English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
probabilism U احتمالی نگری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contingency U عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingencies U عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency option program U برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
retrospective view [on] U پس نگری [به]
retrospect U پس نگری
holism U کل نگری
retrospection U پس نگری
nervism U عصب نگری
objectivism U عینی نگری
purposivism U غایت نگری
expectations U پیش نگری
expectation U پیش نگری
psychologism U روانشناختی نگری
operationalism U عملیاتی نگری
physiologism U فیزیولوژی نگری
preformism U ذاتی نگری
physicalism U فیزیکی نگری
phenomenalism U پدیدار نگری
personalism U شخص نگری
biologism U زیستی نگری
parallelism U توازی نگری
forecasting U پیش نگری
foresight U پیش نگری
pansexualism U جنسی نگری
panpsychism U روحی نگری
organicism U عضوی نگری
atomism U ذره نگری
self observation U خویشتن نگری
vitalism U حیاتی نگری
relativism U نسبی نگری
prospecting U اینده نگری
geneticism U ارثی نگری
prospected U اینده نگری
hereditarianism U ارثی نگری
prospect U اینده نگری
dualism U دوگانه نگری
intraception U عاطفی نگری
centralism U مرکزی نگری
Elementarism U عنصر نگری
prospects U اینده نگری
finalism U غایت نگری
extraception U واقع نگری
nativism U فطری نگری
necropsy U مرده نگری
absolutism U مطلق نگری
sensationalism U حسی نگری
empiricism U تجربی نگری
introspection U درون نگری
elementarism U عنصری نگری
moral realism U واقع نگری اخلاقی
cultural parallelism U توازی نگری فرهنگی
introspectionist U خویشتن نگری است
cultural relativism U نسبی نگری فرهنگی
perfect foresight U اینده نگری کامل
biologism U زیست شناختی نگری
mechanistic theory U نظریه ماشینی نگری
cultural absolutism U مطلق نگری فرهنگی
contingencies U احتمالی
probable U احتمالی
even tual U احتمالی
as may be the case <adv.> U احتمالی
conceivably <adv.> U احتمالی
contingently <adv.> U احتمالی
eventual U احتمالی
probabilistic U احتمالی
contingency U احتمالی
possibly <adv.> U احتمالی
psychoneural parallelism U توازی نگری روانی- عصبی
providence U صرفه جویی اینده نگری
probability cost U بهای احتمالی
ramifications U تبعات احتمالی
probability limits U حدود احتمالی
probable error U اشتباه احتمالی
probabilistic model U الگوی احتمالی
probabilistic model U مدل احتمالی
probable error U خطای احتمالی
risks U خطر احتمالی
contingency plan U طرح احتمالی
adventure U خطر احتمالی
contender U برنده احتمالی
contenders U برنده احتمالی
risked U خطر احتمالی
adventures U خطر احتمالی
risking U خطر احتمالی
acatalepsy U فلسفهء احتمالی
PE U خطای احتمالی
prospects U مشتری احتمالی
prospecting U مشتری احتمالی
prospect U مشتری احتمالی
risk U خطر احتمالی
prospected U مشتری احتمالی
contingent profit U منفعت احتمالی
contingent liability U بدهی احتمالی
presumptive U فرضی احتمالی
contingent liabilities U بدهیهای احتمالی
gambling U خطر احتمالی
likely U باور کردنی احتمالی
likeliest U باور کردنی احتمالی
likelier U باور کردنی احتمالی
likly U باور کردنی احتمالی
probabilism U انتخاب وجه احتمالی
break up of the a proposed marriage U به هم خوردن ازدواج احتمالی
contingency plan U طرح عملیات احتمالی
vertical probable error U اشتباه احتمالی قائم
radial probability density U چگالی شعاعی احتمالی
Peeping Toms U نام خیاطی که به خاطر هیز نگری کور شد
Peeping Tom U نام خیاطی که به خاطر هیز نگری کور شد
probable U باور کردنی امر احتمالی
range probable error U اشتباه احتمالی برد توپ
contingent zone of fire U منطقه اتش احتمالی توپخانه
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
buffer zones U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
norm point U نقطه احتمالی فرود در پرش
contingencey forces U نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
prospect [of something] U آینده نگری [چشم انداز] [پیش بینی] چیزی
confidence level U احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
dopes U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
dope U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
contingency retention stock U اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
circular probable error U دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
contingency support stocks U اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
search U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searched U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searchingly U بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
armed peace U حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
indemnity U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com