Perdic | ارزش نسبی سوارها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	relative value of pieces U	ارزش نسبی سوارها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	grade U	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
	grades U	الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
	book value U	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
	ad valorem U	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
	neoclassical theory of value U	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
	value added U	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
	end U	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
	ended U	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
	ends U	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
	axiological U	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
	no par value U	بدون ارزش واقعی بی ارزش
	capital gain U	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
	carried U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	carries U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	carry U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	carrying U	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
	relative plot U	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
	currency devaluation U	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
	self relative U	نسبی
	comparative U	نسبی
	relative humidity U	نم نسبی
	proportional limit U	حد نسبی
	proportional U	نسبی
	consanguineous U	نسبی
	relative U	نسبی
	respective U	نسبی
	comparatives U	نسبی
	relative code U	کد نسبی
	relative frequency U	بسامد نسبی
	relative harmonic content U	مانده نسبی
	relative compaction U	تراکم نسبی
	relative address	آدرس نسبی
	relative density U	دانسیته نسبی
	self relative address U	نشانی نسبی
	relative dispersion U	پراکندگی نسبی
	sib U	منسوب نسبی
	genealogical U	نسبی شجرهای
	stranger in blood U	غیر نسبی
	relative error U	خطای نسبی
	relative density U	چگالی نسبی
	sanguinity U	قرابت نسبی
	relative humidity U	رطوبت نسبی
	relative velocity U	سرعت نسبی
	relative movement U	حرکت نسبی
	relative value U	مقدار نسبی
	relative term U	لفظ نسبی
	relative solvation U	حلالپوشی نسبی
	specific gravities U	چگالی نسبی
	specific gravity U	چگالی نسبی
	relative solubility U	انحلالپذیری نسبی
	relative prices U	قیمتهای نسبی
	relative precision U	دقت نسبی
	relative permitivity U	گذردهی نسبی
	relative permeability U	نفوذپذیری نسبی
	relative motion U	حرکت نسبی
	relativeness U	نسبی بودن
	relationship by blood U	قرابت نسبی
	relationship by blood U	خویشاوندی نسبی
	blood relationship U	قرابت نسبی
	blood relationship U	خویشاوندی نسبی
	relative importance U	اهمیت نسبی
	relative income U	درامد نسبی
	relative jurisdiction U	صلاحیت نسبی
	relative location U	ترتیب نسبی
	relative majority U	اکثریت نسبی
	relative maximum U	ماکزیمم نسبی
	relative maximum U	حداکثر نسبی
	relative minimum U	می نیمم نسبی
	relative minimum U	حداقل نسبی
	relativism U	نسبی نگری
	relative nullity U	بطلان نسبی
	proportional representation U	انتخابات نسبی
	relativity U	فرضیه نسبی
	comparative advantage U	برتری نسبی
	comparative advantage U	مزیت نسبی
	comparative costs U	هزینههای نسبی
	persons related to another by descent U	اقارب نسبی
	emissivity U	تابش نسبی
	relative viscosity U	گرانروی نسبی
	relative address U	نشانی نسبی
	relationship by bood U	قرابت نسبی
	persons related to another by parentage U	اقارب نسبی
	distortion factor U	مانده نسبی
	whole blood U	قرابت نسبی
	proportional tax U	مالیات نسبی
	proportional liability partnership U	شرکت نسبی
	fractional error U	خطای نسبی
	comparative cover U	پوشش نسبی
	relative bearing U	جهت نسبی
	ipsative score U	نمره نسبی
	ipsative scale U	مقیاس نسبی
	relative bearing U	گرای نسبی
	relative wind U	باد نسبی
	consanguinity U	قرابت نسبی
	relative U	خودی نسبی
	employment rate U	میزان نسبی اشتغال
	relative supersaturation U	ابر سیری نسبی
	strains U	تغییر شکل نسبی
