English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 24 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nothing venture nothing have U ادم کم دل بجایی نمیرسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cheating does not prosper U دغلی بجایی نمیرسد
Other Matches
it is too much for my strength U زورمن به ان نمیرسد
it is beyond my strength U زورمن به ان نمیرسد
miscarries U بجایی نرسیدن
to reach a place U بجایی رسیدن
miscarry U بجایی نرسیدن
miscarrying U بجایی نرسیدن
he is a stranger to me U او اشنا بنظرم نمیرسد
To attain a high position in life. U درزندگی بجایی رسیدن
Our efforts (endeavours) came to nothing (nil) U تلاشهای ما بجایی نرسید
i am at my wit's end U دیگر عقلم به جایی نمیرسد
I just can't think of anything. U هیچ چیز به فکرم نمیرسد.
lomomote U از جایی بجایی حرکت کردن
The project fell through ( got nowhere). U این طرح بجایی نرسید
where no human foot can tread جایی که پای ادمیزاد بدان نمیرسد.
to join the majority U رفتن بجایی که بیشترمردم رفته اند
mongoose or mun U که مارهای زهردارمی کشد و بخودش اسیبی نمیرسد
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
to frequent a place U بجایی بطور مکرر رفت و آمد کردن
an intrusive person U کسیکه سرزده بجایی رود یا مخل اسایش کسی شود
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
estate by curtesy U در CLقسمتی از اموال زوجه است که پس از فوتش به طریق عمری به زوج به زوج منتقل میشود لیکن به وارث وی نمیرسد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com