English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he passed hence U ازاین جهان رخت بربست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
superlunar U بیرون ازاین جهان
law U بربست
laws U بربست
ruleless U بی بربست
rule U بربست قانون
second world U جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlas U فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases U فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
from this time forth U ازاین پس
hence it is U ازاین
from this time forward U ازاین پس
later on U ازاین پس
in a. to this U گذشته ازاین
For this reason . In this respect. U ازاین جهت
on the score of neglect U ازاین حیث
hereinbelow U ازاین پایین تر
over and above U گذشته ازاین
owing to this U ازاین سبب
to this effect U ازاین قرار
from this time forth U ازاین ببعد
from this time forward U ازاین ببعد
f. this path U ازاین راه برو
this wayŠplease U ازاین راه بفرمایید
From now on. Henceforth. U از حالابه بعد (ازاین پس)
across U ازاین سو بان سو درمیان
on the score of neglect U بعنوان غفلت ازاین بابت
to an overthwart U بطور متقاطع ازاین سو بان سو
as follows U بشرح ذیل ازاین قرار
oscillated U ازاین سو به ان سو افتادن مردد بودن
oscillate U ازاین سو به ان سو افتادن مردد بودن
oscillates U ازاین سو به ان سو افتادن مردد بودن
at an overthwart U بطور متقاطع ازاین سو بان سو
since that time. thereafter. U ازآن زمان به بعد (ازاین پس )
erenow U پیش ازاین تااین تاریخ
It goes against the grain to pay these sums (that kind of money). U من که زورم می آید ازاین پولها بدهم
is he a the wiser for it U ایا ازاین بابت عاقل تراست
Stop your little games (tricks). U ازاین بازیها (حقه وکلکها )دست بردار
meerschaum U هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
The borrower is absolutely free to use the amount. U وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
ethnography U تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
macrocosms U جهان
worlds U جهان
vale U جهان
world U جهان
universe U جهان
vales U جهان
macrocosm U جهان
free world U جهان ازاد
infinite universe U جهان باز
infinite universe U جهان نامتناهی
here below U دراین جهان
nether world U جهان اینده
nether world U این جهان
internationalist U جهان گرا
mineral kingdom U جهان جمادات
filmdom U جهان سینما
nether world U جهان پایین
inanimate nature U جهان جمادات
open universe U جهان باز
weltanschauung U جهان بینی
world power U جهان نیرو
world test U ازمون جهان
world view U جهان بینی
creator of the world U جهان آفرین
universe of system U جهان سیستم
this world of ours U این جهان ما
the whole world U سراسر جهان
orrery U جهان نما
outworld U جهان بیرونی
peregrinator U جهان گرد
screenland U جهان سینما
the future U جهان اینده
the invisible U جهان ناپدید
the invisible world U جهان ناپدید
the lower regions U جهان مردگان
the lower world U جهان پایین
the next world U جهان اینده
the old world U جهان کهنه
the vanity of the world U پوچی جهان
worldview U جهان بینی
underworld U زیرین جهان
animal kingdom U جهان جانوران
animals kingdom U جهان جانوران
closed universe U جهان بسته
closed universe U جهان متناهی
microcosm U جهان کوچک
finite universe U جهان بسته
finite universe U جهان متناهی
cosmography U شرح جهان
all the world over U در سراسر جهان
microcosm U جهان کهین
worldwide U در سرتاسر جهان
universe U جهان کیهان
Third World U جهان سوم
worldly-wise U جهان دیده
worldly wise U جهان دیده
microcosms U جهان کهین
all over the world U در سراسر جهان
microcosms U جهان کوچک
cosmorama U جهان نما
world creating U جهان افرین
first world U جهان اول
faerie U جهان پریان
expansion of universe U انبساط جهان
christenings U جهان مسیحیت
panorama U جهان نما
earthling U ساکن جهان
panoramas U جهان نما
Christendom U جهان مسیحیت
demiurge U جهان افرین
creator the world U جهان افرین
the back of beyond U دورترین گوشه جهان
the world is transitory U جهان ناپایدار است
theseven wonders of the world U عجایب هفتگانه جهان
third world countries U کشورهای جهان سوم
the world and its fullness U جهان وهرچه دراوهست
aboral U دورترین نقطه از جهان
under the sun U در جهان در زیر افتاب
georama U جهان نمای پوک
ultramundane U ماورا جهان ماوراگیتی
extramundane U بیرون از جهان یادنیا
