English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Please behave yourself . Please be courteous. U ادب را رعایت کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
observe silence U سکوت را رعایت کنید
Other Matches
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
adds U اضافه کنید زیاد کنید
adding U اضافه کنید زیاد کنید
add U اضافه کنید زیاد کنید
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
observance U رعایت
observancy U رعایت
observingly U با رعایت
ovservation U رعایت
consideration U رعایت
considerations U رعایت
formally U با رعایت
respects U رعایت
respect U رعایت
observe U رعایت کردن
heeding U ملاحظه رعایت
nonconformity U عدم رعایت
esteem U رعایت ارزش
ceremoniousness U رعایت تعارف
regard for others U رعایت دیگران
observed U رعایت کردن
observes U رعایت کردن
heeded U ملاحظه رعایت
heeds U ملاحظه رعایت
non compliance U عدم رعایت
non observance of ..... U عدم رعایت .....
keep to U رعایت کردن
inobservance U عدم رعایت
observing U رعایت کردن
heed U ملاحظه رعایت
regardful U رعایت کننده
observe silence U رعایت سکوت
disrespect U عدم رعایت
regarded U رعایت توجه
to pass by any thing U رعایت نکردن
regard U رعایت توجه
to go through U رعایت کردن
legality U رعایت قانون
regards U رعایت توجه
formality U رعایت اداب ورسوم
observantly U از روی ملاحظه و رعایت
economizes U رعایت اقتصاد کردن
economized U رعایت اقتصاد کردن
economising U رعایت اقتصاد کردن
regards U رعایت راجع بودن به
respectfulness U رعایت احترام وادب
breach of propriety U عدم رعایت اداب
economization U رعایت اصول اقتصادی
fashionableness U رعایت سبک پسندیده
gradualism U رعایت اصول تدریج
in deference to U بملاحظه برای رعایت
for short U برای رعایت اختصار
to go to U رعایت کردن گذشتن از
inobservance of a law U عدم رعایت قانون
circuit discipline U رعایت انضباط مدار
economize U رعایت اقتصاد کردن
multitudinism U رعایت حال توده
regard U رعایت راجع بودن به
regarded U رعایت راجع بودن به
economises U رعایت اقتصاد کردن
economised U رعایت اقتصاد کردن
to stand U چیزیرادقیقا رعایت کردن
formalism U رعایت ائین و اداب
disregards U اعتنا نکردن عدم رعایت
red tapism U رعایت تشریفات اداری به حدافراط
Protocol must be observed. U تشریفات باید رعایت شود
indelicately U بدون رعایت نزاکت یا فرافت
bluntness U عدم رعایت نزاکت یاتعارف
welfare U رعایت کردن خدمات اجتماعی
moralism U رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
quite the thing U رعایت کننده سبک روز
without regard for decency U بدون رعایت نزاکت یاادب
bureaucracies U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
hardshell U سخت در رعایت ایین دینی
indecorum U عدم رعایت ایین معاشرت
unconventionality U عدم رعایت اداب و رسوم
disregarding U اعتنا نکردن عدم رعایت
disregarded U اعتنا نکردن عدم رعایت
bureaucracy U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
disregard U اعتنا نکردن عدم رعایت
bureaucrasy U رعایت تشریفات اداری بحدافراط
electronic security U رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
roughly speaking U تقریبا بدون رعایت دقت
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
to play the game U رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
bureaucrats U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
ceremonialism U اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
expressionist U هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
prettyism U اصول رعایت قشنگی درهنرهاو ادبیات
expressionism U هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
bureaucrat U فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
red tapery U رعایت تشریفات رسمی واداری بحد افراط
internationalism U عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
ceremonialist U کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
to respect oneself U رعایت شرافت نفس نمودن خودراباشرف ومحترم نگاهداشتن
multitudinist U کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
p sexual relations U امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
pact U قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
pacts U قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
injunctions U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunction U دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
say no more U بس کنید
ease off U شل کنید
Turn (let) the dog loose. U سگ راباز کنید
vide infara U را نگاه کنید
recive U مصرف کنید
dele U پاک کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
oyez U گوش کنید
keep at it U مداومت کنید
push the door to U در راپیش کنید
leontief table U نگاه کنید به :
make a hurry U عجله کنید
move out U حرکت کنید
wait a second U تامل کنید
oyez U توجه کنید
i say U نگاه کنید
hurry up U عجله کنید
hold hard U صبر کنید
have patience with me U با من حوصله کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
deleted U حذف کنید
repeats U تکرار کنید
repeat U تکرار کنید
caution U توجه کنید
cautioned U توجه کنید
cautioning U توجه کنید
accelerando کم کم تند کنید
deletes U حذف کنید
cautions U توجه کنید
deleting U حذف کنید
supposing U فرض کنید
delete U حذف کنید
suppose U فرض کنید
attention to orders U توجه کنید
supposes U فرض کنید
Notice the details! U توجه کنید به جزییات !
trails U هدف را تعقیب کنید
sus.per coll U حلق اویزش کنید
record as target U اماج را ثبت کنید
off with his head U سرش را از تن جدا کنید
out with him U اورا بیرون کنید
opens U مروحه را باز کنید
opened U مروحه را باز کنید
open U مروحه را باز کنید
Do you agree that … U آیا تصدیق می کنید که …
trailing U هدف را تعقیب کنید
you do me injustice U در باره من بی عدالتی می کنید
stack arms U تفنگها راچاتمه کنید
wait a second U یک خرده صبر کنید
supra U ببالا نگاه کنید
wait a second U اندکی صبر کنید
wait a minute U یک دقیقه صبر کنید
I won't be talked into it! U من را نمیتوانید متقاعد کنید!
try and came U کوشش کنید که بیائید
wait a minute U اندکی صبر کنید
single file U به ستون یک حرکت کنید
Turn the water tap on . U شیر آب را باز کنید
trailed U هدف را تعقیب کنید
When will you depart? U کی شما حرکت می کنید؟
trail U هدف را تعقیب کنید
maydays U خطر کمک کنید
mayday U خطر کمک کنید
NB U خوب دقت کنید
she your profit with him U سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors U پرچم را تعویض کنید
wait a little U کمی صبر کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
do good to others U بدیگران نیکی کنید
infile U به ستون دو حرکت کنید
drop track U تعقیب را قطع کنید
check firing U عناصرتیر را بررسی کنید
Cash is in short supply these days . U از حقوق ماهانه ام کم کنید
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
avast U ایست توقف کنید
Refer (turn over) to page 110. U به صفحه 110مراجعه کنید
chains U مراجعه کنید به CATENA
continue your studies U تحصیلات خودرادنبال کنید
chain U مراجعه کنید به CATENA
cease engagement U درگیری را قطع کنید
Please get it off ! [Please clean it up !] U لطفا این را پاک کنید !
Every day that you go unheeded, you need to count on that day U هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
Erase ( clean ) the blackboard. U تخته سیاه راپاک کنید
Please don't wake me until 9 o'clock! U لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please heat up my food. U لطفا" غذایم را داغ کنید
Which bank do you bank with? U با کدام بانک کار می کنید؟
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
KEEP RIGHT U از سمت راست حرکت کنید.
Wont you have sweets (candies) U شیرینی میل نمی کنید ؟
Offer him some chocolates. U به ایشان شکلات تعارف کنید
He helped me for my fathers sake. U بخاطر پدرم به من کمک کنید
Can you find your way out? U راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Please consider my suggestion. U لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com