Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Lilo
U
اخرین صادره از اخرین وارده
Lilos
U
اخرین صادره از اخرین وارده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
filo
U
اخرین صادره از اولین وارده
lifo last in first out
U
اولین صادره از اخرین وارده
Other Matches
last in , first out
U
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
closing date
U
اخرین روز اخرین فرصت
bell lap
U
زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line
U
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
final protective line
U
خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
lifo
U
اولین صادره ازاخرین وارده
lastmentioned
U
اخرین
to the last
U
تا اخرین دم
bottommost
U
اخرین
final
U
اخرین
finals
U
اخرین
last a
U
اخرین
inextremis
U
در اخرین مرحله
deadlines
U
اخرین مهلت
final price
U
اخرین قیمت
upshot
U
اخرین شماره
bitter end
U
اخرین پریشانی
nightcaps
U
اخرین مسابقه
nightcap
U
اخرین مسابقه
lasts
U
اخرین اخیر
lasted
U
اخرین اخیر
deadline
U
اخرین مهلت
set point
U
اخرین امتیاز
stoppress
U
اخرین خبر
tag end
U
اخرین قسمت
the last two
U
اخرین دوتا
the very last drop
U
اخرین قطره
to the bitters end
U
تا اخرین دم یاحد
topnotch
U
اخرین نقطه
reserve price
U
اخرین بها
last
U
اخرین اخیر
pis aller
U
اخرین چاره
parthian glance
U
اخرین نگاه
match point
U
اخرین امتیاز
match points
U
اخرین امتیاز
final coordination line
U
اخرین خط هماهنگیها
up-to-date
U
مطابق اخرین طرز
final protective fires
U
اخرین اتشهای حفافتی
last but not least
U
اخرین ولی نه کمترین
surrebutter
U
اخرین پاسخ خواهان
no wind position
U
اخرین محل هواپیما
set point
U
اخرین امتیاز بازی
pis aller
U
اخرین پناه چاره
bell lap
U
اخرین دور مسابقه
up to date
U
حاوی اخرین اطلاعات
currents
U
فعلی اخرین اطلاعات
Halloween
U
اخرین شب ماه اکتبر
ultimata
U
اخرین پیشنهاد قطعی
current
U
فعلی اخرین اطلاعات
ultimatum
U
اخرین پیشنهاد قطعی
ultimatums
U
اخرین پیشنهاد قطعی
deadline
U
سررسید اخرین فرصت
deadlines
U
سررسید اخرین فرصت
up-to-date
U
حاوی اخرین اطلاعات
up to date
U
مطابق اخرین طرز
gun lap
U
شلیک اخرین دور مسابقه دو
hallow een
U
شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
her last was a son
U
اخرین بچهای که زایید پسربود
closing prices
U
اخرین قیمت معامله شده
i am nat my last shifts
U
اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
isaid in my last
U
در اخرین نامه خود گفتم
rear point
U
اخرین قسمت عقب دار
omega
U
اخرین حرف الفبای یونانی
faena
U
اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
break ball
U
اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
thule
U
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
home hole
U
اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
what is the latest
U
خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
autumns
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
autumn
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
target approach point
U
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
telophase
U
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
last supper
U
اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
previous spot
U
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
z
U
بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
orphan
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphaned
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphans
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
maximising
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
maximize
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
fifo
U
اولین صادره از اولین وارده
fetch ahead
U
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
resuming
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumes
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
sweeper
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweepers
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
dress rehearsal
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
dress rehearsals
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
ctrl break
U
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
chalking
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalked
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
currency
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currencies
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
deceleration time
U
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
parting injuncyions
U
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
terminal port
U
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
last price
U
اخرین قیمت حداقل قیمت
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
tontine
U
تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
outgoing
U
صادره
incoming
U
وارده
importing
U
کالای وارده
actual total loss
U
کل زیان وارده
import
U
کالای وارده
imported
U
کالای وارده
court order
U
قرار صادره از دادگاه
keyed in
<past-p.>
وارده از طریق کلید
average particular
U
خسارت وارده بر کشتی
constructive total loss
U
تخمین خسارت کل وارده
magisterial
U
صادره ازکلانتری یا دادگاه بخش
exporting
U
بیرون بردن کالای صادره
export
U
بیرون بردن کالای صادره
exported
U
بیرون بردن کالای صادره
judicial writ
U
نامه رسمی صادره از محکمه
treasury note
U
اسکناس صادره از طرف خزانه
accident damage to property
U
خسارت اتفاقی وارده بردارایی
fractional damage
U
خسارت وارده به قسمتی از وسیله
injuries to head or face
U
جراحات وارده به سرو صورت
decreeing
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decree
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
information
U
اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب
decrees
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreed
U
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
inputted
U
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
zction for dammages
U
اقدام برای دریافت خسارت وارده
input
U
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
photon
U
واحد شدت نور وارده بشبکیه چشم
disaffirm
U
دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
summary conviction
U
حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
contribution
U
جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن
contributions
U
جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن
hook's law
U
تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
ejectment
U
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
unidirectional composite
U
ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
captain a protest
U
افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
magna carta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna charta
U
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
countermands
U
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermanding
U
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermanded
U
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
countermand
U
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
certificate of damage
U
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
stock dividend
U
سهام صادره بابت سود سهام
civil damage assessment
U
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com