English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
foully U ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inequity U نادرستی
inveracity U نادرستی
cross U نادرستی
crosser U نادرستی
crosses U نادرستی
crossest U نادرستی
indecorum U نادرستی
inequities U نادرستی
inexactness U نادرستی
inaccuracy U نادرستی
inaccuracies U نادرستی
incorrectness U نادرستی
illegitimation U نادرستی
falsity U نادرستی
dishonesty U نادرستی
improbity U نادرستی
inconsequence U نادرستی
spuriousness U نادرستی
illegitimacy U نادرستی حرامزادگی
incompetence U بی کفایتی نادرستی
sliminess U لیزی نادرستی
dishonestly U از روی نادرستی
incompetency U بی کفایتی نادرستی
crookedly U ازروی نادرستی
illegutimation U نادرستی نامشروع خوانی
grafts U از راه نادرستی تحصیل کردن
graft U از راه نادرستی تحصیل کردن
grafted U از راه نادرستی تحصیل کردن
pervertible U ازراه در رو
paraphrastically U ازراه تفسیر
controversially U ازراه مباحثه
offensively U ازراه تهاجم
posteriori U ازراه استقرار
demonstratively U ازراه اثبات
diagnostically U ازراه تشخیص
intuitively U ازراه انتقال
exegetically U ازراه تفسیر
foully U ازراه خیانت
inquiringly U ازراه استفسار
inquiringly U ازراه بازجویی
gymnastically U ازراه ورزش
heretically U ازراه رفض
inferentially U ازراه استنباط
catechist U ازراه پرسش
encouragingly U ازراه تشویق
intuitively U ازراه برهانی
intuitively U ازراه کشف
introspectively U ازراه خودنگری
interrogatively U ازراه پرسش
conjugally U ازراه زناشویی
interposingly U ازراه مداخله
algebraically U ازراه جبر
by courtesy U ازراه التفات
by ear U ازراه گوش
by indirection U ازراه تقلب
by sea U ازراه دریا
ingratiatingly U ازراه خود شیرینی
to break a way U موانع را ازراه خودبرداشتن
inferentially U ازراه نتیجه گیری
professionally U ازراه پیشه یاکسب
hieroglyphically U ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
catechization U ازراه سئوال وجواب
philosophically U ازراه حکمت دوستی
basophobia U هراس ازراه رفتن
glozingly U ازراه عیب پوشی
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
withdrawal U تخلیه مواضع ازراه هوا
rje U ورود برنامه ازراه دورEntry ob
withdrawals U تخلیه مواضع ازراه هوا
polemically U ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
gnosticize U ازراه عرفان تشریح کردن
long-distance U ازراه دور تلفن کردن
concretionary U تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
debaueh U ازراه درکردن گمراه کردن
endermic U ازراه پوستی از ورا پوست
long distance U ازراه دور تلفن کردن
refutation U اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
patronizingly U ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
gamogenesis U زاد و ولد ازراه جفت گیری
intriguingly U با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
demonstratively U با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
parasyntheton U واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
impo U کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
bobs U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bob U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parrotry U بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
break the bank <idiom> U بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
sand crack U ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone U الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com