Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nationalist
U
ازادی خواه واستقلال طلب
nationalists
U
ازادی خواه واستقلال طلب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
liberalparty
U
حزب ازادی خواه یا ترقی خواه
liberals
U
ازادی خواه زیاد
liberal
U
ازادی خواه زیاد
the liberal party
U
حزب یا دسته ازادی خواه
relatives
U
خواهر عمو وعمه خواه تنی باشند خواه ناتنی اطلاق میشود
emancipation proclamation
U
اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
intervention
U
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
interventions
U
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
ill wisher
U
بد خواه
if
U
خواه
whether
U
خواه
ill minded
U
بد خواه
or
U
خواه
gays
U
همجنس خواه
constitutionalist
U
مشروطه خواه
blackmailer
U
باج خواه
apologists
U
پوزش خواه
apologist
U
پوزش خواه
halophyte
U
نمک خواه
progressive
U
ترقی خواه
votary
U
هوا خواه
blackmailers
U
باج خواه
gay
U
همجنس خواه
gayest
U
همجنس خواه
inverts
U
هم جنس خواه
Republican
U
جمهوری خواه
invert
U
هم جنس خواه
gayer
U
همجنس خواه
homosexual
U
همجنس خواه
Republicans
U
جمهوری خواه
apologizer
U
معذرت خواه
appellant
U
پژوهش خواه
avenger
U
کین خواه
homosexuals
U
همجنس خواه
inverting
U
هم جنس خواه
progressionist
U
ترقی خواه
person aganist whom appeal
U
فرجام خواه
one who asks for a loan
U
وام خواه
one who appeals to the supreme court
U
فرجام خواه
nolens volens
U
خواه و ناخواه
monarchic
U
سلطنت خواه
progressist
U
ترقی خواه
progressivist
U
ترقی خواه
repulican
U
جمهوری خواه
progressionist
U
عضوحزب ترقی خواه
tribade
U
همجنس خواه فاعلی
propitious
U
شفیع خیر خواه
appellant
U
فرجام خواه مستانف
homeopath
U
جور درمان خواه
homoeopaths
U
جور درمان خواه
homeopaths
U
جور درمان خواه
will heŠnill he
U
چه بخواهد چه نخواهد خواه ناخواه
well wisher
U
ادم نیکخواه خیر خواه
well wishing
U
ادم نیکخواه خیر خواه
henchmen
U
هواه خواه سیاسی نوکر
respondents
U
پژوهش خواه مستانف علیه
modernist
U
هوا خواه اصول امروزی
modernists
U
هوا خواه اصول امروزی
repulican
U
عضو حزب جمهوری خواه
progressist
U
عضو حزب ترقی خواه
ministerialist
U
هواه خواه وزارت وقت
henchman
U
هواه خواه سیاسی نوکر
respondent
U
پژوهش خواه مستانف علیه
culturist
U
فرهنگ خواه هواخواه تهذیب وپرورش
well intentioned
U
خوش نیت خیر خواه خیرخواهانه
freeness
U
ازادی
insubjection
U
ازادی
liberticide
U
ازادی کش
large n
U
ازادی
looseness
U
ازادی
indpendence
U
ازادی
manumission
U
ازادی
liberals
U
ازادی
liberal
U
ازادی
emancipation
U
ازادی
release
U
ازادی
releases
U
ازادی
liberties
U
ازادی
openness
U
ازادی
freedoms
U
ازادی
released
U
ازادی
liberation
U
ازادی
options
U
ازادی
independence
U
ازادی
option
U
ازادی
immunity
U
ازادی
liberty
U
ازادی
freedom
U
ازادی
enfranchisement
U
ازادی
market freedom
U
ازادی بازار
market freedom
U
ازادی تجاری
freedom of the press
U
ازادی نگارش
emancipatory
U
ازادی بخش
medal of freedom
U
مدال ازادی
freedom of belief
U
ازادی عقیده
edict of emancipation
U
منشور ازادی
freehand
U
ازادی در تصمیم
economic freedom
U
ازادی اقتصادی
degrees of freedom
U
درجات ازادی
freehand
U
ازادی عمل
free will
U
ازادی اراده
manumit
U
ازادی بخشیدن
freedom of the press
U
ازادی مطبوعات
freedom of seas
U
ازادی دریاها
liberty of the press
U
ازادی مطبوعات
freedom of trade
U
ازادی تجارت
freedom of enterprise
U
ازادی تجارت
freedom of choice
U
ازادی انتخاب
freedom to choose
U
ازادی در انتخاب
free enterprise
U
ازادی اقتصادی
freedom of experssion
U
ازادی بیان
liberty party
U
حزب ازادی
manumission
U
ازادی برده
relief
U
فراغت ازادی
paroles
U
ازادی مشروط
paroled
U
ازادی مشروط
toleration
U
ازادی ازادگی
parole
U
ازادی مشروط
liberators
U
ازادی بخش
liberator
U
ازادی بخش
laissez-faire
