly U ازروی ثبات
hurdle U مسابقه پرش ازروی مانع
hurdles U مسابقه پرش ازروی مانع
exclaim U ازروی تعجب فریاد زدن
exclaimed U ازروی تعجب فریاد زدن
exclaiming U ازروی تعجب فریاد زدن
exclaims U ازروی تعجب فریاد زدن
extrapolate U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolated U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolates U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
extrapolating U ازروی قرائن و امارات پیش بینی کردن
scurried U حرکت ازروی دست پاچگی
scurries U حرکت ازروی دست پاچگی
scurry U حرکت ازروی دست پاچگی
scurrying U حرکت ازروی دست پاچگی
pontoon U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
pontoons U کرجی ته پهن که ازروی ان عبور کنند
systematically U ازروی یک اسلوب معین
impatiently U ازروی ناشکیبایی
impatiently U ازروی بی صبری
impatiently U ازروی بیطاقتی باشتیاق
economically U ازروی اقتصاد
lightly U ازروی بی علاقگی
despondently U ازروی افسردگی
despondingly U ازروی افسردگی
elaborately U ازروی صنعت و نازک کاری
irritably U ازروی تندی
irritably U ازروی تندمزاجی
sympathetically U ازروی همدردی یا هم فکری غمخوارانه
inquisitively U ازروی کنجکاوی
fiendishly U ازروی دیوخویی یاشیطان صفتی
courageously U ازروی جرات
overwrought U تهیه شده ازروی مهارت
psychologically U از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
pathologically U از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
expertly U ازروی خبرگی ازروی کارشناسی
glaringly U ازروی خودنمائی
brotherly U ازروی دوستی
cravenly U ازروی ترس وپستی
flippantly U ازروی سبکی
subtly U ازروی زیرکی
childishly U ازروی بچگی
puerilely U ازروی بچگی
impassively U بطور تالم ناپذیر ازروی بی عاطفگی
rakishly U ازروی هرزگی
joyfully U ازروی خوشحالی
glibly U ازروی چرب زبانی
empirically U ازروی شارلاتانی
impartially U ازروی بیطرفی ازروی راست بینی
pessimistically U ازروی بد بینی
inadequately U ازروی بی کفایتی
patronizingly U ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
petulantly U ازروی تندی یا کج خلقی
inefficiently U ازروی بی کفایتی
inefficiently U ازروی بی عرضگی
stupidly U ازروی نادانی
adherently U هواخواهانه ازروی تابعیت
antagonistically U ازروی رقابت
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
bascula U پرش قوسی کامل اسب ازروی مانع
basely U ازروی پستی
bell conveyor U دستگاهی که مخلوط بتن را ازروی نوار به محل بتن ریزی حمل میکند
blamelessly U ازروی بی گناهی
blunderingly U ازروی اشتباه
by i U ازروی ندانستگی
by the book U ازروی کتاب
by the piece U ازروی کار کرد
chastely U ازروی پاکی یاپاکدامنی عفیفانه
circumspectly U ازروی احتیاط
cockily U ازروی گستاخی یاخودبینی
cold heartedly U ازروی بی عاطفگی
commandingly U باتوانایی ازروی قدرت
condescendingly U ازروی فروتنی یامهربانی لطفا
considerately U ازروی ملاحظه
constrainedly U ازروی اجبار
contextually U ازروی قراین
contritely U ازروی توبه وپشیمانی
contumaciously U ازروی سرکشی
contumeliously U ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
corruptly U ازروی تباهی
Other Matches
injudiciously U بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
pusillanimously U ازروی کم دلی یا بزدلی ازروی جبن
fast and loose U ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
discerningly U ازروی بصیرت یابینایی ازروی تشخیص
pig headedly U ازروی کله شقی ازروی کودنی
