Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
renderer
U
ارائه دهنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
exhibitor
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
Other Matches
trimmer
U
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
catalyst
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender
U
توسعه دهنده ادامه دهنده
conglutinative
U
التیام دهنده جوش دهنده
bailer
U
امانت دهنده کفیل دهنده
bailor
U
امانت دهنده کفیل دهنده
catalysts
U
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
displayed
U
ارائه
presentment
U
ارائه
g display
U
ارائه جی
displaying
U
ارائه
j display
U
ارائه جی
j scan
U
ارائه جی
adductor
U
ارائه
l scan
U
ارائه ال
l display
U
ارائه ال
k scan
U
ارائه کی
k display
U
ارائه کی
displays
U
ارائه
display
U
ارائه
m display
U
ارائه ام
exposal
U
ارائه
p scan
U
ارائه پی
exposures
U
ارائه
exposure
U
ارائه
n scan
U
ارائه ان
ppi scan
U
ارائه پی پی ای
productions
U
ارائه
n display
U
ارائه ان
f display
U
ارائه اف
f scan
U
ارائه اف
m scan
U
ارائه ام
production
U
ارائه
p display
U
ارائه پی
g scan
U
ارائه جی
c scan
U
ارائه سی
presentation
U
ارائه
presentations
U
ارائه
shew
U
ارائه
d display
U
ارائه دی
representation
U
ارائه
representations
U
ارائه
c display
U
ارائه سی
d scan
U
ارائه دی
exhibitions
U
ارائه
b scan
U
ارائه ب
h display
U
ارائه اچ
range bearing display
U
ارائه بی
h scan
U
ارائه اچ
offering
U
ارائه
exhibition
U
ارائه
b display
U
ارائه ب
present
U
ارائه دادن
tendering
U
ارائه دادن
tenderest
U
ارائه دادن
tendered
U
ارائه دادن
produce
U
ارائه دادن
tender
U
ارائه دادن
bring forward
U
ارائه دادن
presents
U
ارائه دادن
presented
U
ارائه دادن
produces
U
ارائه دادن
produced
U
ارائه دادن
renderable
U
قابل ارائه
production
U
ارائه ساخت
showings
U
ارائه اشکارسازی
productions
U
ارائه ساخت
presentability
U
قابلیت ارائه
profert
U
ارائه سند
put in
U
ارائه دادن
showing
U
ارائه اشکارسازی
presenting
U
ارائه دادن
offers
U
پیشکش ارائه
offered
U
پیشکش ارائه
knuckle under
<idiom>
U
ارائه دادن
shows
U
ارائه نمایش
showed
U
ارائه نمایش
show
U
ارائه نمایش
presentation
U
ارائه عرضه
give
U
ارائه دادن
gives
U
ارائه دادن
giving
U
ارائه دادن
presentations
U
ارائه عرضه
offer
U
پیشکش ارائه
hold forth
U
ارائه دادن
represents
U
ارائه کردن
represented
U
ارائه کردن
represent
U
ارائه کردن
misrepresentation
U
بد ارائه نمودن
misrepresentation
U
بد ارائه دادن
forthcoming
U
اماده ارائه دادن
to produce testimony
U
مدرک ارائه دادن
putting
U
ارائه یا توضیح دادن
put
U
ارائه یا توضیح دادن
documentation
U
ارائه اسناد یا مدارک
devil's advocate
<idiom>
U
[ارائه استدلال مخالف]
producing
U
اقامه ارائه کردن
submitted
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
submitting
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
probational
U
ارائه مدرک ودلیل
lead proof
U
ارائه دلیل کردن
probation
U
ارائه مدرک ودلیل
submits
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
submit
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
puts
U
ارائه یا توضیح دادن
presenting bank
U
بانک ارائه کننده
propounds
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
allege
U
دلیل اوردن ارائه دادن
exhibit
U
ارائه دادن ابراز کردن
propounding
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
propound
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
imageing model
U
روش یا مدل ارائه تصاویر
contract for supply
U
قرارداد جهت ارائه کالا
alleges
U
دلیل اوردن ارائه دادن
alleging
U
دلیل اوردن ارائه دادن
porrect
U
منبسط کردن ارائه دادن
propone
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibiting
U
ارائه دادن ابراز کردن
exhibits
U
ارائه دادن ابراز کردن
exhibited
U
ارائه دادن ابراز کردن
forthcomming
U
اماده برای ارائه کردن
renders
U
ارائه دادن ترجمه کردن
rendered
U
ارائه دادن ترجمه کردن
to put in
U
منصوب کردن ارائه دادن
render
U
ارائه دادن ترجمه کردن
forthcoming
<adj.>
U
آماده به ارائه
[نزدیک به تحقق]
submitted
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produce
U
اقامه کردن ارائه دادن سند
submitting
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submits
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produces
U
اقامه کردن ارائه دادن سند
produced
U
اقامه کردن ارائه دادن سند
subsequent filing
[application, documents]
U
ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
Application may be filed by ...
U
مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
submit
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
money player
U
ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
put
U
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
puts
U
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
putting
U
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
To submit something to someone.
U
چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...
U
ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
project
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projects
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
sidekick
U
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks
U
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
society of certified processors
U
سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
performance monitor
U
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
scopolamine
U
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
indicator
U
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
proof of debt
U
سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
word perfect
U
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
how about
<idiom>
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
word-perfect
U
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
authentication
U
به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
prompt
U
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompts
U
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
telpak
U
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
prompted
U
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
sight bill
U
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
presentment
U
ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
editing run
U
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
musicom
U
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
trimestr
U
رخ دهنده
shover
U
هل دهنده
pusher
U
هل دهنده
joggers
U
هل دهنده
irriguous
U
اب دهنده
giver
U
دهنده
transferor
U
دهنده
donor
U
دهنده
donar
U
دهنده
donors
U
دهنده
jogger
U
هل دهنده
pushers
U
هل دهنده
available cash
U
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
liquidity preference theory
U
براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
gagger
U
فریب دهنده
adjurer
U
سوگند دهنده
briber
U
رشوه دهنده
continuative
U
ادامه دهنده
deliverer
U
تحویل دهنده
consultee
U
مشورت دهنده
adapter
U
تطبیق دهنده
connector
U
اتصال دهنده
bulbiferous
U
پیاز دهنده
conjunctive
U
ربط دهنده
adjurer
U
قسم دهنده
baiter
U
طعمه دهنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com