Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
non-violence
U
احتراز از خشونت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pacifism
U
ایین احتراز ازجنگ
avoidance
U
کناره گیری احتراز
forbears
U
جد اعلی احتراز کردن
avoidless
U
غیر قابل احتراز
pacificism
U
ایین احتراز ازجنگ
forbear
U
جد اعلی احتراز کردن
glasnost
U
صراحت و احتراز از پرده پوشی
radar danning
U
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
raggedness
U
خشونت
roughness
U
خشونت
hoarseness
U
خشونت
harshness
U
خشونت
stricture
U
خشونت
strictures
U
خشونت
loath loth
U
خشونت
huskiness
U
خشونت
raucity
U
خشونت
gruffness
U
خشونت
rigorism
U
خشونت
severity
U
خشونت
truculence
U
خشونت
harshly
U
به خشونت
violence
U
خشونت
asperity
U
خشونت
rowdiness
U
خشونت
violation
U
خشونت
truculency
U
خشونت
cheap shot
U
خشونت عمدی
unnecessary roughness
U
خشونت بی مورد
indelicacy
U
خشونت بی نزاکتی
incivility
U
خشونت وحشیگری
act of violence
U
عمل خشونت
rigor
U
سختگیری خشونت
headhunting
U
خشونت در بازی
grossness
U
خشونت کلفتی
rigours
U
سختگیری خشونت
rigour
U
سختگیری خشونت
rigors
U
سختگیری خشونت
discourtesy
U
خشونت تندی
astingency
U
درشتی خشونت
blatancy
U
خودنمایی خشونت
brusqurie
U
خشونت در رفتار
burliness
U
زبری خشونت
rough and tumble
<idiom>
U
با خشونت تمام جنگیدن
force
U
خشونت نشان دادن
forces
U
خشونت نشان دادن
forcing
U
خشونت نشان دادن
violence
U
شدت و تندی و سختی خشونت
slam bang
U
بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
to lager-lout
[British E]
U
در جشن مست شدن و با خشونت داد و بیداد کردن
[اصطلاح روزمره]
avoids
U
احتراز کردن اجتناب کردن
avoid
U
احتراز کردن اجتناب کردن
avoided
U
احتراز کردن اجتناب کردن
avoiding
U
احتراز کردن اجتناب کردن
ransoms
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransom
U
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
satyagraha
U
اصطلاح ابداعی گاندی پیشوای نهضت ملی هند برای به کار بردن قدرت روحی به جای خشونت وشدت عمل برای وصول به اهداف سیاسی و اجتماعی
heister
[American E]
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
preyer
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
brigand
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
bandit
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
raider
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
robber
U
دزدی که با زور و خشونت
[با اسلحه یا تهدید اسلحه]
دزدی میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com