Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heirloom
U
اثاثهای که از چند پشت در خانه مانده باشد
heirlooms
U
اثاثهای که از چند پشت در خانه مانده باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
old maids
U
دختر خانه مانده
old maid
U
دختر خانه مانده
spinster
U
دختر خانه مانده
spinsters
U
دختر خانه مانده
frame house
U
خانهای که کالبدان چوب وپوشش ان تخته باشد خانه چوبی
overhouse wires
U
سیم هایی که بر بام خانه نصب شده باشد نه بر روی تیر
groundhog day
U
روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
hards
U
پس مانده کتان یاشاهدانه پس مانده
idle balance
U
مانده راکد مانده غیرفعال
rinsing
U
پس مانده ابکشی پس مانده
retort residue
U
ته مانده یا پس مانده قرع
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
residue check
U
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
U
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
U
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
hotbeds
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
U
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
U
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
open back
U
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
honey comb
U
خانه خانه کردن
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
laptop
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
U
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
U
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
Zel-i Sultan vase
U
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
U
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
fag ends
U
ته مانده
heels
U
پس مانده
fag end
U
ته مانده
scrap
U
ته مانده
heel
U
پس مانده
draff
U
پس مانده
recrementitious
U
پس مانده
balance
U
مانده
dreg
U
پس مانده
picking
U
پس مانده
dross
U
پس مانده
refuse
U
پس مانده
residue
U
پس مانده
outworn
U
مانده
silt
U
ته مانده
residual
U
مانده
scum
U
پس مانده
residual
U
ته مانده
tailling
U
پس مانده
refused
U
پس مانده
oversize materials rejects
U
مانده
deposits
U
پس مانده
knub
U
پس مانده
deposit
U
پس مانده
scrapped
U
ته مانده
tailing
U
پس مانده
scrapping
U
ته مانده
scraps
U
ته مانده
refusing
U
پس مانده
refuses
U
پس مانده
residue
U
مانده
remanent
U
پس مانده
residues
U
پس مانده
riffraff
U
ته مانده
forwearied
U
مانده
wearied
U
مانده
leavings
U
ته مانده
leavings
U
پس مانده
loose ends
U
ته مانده
loose end
U
ته مانده
residues
U
مانده
played out
U
مانده
forworn
U
مانده
remanence
U
مانده
residues
U
ته مانده
heel tap
U
ته مانده
recrement
U
پس مانده
leftover
U
پس مانده
leftovers
U
پس مانده
wearies
U
مانده
weary
U
مانده
balances
U
مانده
residue
U
ته مانده
residve
U
پس مانده
remainder
U
مانده
fordone
U
مانده
wearying
U
مانده
orts
U
پس مانده
offscourings
U
پس مانده
job lot
U
ته مانده انبار
ort
U
پس مانده غذا
reflex reserve
U
پس مانده بازتاب
relative harmonic content
U
مانده نسبی
breezes
U
پس مانده ذغال
Two more days to go before (until). . .
U
دوروز مانده تا ...
residual error
U
خطای مانده
residual deviation
U
انحراف مانده
breezed
U
پس مانده ذغال
residual current
U
جریان مانده
residual bitumen
U
قیر ته مانده
extant
U
باقی مانده
residues
U
پس مانده تقطیر
residue
U
پس مانده تقطیر
remanence
U
مغناطیس مانده
residual
U
پس مانده ته نشین
breezing
U
پس مانده ذغال
balances
U
مانده برابرکردن
residual magnetic induction
U
مغناطیس مانده
rejects
U
مانده
[اجناس]
breeze
U
پس مانده ذغال
residual stress
U
تنش پس مانده
culls
U
مانده
[اجناس]
residual schizophrenia
U
اسکیزوفرنی مانده
residuum
U
پس مانده تقطیر
job lots
U
ته مانده انبار
residual discharge
U
تخلیه مانده
residual magnetism
U
مغناطیس مانده
residual magnetization
U
مغناطیس مانده
negative balance
U
مانده منفی
poor countries
U
عقب مانده
positive balance
U
مانده مثبت
balance
U
مانده برابرکردن
scantling
U
باقی مانده
within an ace of
U
ذرهای مانده به
behind
U
عقب مانده
greaves
U
پس مانده پیه
the work was paralysed
U
کارناقص مانده
antepenultimate
U
دو تا به اخر مانده
gleanings
U
ته مانده درو
included
U
تو گذاشته تو مانده
pitches
U
ته مانده تقطیر
surpluses
U
باقی مانده
surplus
U
باقی مانده
debris
U
مانده طبیعی
debris
U
باقی مانده
remnant
U
باقی مانده
remnants
U
باقی مانده
idle balance
U
مانده بیکار
remains
U
باقی مانده
behinds
U
عقب مانده
remainder
U
باقی مانده
underdeveloped
U
عقب مانده
leftover
U
پس مانده غذا
leftovers
U
پس مانده غذا
active balance
U
مانده مثبت
active balance
U
مانده فعال
balance of account
U
مانده حساب
accoutn balance
U
مانده حساب
virginal
U
باکره مانده
frustrated
U
عقیم مانده
backward
U
عقب مانده
adverse balance
U
مانده منفی
autistic
U
در خود مانده
retarded
U
عقب مانده
lagging
U
عقب مانده
harmonic content
U
مانده هارمونیک
available balance
U
مانده موجود
pitch
U
ته مانده تقطیر
debt balance
U
مانده بدهکار
backwards
U
عقب مانده
holdovers
U
باقی مانده
left over
U
باقی مانده
dregs
U
باقی مانده
distortion factor
U
مانده نسبی
ace
U
ذرهای مانده
aces
U
ذرهای مانده
ladle skull
U
ته مانده پاتیل
holdover
U
باقی مانده
excrement
U
پس مانده فضله
stay behind
U
عقب مانده
cash balance
U
مانده نقدی
coke breeze
U
پس مانده ذغال کک
balance due
U
مانده معوق
credit balance
U
مانده بستانکار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com