English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
displacement U اختلاف مکان تغییر مکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
left shift U تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
angular travel U تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
barnstorming U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstormed U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorm U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
barnstorms U مسافرت کردن از یک مکان به مکان دیگر و توقف کوتاهی در انجا
cross hairs U دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
shifts U تغییر مکان
change of place U تغییر مکان
displaciment U تغییر مکان
displeacement of water U تغییر مکان اب
left shift U تغییر مکان به چپ
shifted U تغییر مکان
displacement U تغییر مکان
shift U تغییر مکان
arithmetic shift U تغییر مکان حسابی
sides way U تغییر مکان جانبی
circular shift U تغییر مکان حلقوی
shift out U تغییر مکان به بیرون
ring shift U تغییر مکان حلقهای
shift register U ثبات تغییر مکان
red shift U تغییر مکان سرخ
shifted U تغییر مکان انتقال
permanent change of station U تغییر مکان دایمی
shift U تغییر مکان انتقال
piston displacement U تغییر مکان پیستون
shifts U تغییر مکان انتقال
logical shift U تغییر مکان منطقی
logic shift U تغییر مکان منطقی
end around shift U تغییر مکان دورگشتی
doppler shift U تغییر مکان دوپلری
components of displacement U مولفههای تغییر مکان
circular shift U تغییر مکان دایرهای
displacement U جابجاشدگی تغییر مکان
cyclic shift U تغییر مکان چرخهای
die shift U تغییر مکان حدیده
move U پیشنهاد کردن تغییر مکان
support movement U تغییر مکان تکیه گاه
statip shift register U ثبات تغییر مکان ایستا
redeployment U تغییر مکان دادن یکانها
output per unit of displacement U توان در واحد تغییر مکان
dynamic shift register U ثبات تغییر مکان پویا
moved U پیشنهاد کردن تغییر مکان
echeloned displacement U تغییر مکان رده برده
moves U پیشنهاد کردن تغییر مکان
right shift U تغییر مکان به سمت راست
peeks U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeking U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peeked U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
peek U فرمان پی بردن به محتویات مکان خاص حافظه دستورالعملی که به برنامه نویس اجازه میدهد تا به هر مکان حافظه کامپیوترنگاه کند
columnar transposition U تغییر مکان دادن عوامل در ستون
displacement U جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
moves U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
moved U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
move U کپی کردن اطلاعات از یک مکان حافظه در حافظه اصلی به مکان دیگر
disposition U صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
multipass overlap U سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
left justification U تغییر مکان عدد دودویی به سمت چپ عدد
intransit U در حال تغییر مکان در حال سفر یاانتقال
overlapped U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlap U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
overlaps U سیستم تولید چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matrix-dot با جایگزین کردن خط حروف و تغییر مکان به آرامی به طوری که نقاط کمتر به نظر بیایند.
migration U نقل مکان نقل مکان کردن
rug names U اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
shift instruction U دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stead U مکان
locations U مکان
locus U مکان
sites U مکان
places U جا مکان
purlieus U مکان جا
spot U مکان
place U جا مکان
place U مکان
places U مکان
placing U جا مکان
placing U مکان
site U مکان
space U مکان
spaces U مکان
spots U مکان
sited U مکان
illocal U بی مکان
there U ان مکان
stabilizer U مکان
part U مکان
stabilisers U مکان
location U مکان
vary U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies U تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
moves U نقل مکان
response position U مکان جواب
cursor U مکان نما
moved U نقل مکان
cursors U مکان نما
move U نقل مکان
nowhere U در هیچ مکان
print position U مکان چاپ
adverb of place U فرف مکان
places U مکان موقع
location counter U مکان شمار
locative U دال بر مکان
locality U موضع مکان
localities U موضع مکان
topography U مکان نگاری
memory location U مکان حافظه
nowheres U در هیچ مکان
otherwhere U در مکان دیگر
loci U مکان هندسی
displaciment U تفاوت مکان
place U مکان موقع
place learning U مکان اموزی
place of honor U مکان پر افتخار
placing U مکان موقع
screen position U مکان صفحه
storage location U مکان ذخیره
locations U مکان یابی
storage location U مکان انباره
ubiety U کیفیت مکان
sign position U مکان علامت
topologist U مکان شناس
topographer U مکان نگار
clearing U مکان مسطح
clearings U مکان مسطح
topology U مکان شناسی
unit position U مکان واحد
location U مکان یابی
locus U مکان هندسی
public place U مکان عمومی
facility U مکان ساختمان
toponymic U وابسته به مکان نامی
flitting U نقل مکان کردن
flit U نقل مکان کردن
topography U مکان نگاری مساحی
fleche U نقل مکان شمشیرباز
rudders U مکان عمودی متحرک
rudder U مکان عمودی متحرک
location theory U نظریه تعیین مکان
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
locate mode U باب مکان یابی
mental topography U مکان نگاری ذهن
topological psychology U روانشناسی مکان نگر
drilling position U مکان مته کاری
elevators U مکان افقی متحرک
current location counter U شمارنده مکان فعلی
mobility U قابلیت نقل مکان
crusor arrows U پیکانهای مکان نما
location vector U بردار مکان [ریاضی]
whereabout U حدود تقریبی مکان
position U بردار مکان [ریاضی]
universe U کون و مکان دهر
locus of centres U مکان هندسی مرکزها
cursor control U کنترل مکان نما
radius vector U بردار مکان [ریاضی]
transmigrator U نقل مکان کننده
flitted U نقل مکان کردن
flits U نقل مکان کردن
position vector U بردار مکان [ریاضی]
elevator U مکان افقی متحرک
protected location U مکان حفافت شده
location of industry U تعیین مکان صنعت
locus U مکان هندسی مرکزها
localities U محل مخصوص مکان جغرافیایی
locality U محل مخصوص مکان جغرافیایی
removal U برطرف سازی نقل مکان
accomodation وسایل آسایش واستراحت جا و مکان
on the move <idiom> U حرکت از مکانی به مکان دیگر
forth U دور از مکان اصلی جلو
colocate U دریک مکان قرار دادن
tablets U مکان نما روی صفحه
dp U بی مکان ومنزل تبعید شده
tablet U مکان نما روی صفحه
cursor movement keys U کلیدهای حرکت مکان نما
cursor control keys U کلیدهای کنترل مکان نما
topology U مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
located U مستقر ساختن مکان یابی کردن
end in itself <idiom> U مکان کافی برای راحت بودن
except U مکان دهی و ادغام شامل نیست
to take a run-up U با دویدن به مکان شروع نزدیک شدن
toponymy U ذکر اسامی نواحی مکان نامی
horizontal tab U حرکت مکان نما به صورت افقی
high line U پل طنابی نقل مکان بین ناوها
locating U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locates U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locate U مستقر ساختن مکان یابی کردن
pesthole U مکان مستعد برای بیماری واگیر
topographic U وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
addressing U روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
rate joystick U سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
debugs U آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com