English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
dielectric loss U اتلاف دی الکتریک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dielectric loss factor meter U دی الکتریک
dielectric U دی الکتریک
condenser dielectric U دی الکتریک خازن
dielectric hysteresis U پسماند دی الکتریک
dielectric current U جریان دی الکتریک
relative permittivity U ضریب دی الکتریک
dielectric constant U ثابت دی الکتریک
dielectric absorption U جذب دی الکتریک
permittivity U ثابت دی الکتریک
faradism U تحریک با الکتریک
k U ثابت دی الکتریک
dielectric strength U قدرت دی الکتریک
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
electric foil U فلوره الکتریک
mica dielectric U دی الکتریک میکا
faradization U تحریک با الکتریک
ideal dielectric U دی الکتریک ایده ال
low loss capacitor U خازن با تلفات دی الکتریک کم
relative dielectric constant U ثابت دی الکتریک نسبی
dischrger U الت تولید جریان الکتریک
omnibus wire U سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
photo electric U وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
rheometer U الت سنجش سرعت جریانهای الکتریک یا خون
voltage U نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
voltages U نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
deliberate destruction U اتلاف
lossy U پر اتلاف
copper loss U اتلاف مس
spoils U اتلاف
loss U اتلاف
wreckage U اتلاف
wastage U اتلاف
losing U اتلاف
spoil U اتلاف
spoiled U اتلاف
spoiling U اتلاف
wasting U اتلاف
dissipation U اتلاف
destruction U اتلاف
mis spend U اتلاف
dielectric heating U گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
i^ r loss U اتلاف توان
hysteresis loss U اتلاف پسماندی
heat loss U اتلاف گرمایی
generator loss U اتلاف مولد
wreckage piece U تکه اتلاف
iron loss U اتلاف اهن
passive play U اتلاف وقت
loss factor U ضریب اتلاف
power dissipation U اتلاف قدرت
power loss U اتلاف توان
resistance loss U اتلاف مقاومتی
transformer loss U اتلاف مبدل
loss angle U زاویه اتلاف
voltage loss U اتلاف ولتاژ
evaporation loss U اتلاف در تبخیر
waste U زائد اتلاف
core loss U اتلاف هسته
bearing loss U اتلاف بالشتکی
arc drop loss U اتلاف جرقهای
absorption loss U اتلاف جذب
dissipation U عیاشی اتلاف
dawdled U اتلاف وقت
dawdling U اتلاف وقت
dawdles U اتلاف وقت
dawdle U اتلاف وقت
wastes U زائد اتلاف
core loss U اتلاف اهن
dissipative factor U ضریب اتلاف
energy dissipation U انرژی اتلاف
destruction U اتلاف انهدام
disinvestment U اتلاف سرمایه
dissipation of energy U اتلاف انرژی
economic waste U اتلاف اقتصادی
waste U تضییع کردن اتلاف
waste of time U وقت اتلاف شده
time-wasting U وقت اتلاف شده
dielectric loss angle U زاویه اتلاف دی الکتریکی
dissipation of time U وقت اتلاف شده
dawdle U وقت اتلاف شده
wasted time U وقت اتلاف شده
wastes U تضییع کردن اتلاف
dillydally U اتلاف وقت کردن
dielectric loss factor U ضریب اتلاف دی الکتریکی
energy dissipation action U عامل اتلاف انرژی
brush friction loss U اتلاف مالشی زغال
eddy current loss U اتلاف جریان فوکو
electrode dissipation U اتلاف توان الکترد
quick U سریع یا بدون اتلاف زمان
quickest U سریع یا بدون اتلاف زمان
quicker U سریع یا بدون اتلاف زمان
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
This is a sheer waste of time . U این کار اتلاف وقت محض است
diode U قطعه الکترونیکی که به جریان الکتریک اجازه عبور از یک جهت ونه جهت دیگر میدهد
thrashing U 1-فعالیتهای زیادی دیسک . 2-مشخصات یا خطای برنامهای در حافظه مجازی . که باعث اتلاف وقت CPV برای جابجایی صفحات بین حافظه پشتیبان میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com