English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intuitively U ازراه برهانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
discursive U برهانی
theorematic U برهانی
pervertible U ازراه در رو
by courtesy U ازراه التفات
algebraically U ازراه جبر
by ear U ازراه گوش
by indirection U ازراه تقلب
by sea U ازراه دریا
catechist U ازراه پرسش
inferentially U ازراه استنباط
conjugally U ازراه زناشویی
controversially U ازراه مباحثه
demonstratively U ازراه اثبات
heretically U ازراه رفض
diagnostically U ازراه تشخیص
exegetically U ازراه تفسیر
foully U ازراه خیانت
interrogatively U ازراه پرسش
introspectively U ازراه خودنگری
inquiringly U ازراه بازجویی
inquiringly U ازراه استفسار
gymnastically U ازراه ورزش
posteriori U ازراه استقرار
interposingly U ازراه مداخله
offensively U ازراه تهاجم
intuitively U ازراه انتقال
paraphrastically U ازراه تفسیر
intuitively U ازراه کشف
encouragingly U ازراه تشویق
philosophically U ازراه حکمت دوستی
foully U ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
to break a way U موانع را ازراه خودبرداشتن
professionally U ازراه پیشه یاکسب
ingratiatingly U ازراه خود شیرینی
basophobia U هراس ازراه رفتن
hieroglyphically U ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
catechization U ازراه سئوال وجواب
inferentially U ازراه نتیجه گیری
glozingly U ازراه عیب پوشی
withdrawals U تخلیه مواضع ازراه هوا
polemically U ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
rje U ورود برنامه ازراه دورEntry ob
gnosticize U ازراه عرفان تشریح کردن
long-distance U ازراه دور تلفن کردن
long distance U ازراه دور تلفن کردن
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
concretionary U تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
withdrawal U تخلیه مواضع ازراه هوا
debaueh U ازراه درکردن گمراه کردن
endermic U ازراه پوستی از ورا پوست
patronizingly U ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
refutation U اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
intriguingly U با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
demonstratively U با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
gamogenesis U زاد و ولد ازراه جفت گیری
bob U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobs U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parasyntheton U واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
parrotry U بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
impo U کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
break the bank <idiom> U بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
sand crack U ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone U الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com