peregrination U جهان گردی دربدری
superempirical U خارج از جهان مادی
peregrinations U جهان گردی دربدری
superlunary U بیرون از این جهان
the church militant U قاطبه مسیحیان جهان
supramundane U مافوق این جهان
planisphere U جهان نمای مسطح
vales U زمین جهان خاکی
Antiquity U جهان باستانی [تاریخ]
demimonde U جهان زنان هرجایی
mundane affairs U کارهای این جهان
industrial workers of the world U کارگران صنعتی جهان
intermundane U واقع در میان دو جهان
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
in ancient times U در اوقات جهان باستانی
atlas U کتاب نقشهء جهان
the art of the Ancient world U هنر جهان باستان
to be born U چشم به جهان گشودن
all over the world U در همه جای جهان
vale U زمین جهان خاکی
atlases U کتاب نقشهء جهان
outward things U جهان برونی یا فاهر
oscillating universe U جهان نوسان کننده
third world economies U اقتصاد کشورهای جهان سوم
to know what's what U ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
world wide U مشهور جهان متداول درهمه جا
in a battle for world domination U مبارزه برای سلطه جهان
vegetable kingdom U جهان گیاهان مولود نباتی
the developed world U جهان توسعه یافته [پیشرفته]
transcendentalism U فلسفه خارج جهان مادی
the whole world U همه دنیا تمامی جهان
oecumenical U وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
antemundane U مربوط به پیش از افرینش جهان
planisphere U جهان نمای سطح نما
sinusoidal projection U نقشه جهان نمای مسطح
ecumenic U وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
oecumenical U جامع مشهوردر سراسر جهان
the lower world U جهان مردگان عالم اسوات
premundane U پیش ازافرینش جهان بوده
demiurgeous U وابسته به جهان افرین یااهریمن
demiurgic U وابسته به جهان افرین یااهریمن
he passed hence U این جهان را بدرود گفت
pubs U میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
pub U میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
candidates' tournament U تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
candidates' matches U رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
topsy-turvy world [upside-down world] U جهان سروته [درهم وبرهم ] [وارونه ]
mundane era U تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
time flies <proverb> U عمر ضایع مکن ای دل که جهان می گذرد
rhadamanthus U نام یکی از داوران جهان پایین
apples U یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
supemundane U بالاتراز چیزهای وابسته به این جهان
apple U یکی ازبزرگترین سازندگان ریزکامپیوتر در جهان
cosmopolitan U وابسته به همه جهان بین المللی
the pilgrimage of life U زندگی چندروزه ادمی دراین جهان
across U ازاین طرف بان طرف
eustatic U مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
utopian U تصوری شخصی که درصدد اصلاح جهان است
America Online U بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
globetrotter U کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
globetrotters U کسی که مکرر به جاهای مختلف جهان سفر میکند
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
malism U عقیده باینکه این جهان روی همرفته بد جهانی است
atomism U عقیده باینکه جهان مادی ازذرات ریز ساده تشکیل شده است
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
enterprise U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
enterprises U سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
IBM U بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
silicon valley U محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
National Center for Supercomputing Applications U سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
simulation U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
sherlu U اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
isolationism U سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
simulations U عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
cosmopolitanism U سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
von neuman morgensterm utility index U شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
yalta conference U م تشکیل یک سازمان جهانی برای صلح و امنیت جهان تاکید و بر پارهای تصمیمات دیگر که قبلا" در منشوراتلانتیک به ان اشاره شده بودتاکید شد
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com