Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
useful lift
U
اختلاف بین وزن ثابت ایروستات و وزن کل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
constant potential
U
اختلاف پتانسیل ثابت
concentration cell corrosion
U
نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation
U
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
free air anomaly
U
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static test
U
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital
U
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing order
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
difference in northing
U
اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
sampled
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
standing
U
ثابت دستورالعمل ثابت
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
disparities
U
اختلاف
mean square deviation
U
اختلاف
misalignment
U
اختلاف
quarrels
U
اختلاف
quarrelling
U
اختلاف
schisms
U
اختلاف
differences
U
اختلاف
schism
U
اختلاف
difference
U
اختلاف
quarrelled
U
اختلاف
discord
U
اختلاف
quarreling
U
اختلاف
variation
U
اختلاف
disputing
U
اختلاف
variance
U
اختلاف
dispute
U
اختلاف
disputes
U
اختلاف
variations
U
اختلاف
quarreled
U
اختلاف
quarrel
U
اختلاف
schismatism
U
اختلاف
disputed
U
اختلاف
versatility
U
اختلاف
settlement of disputes
U
حل اختلاف
diversion
U
اختلاف
diversions
U
اختلاف
stour
U
اختلاف
divarication
U
اختلاف
disagreements
U
اختلاف
disagreement
U
اختلاف
discrepancy
U
اختلاف
disparity
U
اختلاف
divided
<adj.>
U
در اختلاف
compromis
U
حل اختلاف
defferential
U
اختلاف
reconcilement
U
رفع اختلاف
product differentiation
U
اختلاف محصول
angular displacement
U
اختلاف زاویهای
scissor
U
پراکندگی اختلاف
vertical interval
U
اختلاف ارتفاع
wage differentials
U
اختلاف در دستمزد
deviations
U
اختلاف سمت
phase displacement
U
اختلاف فاز
phase difference
U
اختلاف فاز
crossest
U
اختلاف مرافعه
crosser
U
اختلاف مرافعه
cross
U
اختلاف مرافعه
parallax distortion
U
اختلاف منظر
parallaxe
U
اختلاف منظر
divisions
U
اختلاف تفرقه
deviation
U
اختلاف سمت
phase shift
U
اختلاف فاز
efficiency variance
U
اختلاف بازدهی
friction
U
مالش اختلاف
settlement of a dispute
U
رفع اختلاف
class distinctions
U
اختلاف طبقاتی
difference of potential
U
اختلاف پتانسیل
potential difference
U
اختلاف پتانسیل
divergence of opinions
U
اختلاف نظر
difference of opinions
U
اختلاف نظر
dissension
U
اختلاف شقاق
dissension
U
اختلاف عقیده
dispute
U
اختلاف نظر
disputed
U
اختلاف نظر
deflection correction
U
اختلاف انحراف
crosses
U
اختلاف مرافعه
diversity of opinions
U
اختلاف ارا
variegation
U
اختلاف رنگ
diversity of citizenship
U
اختلاف تابعیت
divarication
U
اختلاف عقیده
disputing
U
اختلاف نظر
disputes
U
اختلاف نظر
frictions
U
مالش اختلاف
dissidence
U
اختلاف رای
difference in easting
U
اختلاف طول
hetermorphism
U
اختلاف شکل
inventory discrepancy
U
اختلاف موجودی
disagreement
U
اختلاف ناسازگاری
heteromorphism
U
اختلاف شکل
shading
U
اختلاف جزئی
judicial settlement
U
حل اختلاف قضایی
disagreements
U
اختلاف ناسازگاری
inventory discrepancy
U
اختلاف دفتردارایی
differences
U
اختلاف دو چیز
difference
U
اختلاف دو چیز
frequency drift
U
اختلاف فرکانس
parallactic
U
اختلاف منظری
division
U
اختلاف تفرقه
parallax
U
اختلاف منظر
magnetic variation
U
اختلاف مغناطیسی
fix
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
dissents
U
اختلاف عقیده داشتن
shade of meaning
U
اختلاف جزئی در معنی
dissented
U
اختلاف عقیده داشتن
inequality
U
عدم تساوی اختلاف
disgreement
U
عدم موافقت اختلاف
trade gap
U
اختلاف داد و ستد
inequalities
U
عدم تساوی اختلاف
thermal resolution
U
حداقل اختلاف حرارت
difference in easting
U
اختلاف طول جغرافیایی
color difference signal
U
پیام اختلاف رنگ
differences of opinion
U
اختلاف عقیده
[نظر]
contested area
U
منطقه موضوع اختلاف
schisms
U
اختلاف وتفرقه درکلیسا
schism
U
اختلاف وتفرقه درکلیسا
to instigate disturbances
U
تحریک اختلاف کردن
threshold voltage
U
اختلاف سطح استانهای
dissent
U
اختلاف عقیده داشتن
sea slike
U
اختلاف رنگ سطح اب
parallax-free
<adj.>
U
بدون اختلاف منظر
A fundamental (slight) difference.
