English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
decorous U اراسته
decent U اراسته
prissy U اراسته
decorated U اراسته
spruce U اراسته
spruces U اراسته
nattier U اراسته
nattiest U اراسته
natty U اراسته
trim U اراسته
trimmest U اراسته
trims U اراسته
adorned U اراسته
equipped U اراسته
politic U اراسته
ornamented U اراسته
clean limbed U اراسته
in full fig U اراسته
sprucy U اراسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plumy U با پر اراسته
polished U مهذب اراسته
spic and span U اراسته ومرتب
ornamented with jewles U اراسته به جواهر
ornately U قطور اراسته
overdrssed U زیاد اراسته
panoplied U مجهز و اراسته
sprucely U بطور اراسته
inlaid with mosaic U اراسته باموزائیک
spick and span U اراسته ومرتب
spick-and-span U اراسته ومرتب
poppied U اراسته به خشخاش
briskest U تیز اراسته
brisker U تیز اراسته
brisk U تیز اراسته
symmetrize U هم اراسته کردن
tidily U بطور اراسته و منظم
trimly U بطور اراسته و زیبا
ornate U بیش ازحد اراسته
neatly U بطور مرتب و اراسته
flory U اراسته با نشان گل یا سوسن
in perfect trim U کاملا اراسته یا اماده
laureate U اراسته ببرگ غار
nattily U بطور اراسته و قشنگ
she is neatly dressed U جامه اش اراسته و پاکیزه است
purple patch U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
purple passage U نوشته اراسته به صنایع بدیعی
neaty U بطور مرتب و اراسته بسادگی
she kept her room neat U اطاق خود را اراسته و پاکیزه نگاه میداشت
broadsides U توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
broadside U توپهایی که دریک سوی کشتی اراسته شده
maypole U تیری که باگلهای گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com