Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
poetical works
U
اثار شعری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
versicular
U
شعری
poematic
U
شعری
parodies
U
استقبال شعری
parody
U
استقبال شعری
poetical licence
U
ضرورت شعری
scansion
U
تقطیع شعری
poetico philosophic
U
شعری و فلسفی
police licence
U
ضرورت شعری
capillary blood vessels
U
عروق شعری
foot
هجای شعری
poetic
U
شعری نظمی
rhythmicity
U
مراعات وزن شعری
to get the run of a metre
U
وزن شعری را فهمیدن یا پیداکردن
to set a poem to music
U
اهنگ برای شعری ساختن
prize poem
U
شعری که جایزه برده است
bardolater
U
شیفته اشعار وسبک شعری شکسپیر
cantata
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
iambic verse
U
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
epilogist
U
کسیکه درپایان بازی شعری بخواندیانطقی اداکند
cantatas
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
hypermeter
U
شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
anapest
U
واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
track
U
اثار
tracked
U
اثار
tracks
U
اثار
remains
U
اثار
indications
U
اثار
remnant
U
اثار
remnants
U
اثار
relics
U
اثار مقدس
growth effects
U
اثار رشد
consequence of a sale
U
اثار بیع
ancient relics
U
اثار باستانی
natural phenomena
U
اثار طبیعی
relic
U
اثار مقدس
relativistic effects
U
اثار نسبیتی
reliquix
U
اثار باقیمانده
juvenilia
U
اثار دوره جوانی
summa
U
اثار دانش بشری
mammaliferous
U
دارای اثار پستانداران
epigone
U
مقلد اثار ادبی و هنری
physiography
U
مبحث اثار وپدیدههای طبیعی
reliquix
U
اثار برگ خشگیده برساقه
plagiary
U
سارق اثار ادبی و هنری دیگران
time capsule
U
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
plagiarised
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalize
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalised
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarizing
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalized
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
cognoscente
U
متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
vandalizing
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarize
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
reliquary
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquaries
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
local colour
U
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
prognostic
U
وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
prehistorian
U
مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
archeologic
U
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
humanist
U
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
scholiast
U
مفسر مفسر اثار ادبی کهن
clean weapon
U
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
utopiannism
U
اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com