English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
professed love U ادعای عشق یا محبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jactation U ادعای پوچ
insolence U ادعای بیخود
pretentiously U با ادعای زیاد
assumpsit U ادعای خسارت
arrogation U ادعای بیجا
waive U رد ادعای باشگاه
waived U رد ادعای باشگاه
waives U رد ادعای باشگاه
counterclaim U ادعای متقابل
jactitation U ادعای پوچ
claim of compensation U ادعای خسارت
protestation of frienship U ادعای دوستی
suing U ادعای خسارت کردن
objections U ادعای خطا در مسابقه
arrogate U ادعای بیجا کردن
to pretend to wisdom U ادعای خرد کردن
claim of insurance U ادعای اخذ بیمه
objection U ادعای خطا در مسابقه
counterclaim U جواب به ادعای شاکی
sues U ادعای خسارت کردن
sue U ادعای خسارت کردن
sued U ادعای خسارت کردن
who claims the succession ? U چه کسی ادعای جانشینی
claims U طلب ادعای خسارت کردن
claim U طلب ادعای خسارت کردن
waive one's claim U از ادعای خود صرفنظر کردن
claimed U طلب ادعای خسارت کردن
claiming U طلب ادعای خسارت کردن
He lays claim to learning. U ادعای علم وفضل می کند
To claim against (sue) someone. U از کسی ادعای خسارت کردن
disaffected U بی محبت
glow U محبت
glowed U محبت
glows U محبت
loving kindness U محبت
affectionateness U محبت
amour U محبت
love U محبت
warmhearted U با محبت
inaffable U بی محبت
warm hearted U با محبت
loved U محبت
affectionately U با محبت
loves U محبت
plea U دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
pleas U دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
freeboard U حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
endearing U محبت آمیز
unkindest U بی محبت بی عاطفه
love feast U عید محبت
mansuetude U اهلیت محبت
motherly love U محبت مادری
procurer U دلال محبت
the utmost love U کمال محبت
paternal love U محبت پدری
procuress U زن دلال محبت
mutual love U محبت ازدوسر
fraternal love U محبت برادرانه
bawd U دلال محبت
affetionate U محبت امیز
tendering U محبت امیز
pimps U دلال محبت
unkinder U بی محبت بی عاطفه
loving U محبت امیز
pimp U دلال محبت
unkind U بی محبت بی عاطفه
tenderest U محبت امیز
tendered U محبت امیز
excessive love U فرط محبت
lovingly U از روی محبت
tender U محبت امیز
leg to stand on <idiom> U (گفتهای)حقیقتی که ادعای کسی را ثابت کند
procuration U جاکشی دلالی محبت
endearing U از روی دوستی و محبت
tenderly U از روی دلسوزی و محبت
professed love U محبت ادعا شده
disaffect U از علاقه و محبت کاستن
paternal U دارای محبت پدری
costive U سرد و بی محبت خسیس
procuance U جاکشی دلالی محبت
affably U از روی محبت و دلجوئی
wise acre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
wiseacre U کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
aeolist U انسانی غلط انداز که ادعای روشن فکری دارد
turtledoves U عزیز محبت نشان دادن
love is everything U موضوع اصلی محبت است
turtledove U عزیز محبت نشان دادن
frozen assets U دارائی که بعلت ادعای فرد یا افرادی قابل فروش نمیباشد
jawsmith U کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
to win nny one's affections U محبت کسی راجلب کردن کسیرادلبسته خود نمودن
oedipus complex U احساسات محبت امیزبچه نسبت به والدین جنس مخالف خود
garnishment U میشود دائر براینکه حق تحویل اشیا یا نقودوی را به نامبرده ندارد وباید در محضر دادگاه حاضرشود و به ادعای خواهان پاسخ دهد
defense U دفاع مدعی علیه در مقابل ادعای مدعی
silver cord U محبت مادر وفرزندی همبستگی مادر وفرزند
demurred U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demur U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurs U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
demurring U ایراد میکند که مدعی یا ادعای وی شرایط قانونی لازم را فاقد است . دراین حالت موضوع به دادگاه احاله میشود که تصمیم بگیرد که اصولا" خوانده ملزم به پاسخگویی دعوی هست یانه
cultivation U جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
go between U دلال دلال محبت
claim for indemnification U ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com