Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ancient relics
U
اثار باستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
humanist
U
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
reliquaries
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
reliquary
U
فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
Other Matches
classicist
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classics
U
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classic
U
ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicists
U
دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
remnants
U
اثار
tracks
U
اثار
tracked
U
اثار
track
U
اثار
indications
U
اثار
remnant
U
اثار
remains
U
اثار
relics
U
اثار مقدس
consequence of a sale
U
اثار بیع
growth effects
U
اثار رشد
poetical works
U
اثار شعری
reliquix
U
اثار باقیمانده
natural phenomena
U
اثار طبیعی
relativistic effects
U
اثار نسبیتی
relic
U
اثار مقدس
summa
U
اثار دانش بشری
juvenilia
U
اثار دوره جوانی
mammaliferous
U
دارای اثار پستانداران
epigone
U
مقلد اثار ادبی و هنری
reliquix
U
اثار برگ خشگیده برساقه
physiography
U
مبحث اثار وپدیدههای طبیعی
plagiary
U
سارق اثار ادبی و هنری دیگران
cognoscente
U
متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
time capsule
U
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
plagiarist
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalize
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarize
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalised
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarizes
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizing
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised
U
اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
local colour
U
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
prehistorian
U
مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
prognostic
U
وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
gray
U
باستانی
antiquarian
U
باستانی
ancient
U
باستانی
traditionary
U
باستانی
classically
U
باستانی
oldest
U
باستانی
older
U
باستانی
antiquary
U
باستانی
old
U
باستانی
antiques
U
باستانی
antique
U
باستانی
age-old
U
باستانی
age old
U
باستانی
relics
U
باستانی
archaic
<adj.>
U
باستانی
relic
U
باستانی
antiquaries
U
باستانی
archeologic
U
وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
norseman
U
اسکاندیناوی باستانی
aramaean
U
زبان باستانی
in ancient times
U
در روزگار باستانی
primer
U
باستانی ابتدایی
primers
U
باستانی ابتدایی
northman
U
اسکاندیناوی باستانی
classicism
U
سبک باستانی
classical
U
پیرو سبکهای باستانی
Antiquity
U
جهان باستانی
[تاریخ]
the Classical World
[the Ancient World]
U
جهان باستانی
[تاریخ]
classical
U
وابسته به ادبیات باستانی
in ancient times
U
در اوقات جهان باستانی
Monumental design
U
طرح آثار باستانی
paleographic
U
وابسته بخطوط باستانی
diplomatics
U
شناسایی خطوط باستانی
ethiopic
U
زبان باستانی حبشه
primeval
U
بسیار کهن باستانی
paleograph
U
نسخه خطی باستانی
avestan
U
زبان باستانی ایران
classicize
U
درزمره ادبیات باستانی
agonistical
U
وابسته به مسابقههای باستانی یونان
classicalism
U
پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
classicality
U
مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
agonistic
U
وابسته به مسابقات باستانی یونان
traditional
U
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
veda
U
کتاب مقدس باستانی هند
pelta
U
سپر یونانیان ورومیان باستانی
gaul
U
اهل کشور باستانی گل فرانسوی
dorian
U
وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
traditionalism
U
سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
classicize
U
ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
persepolis
U
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
dithyramb
U
سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
doge
U
لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
corinthian
U
اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
phygian
U
فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
mithra
U
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
catastasis
U
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
Greek Revival
U
[سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
delphine classics
U
چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
Are there any antiquities here?
U
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
Ouroboros
U
نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
scholiast
U
مفسر مفسر اثار ادبی کهن
clean weapon
U
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
Ancient Greece
U
یونان باستانی
[یونان جهان باستان]
utopiannism
U
اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
purgation
U
روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com