Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
potties
U
احمقانه مغرور
potty
U
احمقانه مغرور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spoony
U
احمقانه
spooney
U
احمقانه
highland
U
احمقانه
puerile
U
احمقانه
cockeyed
U
احمقانه
goofier
U
احمقانه
goofiest
U
احمقانه
goofy
U
احمقانه
doltish
U
احمقانه
harebrained
U
احمقانه
silly
U
چرند احمقانه
silliest
U
چرند احمقانه
insane
U
بی عقل احمقانه
sillier
U
چرند احمقانه
dolts
U
احمقانه رفتارکردن
to play the fool
U
احمقانه رفتارکردن
blooper
U
اشتباه احمقانه
When there is a wI'll , there is a way .
U
کار احمقانه
flub
U
اشتباه احمقانه
fatuously
U
احمقانه خودپسندانه
fool's paradise
U
شادی احمقانه
bloomer
U
اشتباه احمقانه
senseless
U
احمق احمقانه
dolt
U
احمقانه رفتارکردن
dido
U
جست و خیز احمقانه
gawks
U
احمقانه نگاه کردن
His behavior was stupid.
U
رفتارش احمقانه بود.
antics
U
رفتارهای احمقانه و خندهدار
He behaved stupidly.
U
رفتارش احمقانه بود.
gawking
U
احمقانه نگاه کردن
gawk
U
احمقانه نگاه کردن
infatuate
U
از خود بیخود احمقانه
gawked
U
احمقانه نگاه کردن
set up
U
مغرور
on one's high horse
<idiom>
U
مغرور
swaggers
U
مغرور
pride ful
U
مغرور
haught
U
مغرور
prideful
U
مغرور
high horse
U
مغرور
high minded
U
مغرور
chesty
U
مغرور
stomachy
U
مغرور
hubristic
U
مغرور
vogie
U
مغرور
touch me not ish
U
مغرور
wadded with conceit
U
مغرور
proud
U
مغرور
haughty
U
مغرور
arty
U
مغرور
assured
U
مغرور
uppity
U
مغرور
snobbish
U
مغرور
lordly
U
مغرور
self-sufficient
U
مغرور
stuck-up
U
مغرور
stuck up
U
مغرور
proudest
U
مغرور
prouder
U
مغرور
overbearing
U
مغرور
hoity-toity
U
مغرور
swaggered
U
مغرور
swaggering
U
مغرور
presumptuous
U
مغرور
uppish
U
مغرور
supercilious
U
مغرور
hoity toity
U
مغرور
bigheaded
U
مغرور
bucko
U
مغرور
swagger
U
مغرور
gawped
U
مات و احمقانه نگاه کردن
gawp
U
مات و احمقانه نگاه کردن
gawping
U
مات و احمقانه نگاه کردن
gawps
U
مات و احمقانه نگاه کردن
overweening
U
بسیار مغرور
vain
U
تهی مغرور
defeatist
U
مغرور-ازخودمتشکر
go to one's head
<idiom>
U
مغرور شدن
egomaniac
U
ازخودراضی-مغرور
tumorous
U
متورم مغرور
jaunty
U
جلف مغرور
to lift up one's horn
U
مغرور بودن
purse proud
U
مغرور از ثروت
self sufficing
U
مستغنی مغرور
snobs
U
مغرور افادهای
snob
U
مغرور افادهای
snippy
U
مغرور تکه پاره
flushed
U
مغرور ازانجام کاری
over confident
U
زیاد گستاخ مغرور
stuffy
U
اوقات تلخ مغرور
foul up
<idiom>
U
با یک اشتباه احمقانه همه چیز را خراب کردن
gawps
U
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawping
U
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawped
U
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawp
U
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
assumptive
U
فرض مسلم شده مغرور
He is as proud as the peacock.
<proverb>
U
مثل طاووس مغرور است .
foolproof
U
ادم ساده لوح و رک و راست محفوظ از حماقت وکارهای احمقانه
he was proud of his wealth
U
بدارایی خود مغرور بود مست دارایی خود بود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com