phraseologically U ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
crookedly U ازروی نادرستی
discursively U ازروی استدلال
discontentedly U ازروی نارضایتی
inconstantly U ازروی بی ثباتی
deridingly U ازروی ریشخند
in the abstract U ازروی تجرید
ill humouredly U ازروی بد خویی
incontinently U ازروی بی عفتی
inexactly U ازروی بی دقتی
indelicately U ازروی بی نزاکتی
indecisively U ازروی دو دلی
indecently U ازروی بی شرمی
disgustedly U ازروی بیزاری
dishonorable U ازروی بی شرمی
disingenuously U ازروی تزویر
fatuously U ازروی بیشعوری
dissolutely U ازروی هرزگی
hurry skurry U ازروی دستپاچگی
hurry scurry U ازروی دستپاچگی
heretically U ازروی فسادعقیده
headily U ازروی خودسری
finically U ازروی وسواس
flatulently U ازروی لاف
glozingly U ازروی مداهنه
flightily U ازروی بوالهوسی
floutingly U ازروی استهزاء
floutingly U ازروی اهانت
fractiously U ازروی کج خلقی
facetiously U ازروی شوخی
experientially U ازروی تجربه
excursively U ازروی بی ترتیبی
disobilgingly U ازروی نامهربانی
immorally U از ازروی بد اخلاقی
distastefully U ازروی بی رغبتی
dizzily U ازروی گیجی
doubliy U ازروی تزویر
egotistically U ازروی خودبینی
illy U ازروی بد خواهی
ill naturedly U ازروی بد خویی
emulously U ازروی هم چشمی
ill humouredness U ازروی بد خلقی
enterprisingly U ازروی توکل
equivocally U ازروی ایهام
evadingly U ازروی تجاهل
ill humouredly U ازروی بدخلقی
frivolously U ازروی نادانی
politicly U ازروی مصلحت
querulousy U ازروی کج خلقی
pettishly U ازروی کج خلقی
perfidiously U ازروی خیانت
open mindldly U ازروی بی تعصبی
powerlessly U ازروی ضعف
profligately U ازروی هرزگی
purposelessly U ازروی بی مقصودی
to get off U برخاستن ازروی
submissively U ازروی فروتنی
obedienlv U ازروی فرمانبرداری
irreligiously U ازروی بی دینی
irefully U ازروی تندی
irresolutely U ازروی بی تصمیمی
insesately U ازروی بی عاطفگی
insesately U ازروی بیحسی
mystically U ازروی تصوف
muddily U ازروی گیجی
irreverently U ازروی بی حرمتی
genealogically U ازروی نسبت نامه
iniquitously U ازروی بی عدالتی بناحق
vanally U ازروی پستی مزدوروار
get over U ازروی چیزی گذشتن
well advised U ازروی عقل و منطق
To jump across the stream. U ازروی نهر آب پریدن
hat in hand U چاپلوسانه ازروی پستی
ground observation U دیدبانی ازروی زمین
papistically U ازروی پاپ پرستی
with a bad grace U به اکراه ازروی بی میلی
the quilt slipped off the bed U لحاف ازروی رختخواب
inexpertly U ازروی کار ناشناسی
nattily U ازروی زبر دستی
out of mere freak U صرفا ازروی بوالهوسی
in a partisan spirit U طرفدارانه ازروی تعصب
peaceably U ازروی صلح جویی
perfidiously U ازروی پیمان شکنی
perspicaciously U بفراست ازروی فراست
immodestly U ازروی بی حیایی گستاخانه
piggishly U ازروی خوک منشی
inertly U ازروی بیحالی یا تنبلی
phonologically U ازروی صدا شناسی
rancorously U ازروی کینه وبغض
inexpertly U ازروی ناشی گری
crassly U ازروی زمختی یاکودنی
inadvertenly U ازروی عدم توجه
endophagous U تغذیه کننده ازروی
duty call U دیدنی ازروی اجباریاوفیفه
disputatiously U ازروی ستیزه جویی
feignedly U ازروی بهانه باتزویر
fictitiously U ازروی جعل بطورعاریتی
flightily U ازروی تلون مزاج
fractiously U ازروی سرکشی عبوسانه
flauntingly U باجلوه ازروی خودنمایی
flashily U ازروی خودنمایی یاخودفروشی
fierily U ازروی اتش مزاجی
He obeyed from fear. U ازروی ترس اطاعت کرد
