English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insalivation U اختلاط با بزاق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
saliva U بزاق
spit U بزاق
spits U بزاق
sputum U بزاق
salivates U بزاق ایجادکردن
salivated U بزاق ایجادکردن
salivating U بزاق ایجادکردن
slobbering U بزاق زدن به
slobber U بزاق زدن به
slobbered U بزاق گلیز
slobbered U بزاق زدن به
slobbering U بزاق گلیز
slobbers U بزاق زدن به
salivate U بزاق ایجادکردن
slobbers U بزاق گلیز
sialagogue U مدر بزاق
salivation U ایجاد بزاق
salivation U بزاق اوری
salivation U ترشح بزاق
sialagogic U بزاق اور
slobber U بزاق گلیز
ptyalism U سیلان بزاق
salivated U بزاق ترشح کردن
salivating U بزاق ترشح کردن
salivates U بزاق ترشح کردن
salivate U بزاق ترشح کردن
ptyalin U ماده تخمیری بزاق
saliva test U ازمایش بزاق دهان اسب
parotid U وابسته بغده بزاق زیرگوش
insalivate U با خدو اغشتن با بزاق امیختن
mixedness U اختلاط
mixes U اختلاط
mix U اختلاط
intermixture U اختلاط
colligation U اختلاط
commixture U اختلاط
melange U اختلاط
macedoine U اختلاط
liquation U اختلاط
glomeration U اختلاط
alloyage U اختلاط
consolidation U اختلاط
brews U اختلاط
alloys U اختلاط
medley U اختلاط
brewed U اختلاط
brew U اختلاط
mixtures U اختلاط
mixture U اختلاط
conglomerates U اختلاط
conglomerate U اختلاط
alloy U اختلاط
mergers U اختلاط
medleys U اختلاط
welter U اختلاط
merger U اختلاط
plant mixing U اختلاط در کارخانه
mixing coefficient U ضریب اختلاط
mixing in place U اختلاط غر سر کار
mixing valve U دریچه اختلاط
conglomerations U اختلاط شرکتها
immiscibility U غیرقابلیت اختلاط
mixture temperature U دمای اختلاط
syntheses U هم گذاری اختلاط
synthesis U هم گذاری اختلاط
conglomeration U اختلاط شرکتها
etherization U اختلاط با اتر
mix design U طرح اختلاط
instruction mix U اختلاط دستورالعمل
consolute U اختلاط پذیری
immixture U اختلاط و امتزاج
central mixing plant U مرکز اختلاط بتن
amalgamation U ادغام یا اختلاط شرکتها
mix design U تعیین نسبتهای اختلاط
glomerate U اختلاط کلوخه شده
alligation U قائده اختلاط و امتزاج
miscible U قابل اختلاط حل پذیر
dissonance U اختلاط اصوات و اهنگهای ناموزون
collages U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collage U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
integrates U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
integrate U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrating U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
miscibility U قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
slaver U گلیز مالیدن بزاق از دهان ترشح کردن اب افتادن دهان
roadmix U اختلاط در سر راه امیختن در راه
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com