Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
industrial reserve army
U
ارتش ذخیره صنعتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reserve army of unemployed
U
ارتش ذخیره بیکاران
high Sierra specification
U
روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
combined arms army
U
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
gl
U
مخفف issue generalملزومات ارتش تدارکات ارتش
active army
U
ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
army of occupation
U
ارتش فاتح ارتش اشغالگر
in service
U
درخدمت ارتش در ارتش
judge advocate general
U
رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
associative storage
U
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
CD
U
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs
U
DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
volumes
U
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label
U
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
volume
U
کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
storage
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
mass storage
U
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
mail box
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
high
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest
U
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent
U
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
volatile memory
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
mailbox
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes
U
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
reservoirs
U
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoir
U
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
softer
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softest
U
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
read
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads
U
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
bubble memory
U
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
technical
U
صنعتی
manufacturing
U
صنعتی
industrial water
U
اب صنعتی
high wrought
U
صنعتی
industrial
U
صنعتی
macbinary
U
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
industrial revolution
U
انقلاب صنعتی
industrial frequency
U
فرکانس صنعتی
industrial psychology
U
روانشناسی صنعتی
industrial espionage
U
جاسوسی صنعتی
industrial fluctuations
U
نوسانهای صنعتی
artful
U
ماهرانه صنعتی
industrial insurance
U
بیمه صنعتی
industrial management
U
مدیریت صنعتی
industrial nations
U
کشورهای صنعتی
industrial electronic
U
الکترونیک صنعتی
industrial economics
U
اقتصاد صنعتی
industrial disputes
U
اختلافات صنعتی
technical grade
U
خلوص صنعتی
industrialism
U
سیستم صنعتی
applied economics
U
اقتصاد صنعتی
trade effluent
U
فضولات صنعتی
industrial union
U
اتحادیه صنعتی
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
industrial area
U
منطقه صنعتی
industrial building
U
ساختمان صنعتی
vertical union
U
اتحادیه صنعتی
industrial building
U
بنای صنعتی
industrial chemistry
U
شیمی صنعتی
commercial efficiency
U
بازده صنعتی
art bronze
U
برنز صنعتی
industrial concern
U
بنگاه صنعتی
industrial consumption
U
مصرف صنعتی
artificial magnet
U
مغناطیس صنعتی
artless
U
غیر صنعتی
industrialising
U
صنعتی کردن
industrializing
U
صنعتی کردن
polytechnical
U
دانشکده صنعتی
industrialises
U
صنعتی کردن
industrialization
U
صنعتی سازی
industrialization
U
صنعتی شدن
industrialization
U
صنعتی کردن
industrializes
U
صنعتی کردن
industrialize
U
صنعتی کردن
producer buyer
U
خریدار صنعتی
industrial relations
U
روابط صنعتی
technologically
U
حرفهای صنعتی
industrial unions
U
اتحادیههای صنعتی
plants
U
واحد صنعتی
plant
U
واحد صنعتی
industrial switch
U
کلید صنعتی
artistical
U
هنرامیز صنعتی
polytechnic
U
دانشکده صنعتی
polytechnics
U
دانشکده صنعتی
valve
U
شیر صنعتی
industrial unit
U
واحد صنعتی
technological
U
حرفهای صنعتی
industrial workers
U
کارگران صنعتی
industrial wastewater
U
فاضلاب صنعتی
mechnical
U
ماشینی صنعتی
the industrial quarter of the
U
محله صنعتی شهر
decreasing cost industry
U
هزینه نزولی صنعتی
valve
U
ولو
[شیر صنعتی]
pilot plant
U
واحد ازمایش صنعتی
an artistic production
U
عمل یا کار صنعتی
industrial alternating current
U
جریان متناوب صنعتی
index of industrial production
U
شاخص تولید صنعتی
inartistically
U
بطور غیر صنعتی
manufactoring tape milling machine
U
دستگاه نورد صنعتی
applied economics engineer
U
مهندس اقتصاد صنعتی
industrial investment
U
سرمایه گذاری صنعتی
industrial robot
U
دستگاه خودکار صنعتی
art casting
U
ریخته گری صنعتی
interphase transformer loss
U
تلفات پیچک صنعتی
industrial electric locomotive
U
لکوموتیو الکتریکی صنعتی
bric-a-brac
U
خرده ریز صنعتی
industrial classifications
U
طبقه بندی صنعتی
producer advertising
U
تبلیغ محصولات صنعتی
process of industrialization
U
فرایند صنعتی شدن
industrial capitalism
U
سرمایه داری صنعتی
industrial workers of the world
U
کارگران صنعتی جهان
RLL encoding
U
روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
databank
U
1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
downloadable
U
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
prodos
U
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
Midlands
U
ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
industrial electronic computer
U
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
trade fixtures
U
الات صنعتی نصب شده
pastiches
U
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
industrial instrument
U
دستگاه اندازه گیری صنعتی
metonymical
U
دارای صنعتی که انراmetonym گویند
industrial school
U
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
pastiche
U
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
artlessly
U
بطور ساده یاغیر صنعتی
Industrial Architecture
U
معماری خانه های صنعتی
industrializes
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialising
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializing
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialises
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialize
U
بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
articlcs of virtu
U
کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
registering
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register
U
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
technology
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologically
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technological
U
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
industrial data collection device
U
دستگاه صنعتی جمع اوری داده
technologies
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
swopped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping
U
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
labour intensive industry
U
صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
Industrial Aesthetic
U
[سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
armies
U
ارتش
army
U
ارتش
field army
U
ارتش
circulating
U
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
balanced mobilization
U
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
document
U
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documented
U
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documenting
U
نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
combined arms army
U
ارتش مرکب
majored
U
سرگرد ارتش
regular army
U
ارتش دائمی
servicemen
U
عضو ارتش
regular army
U
ارتش منظم
constable
U
افسر ارتش
constables
U
افسر ارتش
serviceman
U
عضو ارتش
the a of the army
U
پیشرفت ارتش
general issue
U
ملزومات ارتش
general staff
U
ستاد ارتش
field army
U
ارتش صحرایی
majoring
U
سرگرد ارتش
state guard
U
ارتش ایالتی
standing army
U
ارتش منظم
standing army
U
ارتش دائمی
supreme commander's staff
U
ستاد کل ارتش
the red army
U
ارتش سرخ
women's army corps
U
ارتش زنان
the rank and file
U
توده ارتش
the losses of the army
U
تلفات ارتش
major
U
سرگرد ارتش
field army
U
ارتش رزمی
regular
U
ارتش کادر
army stores
U
فروشگاه ارتش
standing
U
ارتش ثابت
army group
U
گروه ارتش
army corps
U
سپاههای ارتش
army artillery
U
توپخانه ارتش
active duty
U
ارتش کادر
active army
U
ارتش کادر
militarism
U
ارتش سالاری
military
U
جنگی ارتش
pentagon
U
ارتش امریکا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com