English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
declaratory judgments U احکام اعلامی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
postulate U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulating U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulated U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
declaratory statute U قانون اعلامی
enunciative U اعلامی مربوط بتلفظ
orders U احکام
judgement U احکام
judgements U احکام
judgments U احکام
commansments U احکام
ten commandments U احکام عشره
execution of judgments U اجرای احکام
final awards judgements U احکام قطعی
rebuttable presumptions U احکام قابل رد
precepts of god U احکام الهی
astrology U احکام نجوم
statute U احکام قانونی
statutes U احکام قانونی
contradictory judgements U احکام مغایر
statues of god U احکام یا فرایض خدا
enforcement of judgement U اجرای احکام قضایی
astrology U علم احکام نجوم
law of moses U احکام دهگانه موسی
prothonotary U متصدی امضاء احکام
prontonotary U متصدی امضاء احکام
decalogue U احکام دهگانه موسی
data formatting statements U احکام قالب بندی داده ها
mosaic d. U وضع احکام دینی درزمان موسی
dispensation U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensations U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
rebus sic stautibus U به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
disaffirm U دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
precepts of god U فرایض دینی احکام دینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com