Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
laissez faire
U
ازادی مطلق اقتصادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
economic liberalism
U
مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
free enterprise
U
ازادی اقتصادی
economic freedom
U
ازادی اقتصادی
liberal school
U
مکتب ازادی اقتصادی
e c e
U
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
economic nationalism
U
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
emancipation proclamation
U
اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
Economic expert
[A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany]
U
حکیم اقتصادی
[ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic aggregates
U
مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
absolute volue
U
مقدار مطلق قدر مطلق
economic imperialism
U
جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition
U
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle
U
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics
U
مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
economic and social council
U
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity
U
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
autarky
U
خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
releases
U
ازادی
independence
U
ازادی
large n
U
ازادی
freedoms
U
ازادی
indpendence
U
ازادی
release
U
ازادی
released
U
ازادی
freedom
U
ازادی
liberticide
U
ازادی کش
enfranchisement
U
ازادی
emancipation
U
ازادی
liberal
U
ازادی
looseness
U
ازادی
manumission
U
ازادی
option
U
ازادی
options
U
ازادی
liberty
U
ازادی
openness
U
ازادی
liberation
U
ازادی
liberties
U
ازادی
liberals
U
ازادی
immunity
U
ازادی
insubjection
U
ازادی
freeness
U
ازادی
medal of freedom
U
مدال ازادی
parole
U
ازادی مشروط
habeas corpus
U
حکم ازادی
free will
U
ازادی اراده
freedom of seas
U
ازادی دریاها
liberally
U
ازادی خواهانه
statue of liberty
U
مجسمه ازادی
toleration
U
ازادی ازادگی
civil liberties
U
ازادی مدنی
civil liberty
U
ازادی مدنی
catholicity
U
ازادی فکر
advantages accruning from
U
ازادی مطبوعات
freedom of experssion
U
ازادی بیان
freedom of trade
U
ازادی تجارت
freedom of enterprise
U
ازادی تجارت
degree of freedom
U
درجه ازادی
degrees of freedom
U
درجات ازادی
freehand
U
ازادی عمل
freehand
U
ازادی در تصمیم
manumission
U
ازادی برده
manumit
U
ازادی بخشیدن
market freedom
U
ازادی بازار
liberty of the press
U
ازادی مطبوعات
market freedom
U
ازادی تجاری
conditional discharge
U
ازادی مشروط
freedom of choice
U
ازادی انتخاب
freedom of belief
U
ازادی عقیده
paroling
U
ازادی مشروط
freedom to choose
U
ازادی در انتخاب
liberators
U
ازادی بخش
paroles
U
ازادی مشروط
relief
U
فراغت ازادی
freedom of the press
U
ازادی مطبوعات
paroled
U
ازادی مشروط
freedom of the press
U
ازادی نگارش
elbowroom
U
ازادی عمل
elbow room
U
ازادی عمل
the champion of liberty
U
مدافع ازادی
probation
U
ازادی مشروط
edict of emancipation
U
منشور ازادی
laissez-faire
U
ازادی تجارت
probational
U
ازادی بقیدالتزام
liberator
U
ازادی بخش
emancipatory
U
ازادی بخش
probation
U
ازادی بقیدالتزام
liberty party
U
حزب ازادی
the champion of liberty
U
سنگ بسینه زن ازادی
liberty of conscience
U
ازادی عقیده یا فکر
libertarianism
U
طرفداری از ازادی فردی
liberal
U
ازادی خواه زیاد
free movement of capital
U
ازادی جابجایی سرمایه
liberals
U
ازادی خواه زیاد
libertarian
U
طرفدار ازادی اراده
laissez-faire
U
ازادی کسب و کار
declaration of indulgence
U
اعلام ازادی دینی
laissez-faire
U
ازادی صادرات وواردات
liberalism
U
اصول ازادی خواهی
latitudes
U
ازادی عمل وسعت
latitude
U
ازادی عمل وسعت
probationary period
U
دوره ازادی مشروط
libertarians
U
طرفدار ازادی اراده
free thought
U
ازادی فکر لامذهب
franchise
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
franchises
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
freedom of entry and exit
U
ازادی ورود و خروج
overindulgence
U
ازادی بیش از حد دادن
free thinking
U
ازادی از قیود مذهب
nurse of liberty
U
پرورشگاه یا مهد ازادی
the liberal party
U
حزب یا دسته ازادی خواه
disestablished
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
illiberal
U
متعصب مخالف اصول ازادی
freewheels
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
disestablishes
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablish
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
freewheeled
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheel
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
ransom
U
ازادی کسی یاچیزی راخریدن
nationalists
U
ملی گرا ازادی طلب
scope
U
میدان دید ازادی عمل
jubilees
U
روز ازادی سال ویژه
jubilee
U
روز ازادی سال ویژه
nationalist
U
ملی گرا ازادی طلب
nationalist
U
ازادی خواه واستقلال طلب
nationalists
U
ازادی خواه واستقلال طلب
Soc
U
ازادی دراخذ تصمیم قضایی
four freedoms
U
ازادی در نطق و بیان عقیده
edict of emancipation
U
ازادی بی قید و شرط اعطا شد
ransoms
U
ازادی کسی یاچیزی راخریدن
gold palm
U
نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
manchester school
U
مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
liberalism
U
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
piscary
U
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
individualism
U
اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
the open door
U
ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
paroling
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
parole
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroled
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
four freedoms
U
دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
mr. and mrs billiards
U
بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
frees
U
مطلق
stark
U
مطلق
purer
U
مطلق
freeing
U
مطلق
freed
U
مطلق
purest
U
مطلق
absolutes
U
مطلق
free
U
مطلق
implicit
U
مطلق
pure
U
مطلق
arbitrary
U
مطلق
absolute
U
مطلق
slickest
U
مطلق
starker
U
مطلق
downright
U
مطلق
positive
U
مطلق
totalling
U
مطلق
alodial
U
مطلق
allodial
U
مطلق
starkest
U
مطلق
slick
U
مطلق
autocratic
U
مطلق
unconditional
U
مطلق
totalled
U
مطلق
unalienable
<adj.>
U
مطلق
totaling
U
مطلق
totaled
U
مطلق
total
U
مطلق
inevitable
<adj.>
U
مطلق
indispensable
<adj.>
U
مطلق
inalienable
<adj.>
U
مطلق
magisterial
U
مطلق
sovereigns
U
مطلق
sovereign
U
مطلق
absolute
<adj.>
U
مطلق
unrestrained
U
مطلق
totals
U
مطلق
unalterable
<adj.>
U
مطلق
thetic
U
مطلق
inconditionate
U
مطلق
abstracts
U
مطلق
abstracting
U
مطلق
thetical
U
مطلق
utters
U
مطلق
uttered
U
مطلق
utter
U
مطلق
starkly
U
مطلق
abstract
U
مطلق
thorough going
U
مطلق
categorical
U
مطلق
sheer
U
مطلق
categoric
U
مطلق
convertibility
U
قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
economic
U
اقتصادی
economies
U
اقتصادی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com