Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
orpheus
U
ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to let music wash over somebody
U
به موسیقی متن گوش دادن
[اصطلاح روزمره]
play by ear
<idiom>
U
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melodies
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melody
U
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something
U
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
musicom
U
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI Mapper
U
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
MIDI file
U
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
scop
U
شاعر
bard
U
شاعر
rich in
U
پر از شاعر
bards
U
شاعر
poet
U
شاعر
poets
U
شاعر
poet laureate
U
شاعر برجسته
minstrel
U
شاعر نقال
bard
U
شاعر و اوازخوان
bards
U
شاعر و اوازخوان
poematic
U
نظمی شاعر
budding poet
U
جوجه شاعر
horatian
U
شاعر لاتین
productive of poets
U
شاعر پرور
minstrels
U
شاعر نقال
laureatel
U
شاعر برجسته
mythopoet
U
شاعر افسانه نویس
verser
U
شاعر و سراینده نظم
homeric
U
شاعر نابینای یونان
verseman
U
شاعر وسراینده نظم
sweet william
U
گل میخک شاعر حسن یوسف
skald
U
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
shaken
U
وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
virgilian
U
به شیوه virgil شاعر نامی روم
trouvere
U
شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
rimester
U
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
minnesinger
U
شاعر غزل سرای المانی درسدههای 21تا 41میلادی
troubadours
U
شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
troubadour
U
شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
poetaster is pejorative word
U
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
odysseys
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odyssey
U
قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
treble staff
U
موسیقی
music
U
موسیقی
treble clef
U
موسیقی
ragtime
U
در موسیقی
ear for music
U
موسیقی
boogies
U
موسیقی راک
computer music
U
موسیقی کامپیوتری
note
U
نت موسیقی نوشتن
unvocal
U
بدون موسیقی
noting
U
نت موسیقی نوشتن
beats
U
ضربت موسیقی
pricks
U
نقطه نت موسیقی
pricking
U
نقطه نت موسیقی
pricked
U
نقطه نت موسیقی
beat
U
ضربت موسیقی
prick
U
نقطه نت موسیقی
boogieing
U
موسیقی بوگی
boogieing
U
موسیقی راک
boogied
U
موسیقی بوگی
boogied
U
موسیقی راک
notes
U
نت موسیقی نوشتن
boogie
U
موسیقی بوگی
boogie
U
موسیقی راک
quire
U
گروه کر
[موسیقی]
boleros
U
موسیقی بولرو
electronic music
U
موسیقی الکترونیکی
subdominant
U
نت چهارم موسیقی
euterpe
U
الهه موسیقی
fa
U
چهارمین نت موسیقی
forte
U
موسیقی بلند
fortes
U
موسیقی بلند
devotion to music
U
دلبستگی به موسیقی
carillons
U
زنگهای موسیقی
carillon
U
زنگهای موسیقی
music therapy
U
موسیقی درمانی
music hall
U
سالن موسیقی
music halls
U
سالن موسیقی
philharmonic
U
عاشق موسیقی
opus
U
قطعه موسیقی
make music
U
موسیقی ساختن
play music
U
موسیقی ساختن
noteless
U
غیر موسیقی
musicology
U
موسیقی شناسی
musical ability
U
توانش موسیقی
musicality
U
برابری با موسیقی
musicality
U
ذوق موسیقی
musical instrument
U
الت موسیقی
musical instruments
U
الت موسیقی
musicalness
U
برابری با موسیقی
music synthesizer
U
ایجادکننده موسیقی
musicalness
U
ذوق موسیقی
ragtime
U
موسیقی ضربی
musicologist
U
موسیقی شناس
ambient music
U
موسیقی متن
boogies
U
موسیقی بوگی
musicians
U
موسیقی دان
musical language
U
زبان موسیقی
musician
U
موسیقی دان
instructor of music
U
مشاق موسیقی
