Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
melodeon
U
ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
melodion
U
یکجور ارگ دستی یا پایی
rack control
U
نوعی کنترل پروازی غیر دستی
swagger stick
U
چوب دستی کوچک
handie talkie
U
فرستنده دستی کوچک
handy billy
U
پمپ دستی کوچک
handie talkie
U
رادیوی کوچک دستی ترانزیستوری
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
stereoplanigraph
U
نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی
chihuahuas
U
نوعی سگ کوچک.
feist
U
نوعی سگ کوچک
chihuahua
U
نوعی سگ کوچک.
cupcake
U
نوعی کیک کوچک
ladyfinger
U
نوعی موز کوچک
sandpiper
U
نوعی مارماهی کوچک
bobsled
U
نوعی سورتمه کوچک
hariequin
U
نوعی سگ کوچک خالدار
buttercups
U
نوعی شیرینی کوچک
buttercup
U
نوعی شیرینی کوچک
bobsleds
U
نوعی سورتمه کوچک
sidewinder
U
نوعی مار زنگی کوچک
blimp
U
نوعی بالون هوایی کوچک
kart
U
نوعی اتومبیل کوچک مسابقه
leghorn
U
نوعی مرغ وخروس کوچک
mouses
U
وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
mouse
U
وسیله ورودی کوچک دستی که روی سطح صاف حرکت میکند تا محل نشانه گر در صفحه را مشخص کند
gallmite
U
نوعی کرم چهار پای کوچک
chine chilla
U
نوعی جانورجونده کوچک شبیه سنجاب
air impingment starter
U
نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
dachshund
U
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshunds
U
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
jet star
U
نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
muffins
U
نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffin
U
نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
Dizlyk
U
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
integrated
U
نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
pilloried
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
manual
U
دستور رزمی دستی سیستم دستی
thermal
U
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
craft revolving fund
U
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
craft reimbursable supply
U
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
planter
U
کف پایی
planters
U
کف پایی
plantar
U
کف پایی
criss-cross
U
پایی
criss-crossing
U
پایی
criss-crossed
U
پایی
criss-crosses
U
پایی
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
pedaling
U
پدال پایی
foot control
کنترل پایی
elephantiasis
U
پیل پایی
foothold
U
زیر پایی
footy
U
پادار پایی
footrest
U
زیر پایی
pedalling
U
پدال پایی
foot starter
U
استارتر پایی
foot pedal
U
پدال پایی
pedalled
U
پدال پایی
foot operated starting switch
استارتر پایی
foot brake
U
ترمز پایی
velocipede
U
دوچرخه پایی
pedaled
U
پدال پایی
pedal
U
پدال پایی
espadrille
U
کفش دم پایی
pedals
U
پدال پایی
pantof
U
کفش دم پایی
shoepack
U
کفش دم پایی
push bike
U
دوچرخه پایی
footholds
U
زیر پایی
territoriality
U
بوم پایی
bicycle
U
دوچرخه پایی
bicycles
U
دوچرخه پایی
shoepac
U
کفش دم پایی
push bikes
U
دوچرخه پایی
pumiceous
U
سنگ پایی
pantof
U
کفش سر پایی
pedicab
U
سه چرخه پایی
polypody
U
هزار پایی
panton
U
کفش دم پایی
papoosh
U
کفش سر پایی
ambulatory psychotherapy
U
روان درمانی سر پایی
kick starter
U
راه انداز پایی
foot starter
U
راه انداز پایی
an odd slipper
U
یک لنگه کفش سر پایی
pumicestone slag
U
سرباره سنگ پایی
defendance need
U
نیاز خویشتن پایی
treadle press
U
ماشین چاپ پایی
lubberliness
U
بی دست و پایی ناازمودگی
coefficient of rigidity
U
ضریب سخت پایی
modulus of rigidity
U
ضریب سخت پایی
tarsal
U
مچ پایی استخوان قوزک پا
lubberly
U
از روی کودنی یابیدست و پایی
maladroitness
U
ناشی گری بیدست و پایی
takeoff leg
U
پایی که فشار برروی ان است
subbass
U
کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
foot operated starting switch
U
کلید راه انداز پایی
to muff a catch
U
از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
to muff a ball
U
از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
foot pedal switch
سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
pivot foot
U
پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
leads
U
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
lead
U
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
hand made
U
دستی
bellows
U
دم دستی
handmade
U
دستی
left handedness
U
چپ دستی
ready use
U
دم دستی
single-handed
U
یک دستی
levorotation
U
چپ دستی
palmar
U
کف دستی
three handed
U
سه دستی
handy
U
دستی
portable
U
دستی
handier
U
دستی
hand held
U
دستی
handiest
U
دستی
manual
U
دستی
mill file
U
سوهان دستی
manual skills
U
مهارتهای دستی
manual ringing
U
زنگ دستی
manually
U
بصورت دستی
manual pinion shift
U
استارت دستی
dug well
U
چاه دستی
side board
U
میز دم دستی
nimble fingers
U
چابک دستی
manual operation
U
عمل دستی
nattiness
U
زبر دستی
manula shifting
U
اتصال دستی
right handedness
U
راست دستی
paving beetle
U
تخماق دستی
quern
U
اسیاب دستی
smacks
U
کف دستی زدن
manual operation
U
عملیات دستی
manual controller
U
نافم دستی
portable instrument
U
سنجه دستی
manual skill
U
مهارت دستی
manual cutout
U
افتامات دستی
manual labour
U
امضای دستی
smack
U
کف دستی زدن
manual exchange
U
مرکز دستی
manual control
U
کنترل دستی
manual adjustment
U
تنطیم دستی
smacked
U
کف دستی زدن
portable weir
U
سرریز دستی
post hole auger
U
مته دستی
light fingers
U
چابک دستی
line hand
U
دستی که نخ را می کشد
long bow
U
کمان دستی
manual override
U
القای دستی
portable receiver
U
رادیوی دستی
made ground
U
خاک دستی
manual input
U
ورودی دستی
caning
U
چوب دستی
alggardness
U
کند دستی
adeptly
U
زبر دستی
concertinas
U
ارغنون دستی
concertinaing
U
ارغنون دستی
sideboard
U
میز دم دستی
sideboards
U
میز دم دستی
concertinaed
U
ارغنون دستی
concertina
U
ارغنون دستی
guns
U
تلمبه دستی
attache case
U
کیف دستی
bitstock
U
مته دستی
bull horn
U
بلندگوی دستی
dump barrow
U
حرخ دستی
string hand
U
دستی که زه را می کشد
drawing hand
U
دستی که زه را می کشد
door bundle
U
بارهای دستی
desk checking
U
بررسی دستی
crank handle
U
اهرم دستی
cold link
U
پیوند دستی
close fistedness
U
خشک دستی
carpenter's clamp
U
پیچ دستی
gun
U
تلمبه دستی
handbook
U
کتاب دستی
handbooks
U
کتاب دستی
handicraft
U
صنعت دستی
handicraft
U
کار دستی
handicraft
U
هنر دستی
bungled
U
خام دستی
bungle
U
خام دستی
handcarts
U
چرخ دستی
handcarts
U
ارابه دستی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com