English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
solids press down U اجسام جامد سوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
wham U صدای بهم خوردن اجسام جامد
brinell hardness U سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
stereography U فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
Other Matches
golgy tendon organ U اجسام گلژی
somatology U علم اجسام
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
hard goods U اجسام سخت
non magnetic materials U اجسام نامغناطیسی
paramagnetic U اجسام پارامغناطیسی
diamagnetic materials U اجسام دیامغناطیسی
geniculate bodies U اجسام زانویی
ferromagnetic substances U اجسام فرومغناطیسی
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
salvaging U انبار اجسام قراضه
isomer U اجسام متشابه الترکیب
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
salvaged U انبار اجسام قراضه
micromotion U حرکت اجسام خرد
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
corpora quadrigemina U اجسام چهار قلو
salvages U انبار اجسام قراضه
static U وابسته به اجسام ساکن
statics U مبحث اجسام ایستا
dynamics U مبحث حرکت اجسام
salvage U انبار اجسام قراضه
shiwari U شکستن اجسام سخت درکاراته
statics U ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
separation of interfering substances U جدا کردن اجسام مزاحم
dry measure U مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
plastomer U اجسام چند وجهی سخت وجامد
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
ballistics U علم حرکت اجسام پرتاب شونده
dioptrics U مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
deep draw U ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
massy U جامد
heavyset U جامد
exanimate U جامد
illiquid U جامد
inorganic U جامد
solids U جامد
solid U جامد
robust U جامد یا
rigid U جامد
robustly U جامد یا
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
cabinet prejection U نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
blistered U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blisters U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
blister U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
thickened fuel U سوخت جامد
sediment discharge U بده جامد
paraffin wax U پارافین جامد
monohydrate U جامد تک ابه
monoatomic solid U جامد تک اتمی
discharge of solids U بده جامد
solid state U حالت جامد
solidification U تبدیل به جامد
solid solution U محلول جامد
solid propellant U سوخت جامد
soild solution U محلول جامد
semisolid U نیمه جامد
soild state U حالت جامد
solidify U جامد کردن
solid fuel U سوخت جامد
solidifies U جامد کردن
insensitive U جامد کساد
solidified U جامد کردن
solidifying U جامد کردن
insensitivity U جامد کساد
concretion U جامد شدن
solidly U بطور جامد
crystalin solid U جامد متبلور
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
aerostatics U مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
substitutional solid solution U محلول جامد جانشینی
solid state physics U فیزیک حالت جامد
solid state diffusion U پخش حالت جامد
solid state device U دستگاه حالت جامد
precipitate electrode U الکترود حالت جامد
solid state circuitry U مدارات حالت جامد
solid state cartridge U کارتریج حالت جامد
solids U ماده جامد سفت
solid state component U مولفهء حالت جامد
concretely U بطور محکم یا جامد
adamantly U جسم جامد و سخت
soild state electrode U الکترود حالت جامد
solid U ماده جامد سفت
solidified U جامد کردن یا شدن
adamant U جسم جامد و سخت
solidifying U جامد کردن یا شدن
solid support U تکیه گاه جامد
gas solid chromatography U کروماتوگرافی گاز- جامد
solidify U جامد کردن یا شدن
solidifies U جامد کردن یا شدن
exploded view U شرحی از یک ساختمان جامد
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
goldstone U جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
solid looking U دارای قیافه جامد وبیروح
three-dimensional U و بنابراین به نظر جامد می آید
solid-state laser U لیزر حالت جامد [فیزیک]
restrictor U لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
pentahedron U جسم جامد پنج وجهی
harden U تبدیل به جسم جامد کردن
hardens U تبدیل به جسم جامد کردن
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
sail U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sailed U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
adsorption U انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
hall effect U یچ الکترونیکی در حالت جامد که با میدن مغناطیسی کار میکند
cure time U زمان لازم برای جامد شدن کامل رزین
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
aerosols U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
terrier U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
aerosol U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
terriers U نوعی موشک زمین به هوا باسوخت جامد و هدایت شونده
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
cartridge U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
cartridges U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
boost rocket U موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
wire frame model U نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
chemisorption U پیوند یک مایع یا یک گاز باسطح و یا داخل یک جسم جامد توسط پیوندها یانیروهای شیمیایی
regression rate U سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
age hardening U سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
kinematics U علم الحرکات علم اجسام متحرک
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
migration U حرکت در سطح مولکولی از یک جسم جامد به جسم جامددیگر
charges U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charge U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com