English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
customs of war U اداب عرفی جنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conventional U عرفی
consuetudinary U عرفی
common-law U حقوق عرفی
solar or astronomical d. U روز عرفی
common law U حقوق عرفی
civil time U زمان عرفی
ure U عرفی ساختن
civil year U سال عرفی
benefit of clergy U مصونیت روحانیون ازمحاکمه شدن در دادگاههای عرفی
underplot U یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
propriety of behaviour U اداب
habitude U اداب
good manners U اداب
elegant maners U اداب
ceremonial U اداب
devoir U اداب
ceremonials U اداب
rules of decorum U اداب
rite U اداب
practices U اداب
mores U اداب
manners U اداب
etiquette U اداب
unmennerly U بدون اداب
protocols U اداب ورسوم
polite U مبادی اداب
religious rites U اداب دینی
he has no manners U اداب ندارد
politer U مبادی اداب
preciosity U اداب دانی
politest U مبادی اداب
protocol U اداب ورسوم
decorum U اداب دانی
punctual U اداب دان
unmannered U بدون اداب
liturgies U اداب نماز
liturgy U اداب نماز
tactful U مبادی اداب
tactfully U مبادی اداب
kith U علم اداب معاشرت
formalism U رعایت ائین و اداب
military courtesy U اداب معاشرت نظامی
etiquette U علم اداب معاشرت
military courtesy U رفتارو اداب نظامی
punctilious U بسیار مبادی اداب
turkism U اداب وسنن ترکی
formality U رعایت اداب ورسوم
ritually U از روی اداب ومراسم
savoir vivre U دانش اداب ومعاشرت
punctiliously U بسیار مبادی اداب
tactless U بدون مبادی اداب
tactlessly U بدون مبادی اداب
breach of propriety U عدم رعایت اداب
toilet training U اموزش اداب توالت رفتن
judaize U اداب و رسوم یهودی را پذیرفتن
to observe the proprieties U اداب معاشرت را نگاه داشتن
unconventionality U عدم رعایت اداب و رسوم
frenchify U اداب ورسوم فرانسویها را داشتن
americanization U پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
anglomania U شیفتگی برای اداب انگلیسی ها
formal U مقید به اداب ورسوم اداری
Scotticisms U اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
Scotticism U اداب وخصوصیات اسکاتلندی خسیسی
sinify U مطابق اداب ورسوم چینی کردن
smoothy U ادم مبادی اداب چرب زبان
smoothies U ادم مبادی اداب چرب زبان
smoothie U ادم مبادی اداب چرب زبان
cads U پست و بدون مبادی اداب بودن
cad U پست و بدون مبادی اداب بودن
clownish U دارای رفتار زمخت وبدون اداب
sinicize U مطابق اداب ورسوم چینی کردن
italianism U پیروی از اداب و رسوم مردم ایتالیا
keep up with the times U موافق اوضاع و اداب روزرفتار کردن
agriology U مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
propriety U قواعد متداول ومرسوم رفتارواداب سخن مراعات اداب نزاکت
bon ton U روش خوب رفتار از روی نزاکت وطبق اداب معموله
occidentalist U کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
High Church U فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
customs of war U اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
relative income hypothesis U بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
dwelling house U در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
ethnography U تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
sinicism U متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
hellenism U یونانی مابی اداب یونانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com