English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pantile U اجر کاشی ناودانی مخصوص بام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gouges U ناودانی کردن
trough gutter tile U سفال ناودانی
trough section U مقطع ناودانی
hopper U قیف ناودانی
hoppers U قیف ناودانی
gouging U ناودانی کردن
hooper-head U سر قیف ناودانی
gouged U ناودانی کردن
gouge U ناودانی کردن
induction channel furnace U کوره ناودانی القائی
low frequency induction channel furnace U کوره ناودانی القایی فرکانس پایین
abaciscus U کاشی
tiles U کاشی
tiler U کاشی پز
tile U کاشی
gargoyles U ناودانی که از دیوار پیشامدگی پیدا میکند و بیشتر انرابصورت سر وتن انسان یاجانوری درمی اورند
gargoyle U ناودانی که از دیوار پیشامدگی پیدا میکند و بیشتر انرابصورت سر وتن انسان یاجانوری درمی اورند
tile clay U گل کاشی پزی
tiles U اجر کاشی
beaver tail U نوعی کاشی
glazed tile U اجر کاشی
tile lining U پوشش کاشی
imbrex U کاشی خمیده
ceramic tile U کاشی سرامیکی
acid proof floortile U کاشی ضد اسید
clinker U اجر کاشی
cement tile U کاشی سیمانی
cut tile U کاشی تراشیدن
tilery U کاشی پزخانه
mosaic tile U کاشی موزاییک
enamelled brick U اجر کاشی
comprest tile U کاشی براق
tile cutter U کاشی تراش
porcelain tile U کاشی چینی
tile U اجر کاشی
decorated tile U کاشی زینتی
tile drying chamber U اطاق هشت کاشی
tile kiln U کوره کاشی پزی
majolica U یکجور کاشی صورتی
tile earth U خاک کاشی پزی
lacing-course U [لایه ای از آجر یا کاشی]
tiler U کوره کاشی پزی
azulejo U [کاشی سفالی براق]
maiolica U یکجور کاشی صورتی
abaculus U قطعه مربع کاشی معرق
abaciscus U قطعه مربع کاشی معرق
arabesque U کاشی کاری سبک اسلامی
set tiles U فرش کردن یا چسباندن کاشی بدیوار
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
alicatado U [کاشی کاری منقوش در اسپانیا و آمریکای لاتین]
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
laced valley U [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
specific U مخصوص
particular U مخصوص
extra special U مخصوص
favourites U مخصوص
special U مخصوص
favourite U مخصوص
especial U مخصوص
specifics U مخصوص
favorites U مخصوص
francs U حق مخصوص
particulars U مخصوص
vest pocket U مخصوص
franchise U حق مخصوص
franchises U حق مخصوص
franc U حق مخصوص
proper U مخصوص مقتضی
exempted station U یکان مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
parts peculiar U قطعات مخصوص
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
density U جرم مخصوص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
chorea U تشنج مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
selective signalling U ارتباط مخصوص
game U کامپیوتر مخصوص
resistivity U مقاومت مخصوص
special U مخصوص خاص
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
densities U جرم مخصوص
marque U مدل مخصوص
specifics U مخصوص معین
g man U بازرس مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
idoneous U مختص مخصوص
specially U مخصوص خاص
specific U مخصوص معین
marque U علامت مخصوص
favorite U مخصوص سوگلی
terminologies U اصطلاح مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
favourite or vor U ویژه مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
idiocrasy U حالت مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special session U جلسه مخصوص
special services U خدمات مخصوص
special passport U پاسپورت مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
specific capacity U فرفیت مخصوص
specific gravity U ورن مخصوص
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
idiosyncrasy U حال مخصوص
general U معمولی و نه مخصوص
heavy duty U مخصوص کارسنگین
specific weight U وزن مخصوص
specific search U شناسایی مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
bluck density U وزن مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
special corrections U تصحیحات مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
respective U بترتیب مخصوص خود
fisherman's bend U گره مخصوص قایقرانی
sign language U زبان مخصوص کرها
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
jemmies U دیلم مخصوص دزدان
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
kitchen garden U باغ مخصوص سبزیکاری
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
jemmy U دیلم مخصوص دزدان
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
sign languages U زبان مخصوص کرها
harrier U تازی مخصوص شکارخرگوش
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
canalboat U قایق مخصوص کانال
g suit U لباس مخصوص هوانوردی
lectern U میز مخصوص قرائت
blower U ماشین مخصوص دمیدن
weightless U دارای وزن مخصوص کم
freestone U سنگ مخصوص تراش
boudoirs U اطاق کوچک مخصوص زن
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
built up edge U لبه مخصوص نصب
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
armlet U زرهء مخصوص دست
alemannic U لهجهء مخصوص المانی
kitchen gardens U باغ مخصوص سبزیکاری
podium U بالکن جایگاه مخصوص
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
dry density U وزن مخصوص خشک
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
tramlines U خط مخصوص واگن برقی
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
holler U صدای مخصوص هر حیوان
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
tramline U خط مخصوص واگن برقی
cuisse U زره مخصوص ران
dump box U فرف مخصوص زباله
effective unit weight U وزن مخصوص موثر
handrails U نرده مخصوص دستگیره
boudoir U اطاق کوچک مخصوص زن
conductibility U ضریب هدایت مخصوص
all weather hood U کلاهک مخصوص هوا
anvil block U سندان مخصوص اهنگری
exception reporting U گزارش گیری مخصوص
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
handrail U نرده مخصوص دستگیره
lecterns U میز مخصوص قرائت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com