instrumentally
U
با الت موسیقی
jazz
U
موسیقی جاز
discos
U
موسیقی دیسکو
disco
U
موسیقی دیسکو
chamber music
U
موسیقی مجلسی
concertos
U
قطعه موسیقی
background music
U
موسیقی پس زمینه
concerto
U
قطعه موسیقی
ambient music
U
موسیقی پس زمینه
opuses
U
قطعه موسیقی
background sound
U
موسیقی متن
background sound
U
موسیقی پس زمینه
background music
U
موسیقی متن
playing
U
الت موسیقی نواختن
castanet
U
یک نوع الت موسیقی
plays
U
الت موسیقی نواختن
octave
U
نتهای هشتگانه موسیقی
duos
U
اواز یا موسیقی دونفری
dulcet
U
نوعی الت موسیقی
medley
U
قطعه موسیقی مختلط
plainsong
U
سرودمناجاتی و بدون موسیقی
octaves
U
نتهای هشتگانه موسیقی
anvil
U
سندان
[آلت موسیقی]
musically
U
مطابق اصول موسیقی
stroke
[guitar]
U
زدن
[گیتار]
[موسیقی]
play
U
الت موسیقی نواختن
played
U
الت موسیقی نواختن
bandsmen
U
عضو دستهء موسیقی
bandsman
U
عضو دستهء موسیقی
notes
U
اهنگ صدا نت موسیقی
medleys
U
قطعه موسیقی مختلط
note
U
اهنگ صدا نت موسیقی
soul music
U
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
bands
U
دستهء موسیقی اتحاد
banstand
U
محل دستهء موسیقی
chime
U
ترتیب زنگهای موسیقی
chimed
U
ترتیب زنگهای موسیقی
chimes
U
ترتیب زنگهای موسیقی
chiming
U
ترتیب زنگهای موسیقی
serenading
U
قطعه موسیقی عاشقانه
serenades
U
قطعه موسیقی عاشقانه
band
U
دستهء موسیقی اتحاد
lyrical
U
غزلی موسیقی یا شعربزمی
soundtrack
U
موسیقی ضبط شده
soundtracks
U
موسیقی ضبط شده
Beautiful music ( weather ) .
U
موسیقی ( هوای ) قشنگ
reed
U
الت موسیقی بادی
symphonies
U
قطعه طولانی موسیقی
symphony
U
قطعه طولانی موسیقی
serenaded
U
قطعه موسیقی عاشقانه
serenade
U
قطعه موسیقی عاشقانه
wind instruments
U
الات موسیقی بادی
wind instrument
U
الات موسیقی بادی
duo
U
اواز یا موسیقی دونفری
gavote
U
موسیقی این رقص
kettledrums
U
دهل ها
[ساز موسیقی]
timpani
U
دهل ها
[ساز موسیقی]
euphonium
U
یکجورالت موسیقی بادی
etude
U
قطعهء موسیقی کوتاه
tablature
U
نوعی علائم موسیقی
talent for musics
U
استعداد یا ذوق موسیقی
tin pan alley
U
جماعت موسیقی دانان
kettledrums
U
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
timpani
U
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
timpani
U
کوسها
[ساز موسیقی]
kettledrums
U
کوسها
[ساز موسیقی]
gavotte
U
موسیقی این رقص
duets
U
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
postlude
U
قطعه موسیقی پایان
duet
U
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
marching
U
موسیقی نظامی یا مارش
marches
U
موسیقی نظامی یا مارش
marched
U
موسیقی نظامی یا مارش
march
U
موسیقی نظامی یا مارش
timpano
U
دهل
[ساز موسیقی]
glockenspiel
U
نوعی الت موسیقی
timpano
U
کوس
[ساز موسیقی]
to harp
U
چنگ زدن
[موسیقی]
melodies
U
صدای موسیقی نوا
noting
U
اهنگ صدا نت موسیقی
melody
U
صدای موسیقی نوا
intermezzo
U
قطعه موسیقی کوتاه
to play
[the]
harp
U
چنگ زدن
[موسیقی]
percussion instrument
U
الات موسیقی ضربی
immusical
U
خارج ازقواعد موسیقی
masque
U
نمایش توام با موسیقی ورقص
go-go
U
وابسته به رقص با موسیقی راک
harmonica
U
الت موسیقی شبیه سنتور
go-go
U
وابسته به رقصگر موسیقی راک
offbeat
U
قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
reed organ
U
یکنوع الت موسیقی بادی
harmonicas
U
الت موسیقی شبیه سنتور
midi
U
میانجی رقمی الات موسیقی
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
phrasing
U
ترتیب بندی قطعات موسیقی
musical instrument digital interface
U
میانجی رقمی الات موسیقی
range of music
U
حدود یا میدان علم موسیقی
He is a mediocre musician .
U
موسیقی دان پرمایه یی نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com