English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
speedup U ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skyrockets U ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketing U ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketed U ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocket U ازدیاد سریع قیمت وغیره
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
speed limits U حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
speed limit U حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
optimize U کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
proliferation U ازدیاد
plethora U ازدیاد
augmentation U ازدیاد
quantity theory of money U حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
hyperinsulinism U ازدیاد انسولین
hyperesthesia U ازدیاد حساسیت
overvoltage U ازدیاد فشار
hyperaesthesia U ازدیاد حساسیت
increasable U قابل ازدیاد
elongation U ازدیاد طول
capacity cost U هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
emmenagogue U داروهای ازدیاد قاعدگی
unit elongation U ازدیاد طول ویژه
magnetic elongation U ازدیاد طول مغناطیسی
hyperglycemia U ازدیاد قند خون
extensometer U ازدیاد طول سنج
swelling pressure U فشار در اثر ازدیاد حجم
hyperthyroid U ازدیاد فعالیت غذه درقی
hydrocephalus U ازدیاد غیر عادی مایع
strain U دگروشی ازدیاد طول ویژه
hydrocephaly U ازدیاد غیر عادی مایع
strains U دگروشی ازدیاد طول ویژه
plethora U ازدیاد خون در یک نقطه افراط
pilot line operation U کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte U گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
speed ring U طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator U عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
components U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component U 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
inflow ratio U نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
producer's goods U هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
indicated airspeed U سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
burning rate U سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
lymphocytosis U ازدیاد گلبولهای سفید یک هستهای خون
air hose coupling U دستگاه نشان دهنده ازدیاد باد
frost hoil U ازدیاد حجم دراثر یخبندان بادکردگی
dragged U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags U وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
seconded U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding U مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
true air speed U سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
machine number U عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of flame propagation U سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer U اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
hypervitaminosis U ناراحتیهای حاصله در اثر ازدیاد ویتامین در بدن
hydrocele U دچار ازدیاد فشارمایع در داخل بطنهای مغز
euler theorem U در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
backed bow U کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
production overheads U هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
variable ratio U گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring U سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity U سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
declassified cost U هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic U با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated U سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate U سرعت دادن سرعت گرفتن
oem U شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
mach hold U بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
matrixes U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix U چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic U سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
spermary U غده تولید کننده منی محل تولید منی
airspeeds U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed U سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed U سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full U مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
gnp gap U شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate U سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
etcaetera U وغیره
et cetera U وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera . U وغیره وغیره
snapped U قفلکیف وغیره
dales U خلیج وغیره
dale U خلیج وغیره
snaps U قفلکیف وغیره
snapping U قفلکیف وغیره
snap U قفلکیف وغیره
pile U پرزقالی وغیره
piled U پرزقالی وغیره
sheeting U ملافه وغیره
half U جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
overloaded U بار زیاد ازدیاد بار
overloads U بار زیاد ازدیاد بار
overload U بار زیاد ازدیاد بار
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
hypermnesia U ازدیاد غیر عادی خاطرات وافکار گذشته افزایش غیر عادی حافظه
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
subsidence U تخفیف درد وغیره
stations U ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed U ایستگاه اتوبوس وغیره
ratoon U نهال موز وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
pillbox U قوطی حب دارو وغیره
seance U جلسه احضارارواح وغیره
propellor U پروانه هواپیماوکشتی وغیره
pillboxes U قوطی حب دارو وغیره
furnace U تون حمام وغیره
snouts U لوله کتری وغیره
snout U لوله کتری وغیره
furnaces U تون حمام وغیره
propeller U پروانه هواپیماوکشتی وغیره
shelling U پوست فندق وغیره
shell U پوست فندق وغیره
vases U گلدان نقره وغیره
vase U گلدان نقره وغیره
dower U لانه خرگوش وغیره
dossel U پشتی صندلی وغیره
dollops U دسته علف وغیره
dollop U دسته علف وغیره
clop U لنگی اسب وغیره
tamp U سوراخی را با شن وغیره پرکردن
coronal U هاله خورشید وغیره
coronel U هاله خورشید وغیره
curlicue U تزئینات خطاطی وغیره
dossal U پشتی صندلی وغیره
service charge U سرویس مهمانخانه وغیره
frontlet U پیشانی اسب وغیره
To score a goal . U گل زدن ( درفوتبال وغیره )
coequal U درشان ومقام وغیره
sash U حمایل نظامی وغیره
sashes U حمایل نظامی وغیره
trap U زانویی مستراح وغیره
tubes U لوله خمیرریش وغیره
tube U لوله خمیرریش وغیره
shells U پوست فندق وغیره
blear U تاری حاصل از اشک وغیره
nephew U پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
nephews U پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
copartner U سهیم وشریک در تجارت وغیره
lysis U زوال وفساد سلول وغیره
cess U سرازیری کنار رودخانه وغیره
wreckage U لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
tailpiece U ارایش ته فصل کتاب وغیره
sick bay U بهداری کشتی ودانشکده وغیره
bisk U ماهی وغیره درست میکنند
eversion U برگرداندن پلک چشم وغیره
loge U جای ویژه در تاتر وغیره
hide U پوست خام گاووگوسفند وغیره
closure U دریچه درب بطری وغیره
closures U دریچه درب بطری وغیره
sick berth U بهداری کشتی ودانشکده وغیره
horologe U ساعت مچی ودیواری وغیره
hob U با دندانه ماشین وغیره بریدن
hobs U با دندانه ماشین وغیره بریدن
downswing U تنزل کارهای تجارتی وغیره
spinule U خارهای ریز چرخ وغیره
stancher U بند اور خون وغیره
hides U پوست خام گاووگوسفند وغیره
sick bays U بهداری کشتی ودانشکده وغیره
choreography U رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
tank farm U محوطه مخازن نفت وغیره
float U بستنی مخلوط با شربت وغیره
floated U بستنی مخلوط با شربت وغیره
Please pay the bearer . U دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
The kI'lled and the wounded. U کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
To turn over the pages . U ورق زدن ( کتاب وغیره )
Known and unknown . U معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
barn U انبار کاه و جو وکنف وغیره
My hair stood on end . U مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com