English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
icekhana U اتومبیل رانی روی سطح یخ بسته دریاچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
motoring U اتومبیل رانی
sprinting U مسابقه اتومبیل رانی
auto drome U پیست اتومبیل رانی
drive way U مسیر اتومبیل رانی
auto racing U مسابقه اتومبیل رانی
motor vehicle passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger U سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
motor vehicle passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
car passenger U مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
red flag U پرچم قرمز اتومبیل رانی
starter motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starting motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
under- U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
under U در قوس داخلی پیست اتومبیل رانی
starter U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
track U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
tracked U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks U پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
booster cable [jumper cable] U کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
dump U شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
stock-car U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars U اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
hot rod U اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
automobiles U اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobile U اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
windscreens U پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreen U پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
loch U دریاچه
lochs U دریاچه
slew U دریاچه
lakes U دریاچه
lake U دریاچه
pond U دریاچه
lagune U دریاچه
ponds U دریاچه
water reservoir U دریاچه
laky U دریاچه دار
linn U دریاچه کوچک
lough U دریاچه استخر
laker U ماهی دریاچه
artificial lake U دریاچه مصنوعی
lin U دریاچه کوچک
bottom ice U یخ کف دریاچه یا رودخانه
limnology U دریاچه شناسی
lakelet U دریاچه کوچک
salt lake U دریاچه شور
salina U دریاچه نمک
the transit of a lake U عبورازیک دریاچه
tarn U دریاچه کوهستانی
trinidad lake asphalt U قیر دریاچه ترینیداد
laker U کشتی دریاچه پیما
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
tarn U دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
laguna U دریاچه جای کم عمق دریا
crannog U جزیره کوچک میان دریاچه
ice mining U انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
lacustrine animals U دورهای که روی دریاچه هاخانه می ساختند
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
beach balls U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach ball U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
atole U جزیره یا جزایر مرجانی که اطراف دریاچه را مثل کمربندی احاطه کرده باشد
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
femoral U رانی
crural U رانی
ranee U رانی
rani U رانی
d. of a speech U سخن رانی
voluptuousness U شهوت رانی
repression U واپس رانی
salacity U شهوت رانی
wheelchair U ویلچر رانی
wheelchairs U ویلچر رانی
oarsmanship U کرجی رانی
salaciousness U شهوت رانی
canoes U قایق رانی
ejection U بیرون رانی
canoe U قایق رانی
oratorship U سخن رانی
extrusion U روزن رانی
voluptuously U باشهوت رانی
yachting U قایق رانی
inguinal U کشاله رانی
boats U قایق رانی کردن
boat U قایق رانی کردن
pawn push U پیاده رانی شطرنج
shipping company U شرکت کشتی رانی
platform U سخن رانی کردن
harness racing U ارابه رانی تک اسبه
harness race U مسابقه ارابه رانی
lectureships U سمت سخن رانی
lectureship U سمت سخن رانی
platforms U سخن رانی کردن
inland navigation U کشتی رانی در رودخانه ها
pultrusion process U فرایند کشش رانی
pawn roller U پیاده رانی شطرنج
innavigable U غیرقابل کشتی رانی
libidinously U از روی شهوت رانی
sailing orders U دستور کشتی رانی
salaciously U از روی شهوت رانی
aerostation U کشتی رانی هوایی
funeral oration U سخن رانی برسرجنازه
seaworthy U قابل کشتی رانی
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
regattas U مسابقه کرجی رانی
ease all U درکرجی رانی ایست
nautically U از لحاظ کشتی رانی
regatta U مسابقه کرجی رانی
extrudate U محصول روزن رانی
cabotage U کشتی رانی ساحلی
shippable U قابل کشتی رانی
loxodromics U کشتی رانی در خط مایل
to gratify ones passions U شهوت رانی کردن
to give a lecture U سخن رانی کردن
to go on the stump U سخن رانی کردن
ox goad U نیزه گاو رانی
water sky U لکههای دریاچهای شکل درداخل ابرها شکل انعکاس تصویر دریاچه ها روی ابر
Carpool U هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
navigation river U رودخانه قابل کشتی رانی
row a race U مسابقه کرجی رانی دادن
loxodromic U وابسته به کشتی رانی در خط مایل
harness horse U اسب مخصوص ارابه رانی
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
effective electromotive force U نیروی برق رانی موثر
active emf U نیروی برق رانی موثر
moto U بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
contact electromotive force U نیروی برق رانی مجاورتی
trialling U مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
matinee U مسابقه ارابه رانی در روز
oceanshipping U روشهای کشتی رانی دراقیانوس
coasting U کشتی رانی در طول ساحل
matinees U مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes U مسابقه ارابه رانی در روز
ride [American E] U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
drag racing U مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
to row a race U در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
eloge U سخن رانی بافتخارکسیکه درگذشته است
portolano U راهنمای کشتی رانی با شرح بنادر
sapphic vice U شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
kite track U مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
circumnavigate U دورتادورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی کردن
circumnavigation U کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
circumavigator U کسی که دور گیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
speedway U مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
off road racing U مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
off roader U شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
line U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
lines U رانی در پیست مقدر امتیازاعطایی در شرطبندی روی اسب طناب مورد استفاده درقایق
moto cross U مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
horseless carriage U اتومبیل
motor coach jack U جک اتومبیل
automobile U اتومبیل
automobiles U اتومبیل
car U اتومبیل
cars U اتومبیل
speedway U اتومبیل رو
jack U جک اتومبیل
sqark plug U در اتومبیل
jacks U جک اتومبیل
hobby car U اتومبیل دو در
pony car U اتومبیل دو در
autocar U اتومبیل
car jack U جک اتومبیل
top boot U کروک اتومبیل
driving mirror U اینه اتومبیل
motorcar industry U صنعت اتومبیل
automotive industry U صنعت اتومبیل
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
automotive U صنعت اتومبیل
belt molding U زه روکوب اتومبیل
snowmobile U اتومبیل برفی
automotive wrench U اچار اتومبیل
touring car U اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
automobile fuse U فیوز اتومبیل
sports cars U اتومبیل کورسی
sports cars U اتومبیل شکاری
sports car U اتومبیل کورسی
sport car U اتومبیل شکاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com