U
اختلاف اساسی ( جزئی )
angle of parallax
U
زاویه اختلاف دید
They have had their differences for a long time .
U
مدنتهااست با هم اختلاف دارند
phase difference
U
اختلاف مراحل عملیات
magnetic potential difference
U
اختلاف پتانسیل مغناطیسی
split the difference
<idiom>
U
واریز اختلاف پول
parallax
U
اختلاف منظر انطباق
parallax-free
<adj.>
U
بدون اختلاف در رویت
to disagree
[or be in disagreement]
[on something/about something]
U
بر سر چیزی اختلاف داشتن
schismatism
U
اختلاف وتفرقه درکلیسا
diurnal
U
اختلاف سطح 42 ساعته اب
ionization potential
U
اختلاف پتانسیل یونش
electric potential difference
U
اختلاف پتانسیل الکتریکی
contact potential difference
U
اختلاف پتانسیل مجاورتی
diverges
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverge
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
contract price adjustment
U
رفع اختلاف در قیمت قرارداد
shade
U
اختلاف جزئی سایه رنگ
phase difference
U
اختلاف فاز جریان الکتریسیته
shades
U
اختلاف جزئی سایه رنگ
gaps
U
اختلاف زیاد شکافدار کردن
gap
U
اختلاف زیاد شکافدار کردن
great tropic range
U
حداکثر اختلاف جذر و مداستوایی
shadings
U
اختلاف جزئی سایه رنگ
diverged
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
differential leveling
U
تعیین اختلاف تراز نقاط
distinguish
U
بیان اختلاف بین دو موضوع
distinguishes
U
بیان اختلاف بین دو موضوع
tolerances
U
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
tolerance
U
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
differential
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده اختلاف سطح
the difference between the consecutive terms
U
اختلاف هر دو جمله متوالی
[ریاضی]
voltage regulator
U
تنظیم کننده اختلاف سطح
relative
U
اختلاف بین یک عدد و مقدارواقعی آن
forward mode
U
افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
compares
U
بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
nuances
U
اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
comparing
U
بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
compared
U
بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
compare
U
بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
There is no disagreement among us.
U
اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
boot
U
اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
nuance
U
اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
demarcation
U
نشان دادن اختلاف بین دو محیط
decalage
U
اختلاف زاویه نصب بالها درهواپیما
conciliation
U
مصالحه حل اختلاف اصلاح ذات البین
variance
U
اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
potential
U
اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار
which diffrence shall be settled only by
U
..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
This is only a slight difference.
U
این فقط یک اختلاف جزیی است
great diurnal range
U
حداکثر اختلاف جذر و مد بیست و چهار ساعته
voltages
U
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
lection
U
اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
dissimilate
U
ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
differential pressure
U
اختلاف فشار بین دو سیستم یادو حجم
warbling
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbles
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
voltage
U
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
attenuation
U
اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
contrasting
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasted
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasts
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
parallax
U
اختلاف رویت با در نظر گرفتن محل دید نافر
signalled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
signal
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com