	strain U	افزایش طول نسبی
	strain U	تغییر شکل نسبی
	strains U	افزایش طول نسبی
	a matter of relative importance U	موضوعی با اهمیت نسبی
	of relative importance U	دارای اهمیت نسبی
	relative refractory period U	دوره بی پاسخی نسبی
	relative income hypothesis U	فرضیه درامد نسبی
	relativity of knowledge U	نسبی بودن دانش
	true air speed U	سرعت نسبی هواپیما
	relativize U	بصورت نسبی در اوردن
	relative bearing U	سمت نسبی ناو
	sound level U	شدت نسبی صوت
	relative coding U	برنامه نویسی نسبی
	relative addressing U	نشان دهی نسبی
	cultural relativism U	نسبی نگری فرهنگی
	purchasing power parity U	نرخ نسبی مبادله
	relative dielectric constant U	ثابت دی الکتریک نسبی
	relative coding U	برنامه نویس نسبی
	relative addressing U	نشانی دهی نسبی
	relative coordinate system U	دستگاه مختصات نسبی
	relative deformation U	تغییر شکل نسبی
	recession U	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
	strain at failure U	افزایش طول نسبی درگسیختگی
	relativity U	فلسفه نسبیه نسبی بودن
	increase of strain U	افزایش تغییر طول نسبی
	comparative ve U	اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
	bel U	واحد شدت نسبی توان
	recessions U	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
	bulk strain U	تغییر شکل نسبی حجمی
	simple strain U	تغییر طول نسبی ساده
	linear strain U	تغییر شکل نسبی خطی
	coefficient of relative efficiency organ U	ضریب نسبی کارایی سازمان
	lateral strain U	تغییر شکل نسبی جانبی
	elastic strain U	تغییر شکل نسبی ارتجاعی
	california bearing ratio U	توان باربری نسبی کالیفرنیا
	differential susceptibility and permeabi U	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
	cold straining U	تغییر بعد نسبی در حالت سرد
	stress strain diagram U	نمودار تنش و تغییر بعد نسبی
	stress strain curve U	منحنی تنش به افزایش طول نسبی
	strain energy U	انژی حاصل از تغییر شکل نسبی
	elasticity of factor substitution U	وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
	difference chart U	جدول تعیین سمت و برد نسبی
	adjustable proportional module U	نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
	strain hardening U	سخت شدن فلز دراثر تغییرشکل نسبی
	superaerodynamics U	ایرودینامیک مربوط به سرعتهای نسبی زیاد ودانسیته کم
	limiting speed U	بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
	rotor incidence U	زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
	critical angle of attack U	زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
	ram U	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
	relative income hypothesis U	براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
	rammed U	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
	tristimulus values U	مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
	rams U	افزایش فشار در لوله و غیره که روبروی جهت حرکت نسبی باد قرار گرفته
	pitch control U	کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
	sailwing U	هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
	vertical take off and landing U	هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
	big ticket U	با ارزش
	fustian U	بی ارزش
	brummagem U	کم ارزش
	brummagem U	بی ارزش
	good for nothing U	بی ارزش
	no par U	بی ارزش
	junky U	بی ارزش
	market value U	ارزش
	picayune U	بی ارزش
	low level U	کم ارزش
	low grade U	کم ارزش
	picayubnish U	بی ارزش
	regardant U	با ارزش
	naught U	بی ارزش
	cost U	ارزش
	worth U	ارزش
	shotten U	بی ارزش
	worth U	با ارزش
	value U	ارزش
	treasure U	با ارزش
	small change U	کم ارزش
	valueless U	بی ارزش
	prices U	ارزش
	price U	ارزش
	worm eaten U	بی ارزش
	worthiness U	ارزش
	rewarding U	پر ارزش
	rubbish U	بی ارزش
	unvalued U	بی ارزش
	raffish U	بی ارزش
	trivalency U	سه ارزش
	trivalence U	سه ارزش
	punks U	بی ارزش
	punk U	بی ارزش
	avail U	ارزش
	worthless U	بی ارزش
	values U	ارزش
	valuing U	ارزش
	nominal value U	ارزش اسمی
	numerical value U	ارزش عددی
	penny worth U	ارزش یک پنی
	paradox of value U	تناقض ارزش
	heritage asset U	میراث با ارزش
	kitsch U	هنر بی ارزش
	objective value U	ارزش واقعی