passive obedience U فرمانبرداری ازروی بردباری یا بی ارادگی
overbearingly U ازروی تشخص یا تکبر متکبرانه
He did it out of friendship. U ازروی دوستی اینکار راکرد
pick up <idiom> U برداشتن چیزی ازروی زمین
philanthropically U ازروی نوع پرستش یا بشردوستی
to raise the v U توری یانقاب ازروی برداشتن
with a powder U ازروی بی پروایی تند ناگهان
politicly U مدبرانه ازروی کاردانی یا زیرکی
phonographer U متخصص تندنویسی ازروی صدا
disinterestedly U ازروی بی طرفی یابی علاقگی
inelegantly U ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
elenchus U رد ازروی قیاس و صغری وکبری
fawningly U ازروی سبزی پاک کنی
ingenuously U ازروی سادگی بارک گویی
geomancy U غیب گویی ازروی خاک
hieromancy U طالع بینی ازروی قربانی
intemperately U ازروی افراط با زیاده روی
haltingly U درنگ کنان ازروی دودلی
geodetically U ازروی علم زمین پیمایی
photogrammetric map U تهیه نقشه ازروی عکسهای هوائی
The professor knows what he is talking about. U استاد ازروی اطلاع صحبت می کند
inconstantly U ازروی تلون مزاج بطور تغییرپذیر
phonrtic drill U مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
freakishly U ازروی بوالهوسی بطورعجیب وغریب بوالهوسانه
inadvertenly U بطور غیر عمدی ازروی ندانستگی
prolixly U ازروی دراز نفسی یا پرگویی با اطناب
egotize U ازروی خودبینی سخن گفتن یاچیزنوشتن
flatteringly U متملقانه ازروی سبزی پاک کنی
scare up <idiom> U ازروی اثراتی چیزی را پیدا کردن
on paper U ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
mistrustfully U ازروی بدگمانی از روی عدم اطمینان
thermoelectrometer U الت سنجش جریان یزق ازروی گرمای ان
can't see the forest for the trees <idiom> U ازروی یکی برای جمع قضاوت کردن
dabbler U دوستدارصنایع زیباکه ازروی بوالهوسی وبدون تمرکزانهارادنبال می
in perspective U کشیده شده ازروی علم منافرو مرایا
scrape up <idiom> U پیدا یا جمع آوری چیزی ازروی نشانه
fussily U ازروی بیقراری با اهمیت دادن بچیزهای جزئی
outside kick and front headlock U گرفتن دست راست بادست چپ و چرخاندن ازروی پشت
pleadingly U دادخواهانه ازروی دفاع یادادخواهی شفاعت خواهانه معترضانه
photogrammetry U مبحث اندازه گیری ومساحی ازروی عکسهای هوایی
halterbreak U کره اسب را برای پرش ازروی کمند تربیت کردن
intercalated strata U چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند
(in) care of someone <idiom> U فرستادن چیزی برای کسی ازروی آدرس شخص دیگری
mumpsimus U ایین دیرینه بی معنی که ازروی تعصب بدان بچسبند نادان متعصب
phototopography U روش تهیه نقشههای عوارض نما و برجسته ازروی عکس هوایی
stereophotogrammetry U تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
penny a liner U کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
fighter direction U هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
phrenologically U ازروی علم براهین جمجمه موافق قواعد این علم
to pattern out U ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
evangelization U تبلیغ یاموعظه ازروی انجیل ترویج انجیل یادین مسیحی
syllabicate U ازروی هجا تجزیه کردن هجابندی کردن
to play a good knife and fork U ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
inexpertly U ازروی عدم تخصص یا عدم خبرگی
protestingly U بطور اعتراض ازروی اعتراض
perspectively U ازروی علم منافرو مرایا مطابق اصول منافرو مرایا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com