English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
refugee camp U اردوگاه پناهندگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
internment camp U بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
Other Matches
refugee relief U نجات پناهندگان
refugee hostel U خوابگاه پناهندگان
border crosser U عبور کنندگان از مرز پناهندگان
refugee relief U کمک به پناهندگان و فراریان ازمنطقه جنگی
Refugees believe Germany is a land of milk and honey. U پناهندگان فکر می کنند در آلمان حلوا می دهند.
bivouacs U اردوگاه
bivouacking U اردوگاه
campound U اردوگاه
bivouacked U اردوگاه
encampment U اردوگاه
encampments U اردوگاه
camping U اردوگاه
cantonment U اردوگاه
camp U اردوگاه
bivouac U اردوگاه
camped U اردوگاه
compounds U اردوگاه
camps U اردوگاه
compounded U اردوگاه
compound U اردوگاه
encamps U مستقرشدن در اردوگاه
labor camp U اردوگاه کار
picket guard U پاسبان اردوگاه
camp U اردوگاه نظامی
campground U محوطهی اردوگاه
prison camp U اردوگاه زندانیان
prison camps U اردوگاه زندانیان
campgrounds U محوطهی اردوگاه
camps U اردوگاه نظامی
bivouac U اردوگاه موقتی
bivouacking U اردوگاه موقتی
camped U اردوگاه نظامی
encamp U مستقرشدن در اردوگاه
encamped U مستقرشدن در اردوگاه
encamping U مستقرشدن در اردوگاه
campoo U اردوگاه نظامیان
bivouacked U اردوگاه موقتی
bivouacs U اردوگاه موقتی
concentration camp U اردوگاه کار اجباری
concentration camps U اردوگاه کار اجباری
campground U محل گردهمآیی در اردوگاه
campgrounds U محل گردهمآیی در اردوگاه
rehabilitation U اردوگاه استراحت تسلی دادن
Where is the location of this camp ? U محل این اردوگاه کجاست ؟
boot camps U اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
boot camp U اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
logistics U شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com