U
ازادی تجارت
civil liberty
U
ازادی مدنی
civil liberties
U
ازادی مدنی
elbowroom
U
ازادی عمل
habeas corpus
U
حکم ازادی
liberally
U
ازادی خواهانه
paroling
U
ازادی مشروط
the champion of liberty
U
مدافع ازادی
statue of liberty
U
مجسمه ازادی
probation
U
ازادی مشروط
probational
U
ازادی بقیدالتزام
conditional discharge
U
ازادی مشروط
degree of freedom
U
درجه ازادی
catholicity
U
ازادی فکر
probation
U
ازادی بقیدالتزام
advantages accruning from
U
ازادی مطبوعات
elbow room
U
ازادی عمل
overindulgence
U
ازادی بیش از حد دادن
liberal school
U
مکتب ازادی اقتصادی
libertarianism
U
طرفداری از ازادی فردی
laissez-faire
U
ازادی کسب و کار
nurse of liberty
U
پرورشگاه یا مهد ازادی
liberty of conscience
U
ازادی عقیده یا فکر
laissez-faire
U
ازادی صادرات وواردات
the champion of liberty
U
سنگ بسینه زن ازادی
probationary period
U
دوره ازادی مشروط
laissez faire
U
ازادی مطلق اقتصادی
free movement of capital
U
ازادی جابجایی سرمایه
franchises
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
liberalism
U
اصول ازادی خواهی
free thinking
U
ازادی از قیود مذهب
declaration of indulgence
U
اعلام ازادی دینی
libertarian
U
طرفدار ازادی اراده
libertarians
U
طرفدار ازادی اراده
latitudes
U
ازادی عمل وسعت
free thought
U
ازادی فکر لامذهب
freedom of entry and exit
U
ازادی ورود و خروج
latitude
U
ازادی عمل وسعت
franchise
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
freewheel
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
ransom
U
ازادی کسی یاچیزی راخریدن
freewheeled
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheels
U
با ازادی حرکت وجنبش کردن
disestablish
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
ransoms
U
ازادی کسی یاچیزی راخریدن
disestablished
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing
U
کلیسا را از ازادی محروم کردن
Soc
U
ازادی دراخذ تصمیم قضایی
illiberal
U
متعصب مخالف اصول ازادی
nationalists
U
ملی گرا ازادی طلب
jubilee
U
روز ازادی سال ویژه
four freedoms
U
ازادی در نطق و بیان عقیده
nationalist
U
ملی گرا ازادی طلب
scope
U
میدان دید ازادی عمل
edict of emancipation
U
ازادی بی قید و شرط اعطا شد
jubilees
U
روز ازادی سال ویژه
gold palm
U
نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
individualism
U
اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
liberalism
U
اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
piscary
U
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
manchester school
U
مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
parole
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
the open door
U
ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
paroled
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
four freedoms
U
دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
paroling
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
mr. and mrs billiards
U
بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
convertibility
U
قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
ticket of leave
U
سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
necessity
U
درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
serfs
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
front de liberation national
U
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
phyrgian cap
U
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
magna carta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
rate integration gyro
U
ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
magna charta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
resistance force
U
جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com