English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to reject [refuse] an application U درخواست نامه ای را رد کردن
to file a petition U بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
to file an application to somebody U از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
to withdraw an application U صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
Application may be filed by ... U مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
to grant an application U درخواست نامه ای را پذیرفتن
application U درخواست نامه پشت کار
applications U درخواست نامه پشت کار
application [for something] U درخواست نامه [برای چیزی]
call-up U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
requisitioned U درخواست کردن درخواست وسایل
requisition U درخواست کردن درخواست وسایل
requisitions U درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioning U درخواست کردن درخواست وسایل
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
request U درخواست اماد کردن درخواست کردن
requested U درخواست اماد کردن درخواست کردن
requesting U درخواست اماد کردن درخواست کردن
requests U درخواست اماد کردن درخواست کردن
request modify U درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
represents U ارائه کردن
represented U ارائه کردن
represent U ارائه کردن
producing U اقامه ارائه کردن
lead proof U ارائه دلیل کردن
challengo U ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
exhibits U ارائه دادن ابراز کردن
propounding U پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibiting U ارائه دادن ابراز کردن
exhibited U ارائه دادن ابراز کردن
propounds U پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibit U ارائه دادن ابراز کردن
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
porrect U منبسط کردن ارائه دادن
render U ارائه دادن ترجمه کردن
to put in U منصوب کردن ارائه دادن
propone U پیشنهاد کردن ارائه دادن
propound U پیشنهاد کردن ارائه دادن
forthcomming U اماده برای ارائه کردن
submit U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produce U اقامه کردن ارائه دادن سند
submits U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitted U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produced U اقامه کردن ارائه دادن سند
produces U اقامه کردن ارائه دادن سند
submitting U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
excess demand U درخواست بیش از حد درخواست اضافی
To submit something to someone. U چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
implore U درخواست کردن از
solicits U درخواست کردن
soliciting U درخواست کردن
speak for <idiom> U درخواست کردن
implored U درخواست کردن از
implores U درخواست کردن از
solicited U درخواست کردن
imploring U درخواست کردن از
supplicate U درخواست کردن
solicit U درخواست کردن
to make an application [to apply] U درخواست کردن
entreating U درخواست کردن
pray U درخواست کردن
prayed U درخواست کردن
demands U درخواست کردن
apply U درخواست کردن
applies U درخواست کردن
entreat U درخواست کردن
demand U درخواست کردن
entreated U درخواست کردن
entreats U درخواست کردن
applying U درخواست کردن
prays U درخواست کردن
demanded U درخواست کردن
plead with U درخواست کردن
praying U درخواست کردن
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
pleaded U در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
pleads U در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
plead U در دادگاه اقامه یا ادعا کردن درخواست کردن
requisition U درخواست رسمی کردن
soliciting U درخواست یا تقاضا کردن از
to deny somebody a wish U درخواست کسی را رد کردن
to ask too much U بیش از حد درخواست کردن
bone U خواستن درخواست کردن
solicited U درخواست یا تقاضا کردن از
to a oneself for help U درخواست کمک کردن
solicit U درخواست یا تقاضا کردن از
solicits U درخواست یا تقاضا کردن از
boning U خواستن درخواست کردن
bones U خواستن درخواست کردن
boned U خواستن درخواست کردن
to apply for leave U درخواست مرخصی کردن
indents U سفارش درخواست کردن
call for fire U درخواست اتش کردن
requisitioned U درخواست رسمی کردن
indenting U سفارش درخواست کردن
indent U سفارش درخواست کردن
requisitions U درخواست رسمی کردن
requisitioning U درخواست رسمی کردن
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
mission call U درخواست پشتیبانی هوایی کردن
call for ..... under the credit U درخواست کردن ..... تحت اعتبار
to ask somebody for [about] something U از کسی چیزی درخواست کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
apply U درخواست کردن شامل حال بودن
to call somebody to [for] something U از کسی برای چیزی درخواست کردن
applies U درخواست کردن شامل حال بودن
to ask specifically about something U چیزی را به طور خاص درخواست کردن
applying U درخواست کردن شامل حال بودن
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
lean on <idiom> U اجبارشخص درقبول کردن درخواست باتحت فشارگذاشتن
begged U استدعا کردن درخواست کردن
applying U صدق کردن درخواست کردن
begs U استدعا کردن درخواست کردن
petitioned U دادخواهی کردن درخواست کردن
requests U تقاضا کردن درخواست کردن
applies U صدق کردن درخواست کردن
apply U صدق کردن درخواست کردن
beg U استدعا کردن درخواست کردن
petitions U دادخواهی کردن درخواست کردن
cry off U تقاضا کردن درخواست کردن
petitioning U دادخواهی کردن درخواست کردن
petition U دادخواهی کردن درخواست کردن
request U تقاضا کردن درخواست کردن
requested U تقاضا کردن درخواست کردن
requesting U تقاضا کردن درخواست کردن
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
guaranteed U ضمانت نامه تضمین کردن
devise U تعبیه کردن وصیت نامه
guarantee U ضمانت نامه تضمین کردن
guarantees U ضمانت نامه تضمین کردن
devised U تعبیه کردن وصیت نامه
devising U تعبیه کردن وصیت نامه
get a fix on something <idiom> U نامه الکترونی دریافت کردن
devises U تعبیه کردن وصیت نامه
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
underwrite policy U بیمه نامه را فهر نویسی کردن
type front U نوعی روش تایپ کردن نامه ها
to give notice to quit [one's residence] U لغو کردن اجاره نامه [و ترک ساختمان]
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
fire call U درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
billeted U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billets U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billet U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
billeting U پروانه ورقه رای را ثبت کردن اجازه نامه جا و خوراک صادرکردن
processor U کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
p display U ارائه پی
h display U ارائه اچ
h scan U ارائه اچ
exhibition U ارائه
representations U ارائه
f display U ارائه اف
offering U ارائه
shew U ارائه
c display U ارائه سی
g scan U ارائه جی
j display U ارائه جی
n display U ارائه ان
d display U ارائه دی
n scan U ارائه ان
j scan U ارائه جی
displays U ارائه
displaying U ارائه
displayed U ارائه
display U ارائه
presentment U ارائه
c scan U ارائه سی
d scan U ارائه دی
ppi scan U ارائه پی پی ای
g display U ارائه جی
presentations U ارائه
production U ارائه
range bearing display U ارائه بی
k display U ارائه کی
k scan U ارائه کی
m display U ارائه ام
f scan U ارائه اف
p scan U ارائه پی
representation U ارائه
exposal U ارائه
exposure U ارائه
productions U ارائه
exposures U ارائه
m scan U ارائه ام
adductor U ارائه
l scan U ارائه ال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com