English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inquiringly U ازراه استفسار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enquiry U استفسار
enquire U استفسار کردن
querying U جستار استفسار
query U جستار استفسار
queries U جستار استفسار
queried U جستار استفسار
investigating U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigated U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigate U استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
pervertible U ازراه در رو
by ear U ازراه گوش
by indirection U ازراه تقلب
exegetically U ازراه تفسیر
by sea U ازراه دریا
catechist U ازراه پرسش
heretically U ازراه رفض
gymnastically U ازراه ورزش
conjugally U ازراه زناشویی
controversially U ازراه مباحثه
demonstratively U ازراه اثبات
foully U ازراه خیانت
diagnostically U ازراه تشخیص
by courtesy U ازراه التفات
interposingly U ازراه مداخله
inquiringly U ازراه بازجویی
posteriori U ازراه استقرار
intuitively U ازراه کشف
offensively U ازراه تهاجم
inferentially U ازراه استنباط
intuitively U ازراه انتقال
intuitively U ازراه برهانی
encouragingly U ازراه تشویق
paraphrastically U ازراه تفسیر
algebraically U ازراه جبر
interrogatively U ازراه پرسش
introspectively U ازراه خودنگری
hieroglyphically U ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
foully U ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
glozingly U ازراه عیب پوشی
ingratiatingly U ازراه خود شیرینی
inferentially U ازراه نتیجه گیری
to break a way U موانع را ازراه خودبرداشتن
professionally U ازراه پیشه یاکسب
philosophically U ازراه حکمت دوستی
catechization U ازراه سئوال وجواب
basophobia U هراس ازراه رفتن
endermic U ازراه پوستی از ورا پوست
polemically U ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
debaueh U ازراه درکردن گمراه کردن
rje U ورود برنامه ازراه دورEntry ob
air movements U حرکت دادن ازراه هوا
withdrawals U تخلیه مواضع ازراه هوا
withdrawal U تخلیه مواضع ازراه هوا
concretionary U تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
gnosticize U ازراه عرفان تشریح کردن
long-distance U ازراه دور تلفن کردن
long distance U ازراه دور تلفن کردن
telecommunications access method U روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
patronizingly U ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
refutation U اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
demonstratively U با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
gamogenesis U زاد و ولد ازراه جفت گیری
intriguingly U با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
impo U کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
bobs U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bob U ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parrotry U بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
parasyntheton U واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
break the bank <idiom> U بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
sand crack U ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
optophone U الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com