Perdic | اتصال فاضلاب | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	durham U	اتصال فاضلاب

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	storm water U	فاضلاب ناشی از بارندگی فاضلاب سطحی
	sewer U	فاضلاب رو مجرای فاضلاب
	sewers U	فاضلاب رو مجرای فاضلاب
	male connector U	ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
	plug compatible U	دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
	patches U	کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
	patch U	کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
	layers U	لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
	layer U	لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
	PPP U	پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
	connector U	وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
	fibres U	نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
	fibre U	نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
	fiber U	نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
	contacting U	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
	contact U	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
	contacted U	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
	contacts U	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
	moorings U	سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
	DB connector U	اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
	water disposal U	فاضلاب
	drainage trench U	فاضلاب رو
	waste water U	فاضلاب
	sewerage U	فاضلاب
	sewage U	فاضلاب
	sewer U	مجرای فاضلاب
	cesspool U	چاه فاضلاب
	sewage purification U	تصفیه فاضلاب
	industrial wastewater U	فاضلاب صنعتی
	sewage irrigation U	ابیاری فاضلاب
	sewer pipe U	لوله فاضلاب
	sewer U	مجاری فاضلاب
	sewer tunnel U	مجری فاضلاب
	colour of waste water U	رنگ فاضلاب
	collecting system U	شبکه فاضلاب
	cesspool U	انباره فاضلاب
	leaching pit U	چاه فاضلاب
	scupper U	دهانه فاضلاب رو
	scuppers U	دهانه فاضلاب رو
	drainage trench U	معبر فاضلاب
	sewage system U	شبکه فاضلاب
	scuppered U	دهانه فاضلاب رو
	sewers U	مجاری فاضلاب
	odour of wastewater U	بوی فاضلاب
	sewers U	مجرای فاضلاب
	sewerage system U	شبکه فاضلاب
	scuppering U	دهانه فاضلاب رو
	domestic waste water U	فاضلاب خانگی
	linkages U	مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
	linkage U	مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
	swivels U	اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
	drawbar U	بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
	swivel U	اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
	swivelled U	اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
	secondary sewers U	لولههای فرعی فاضلاب
	storm sewer U	لوله فاضلاب اب باران
	sewer ventilation U	تهویه شبکه فاضلاب
	sewage factor U	ضریب تبدیل اب به فاضلاب
	acidity of wastewater U	درجه اسیدی فاضلاب
	sewers U	مجرای فاضلاب ساختن
	sewer U	مجرای فاضلاب ساختن
	acicity of wastewater U	درجه اسیدی فاضلاب
	sewerage U	مجموع مجرای فاضلاب
	drainage U	خشک اندازی فاضلاب
	main sewer U	مجرای اصلی فاضلاب
	sewage works {sg} U	تصفیه خانه فاضلاب
	waste water purification plant U	تصفیه خانه فاضلاب
	sewerage U	شبکه جمع اوری فاضلاب
	gathering pit U	گودال جمع اوری فاضلاب
	sewarage U	زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
	street inlet U	دریچه ورود فاضلاب سطحی
	sewerage requipment U	تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
	RJ connector U	نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
	ramps U	سینه کش اتصال فراز اتصال
	lead U	قطب اتصال سیم اتصال
	leads U	قطب اتصال سیم اتصال
	ramp U	سینه کش اتصال فراز اتصال
	slip road U	سینه کش اتصال فراز اتصال
	cascade connection U	اتصال کاسکاد اتصال پلهای
	terminals U	محل اتصال پیچ اتصال
	terminal U	محل اتصال پیچ اتصال
	T connector U	اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
	interfaces U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	interface U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	subscriber's line U	اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
	soakaway U	چاه فاضلاب چاه جذب کننده
	leaching pit U	چاه جذب کننده چاه فاضلاب
	hitch U	اتصال
	unions U	اتصال
	union U	اتصال
	hitching U	اتصال
	lead wire U	خط اتصال
	contacts U	اتصال
	law of continvity U	اتصال
	joint U	اتصال
	contacting U	اتصال
	juncture U	اتصال
	lap joint U	اتصال لب به لب
	hitched U	اتصال
	continuity U	اتصال
	butt joint riveting U	اتصال لب به لب
	jump joint U	اتصال لب به لب
	coupling U	اتصال
	bounding U	اتصال
	scarfs U	اتصال
	scarf U	اتصال
	butt joint U	اتصال لب به لب
	abutment U	اتصال
	abjoint U	بی اتصال
	fitting U	اتصال
	suspension U	اتصال
	suspensions U	اتصال
	nexus U	اتصال
	conjunction U	اتصال
	conjunctions U	اتصال
	binding U	اتصال
	bindings U	اتصال
	coitus U	اتصال
	clutch dog U	فک اتصال
	colligation U	اتصال
	network U	اتصال
	inosculation U	اتصال
	fusions U	اتصال
	fusion U	اتصال
	interconnection U	اتصال
	seams U	خط اتصال
	seam U	خط اتصال
	bonding U	اتصال
	networks U	اتصال
	attach U	اتصال
	attaches U	اتصال
	concatenate U	اتصال
	conjuncture U	اتصال
	connect node U	کد اتصال
	connection line U	خط اتصال
	connectivity U	اتصال
	connector U	اتصال
	attaching U	اتصال
	interconnetion U	اتصال
	tie line U	خط اتصال
	cutter link U	اتصال
	connection U	اتصال
	wiring U	اتصال
	symphysis U	اتصال
	v joint U	اتصال "وی "
	single u butt joint U	اتصال لب به لب "یو"
	single u butt weld U	اتصال لب به لب "یو"
	tie down U	اتصال
	link U	اتصال
	junctions U	اتصال
	incorporation U	اتصال
	connexions U	اتصال
	hitches U	اتصال
	junction U	اتصال
	contacted U	اتصال
	contact U	اتصال
	commissure U	سطح اتصال
	three phase bridge connection U	اتصال پل سه فازه
	commissure U	محل اتصال
	thoroughfoot U	اتصال چشمی
	collector contact U	اتصال کلکتور
	cluster joint U	اتصال خوشهای
	circuit diagram U	شمای اتصال
	to make contact U	اتصال دادن
	to connect to frame U	اتصال به بدنه
	timber assembling U	اتصال چوبی
	tie down U	طناب اتصال
	coupler link U	لینک اتصال
	three phase connection U	اتصال سه فازه
	chain field U	فیلد اتصال
	connection diagram U	دیاگرام اتصال
	channel attached U	اتصال کانالی
	corner joint U	اتصال گوشه
	telephone connection U	اتصال تلفنی
	concatenated key U	کلید اتصال
	conference circuit U	اتصال پیشنهادی
	connectivity platform U	برنامه اتصال
	tandom connection U	اتصال دنبال هم
	connector U	وسیله اتصال
	connector U	اتصال دهنده
	tandem connection U	اتصال ابشاری
	connector symbol U	علامت اتصال
	corner joint U	اتصال فارسی
	connexion U	ارتباط اتصال
	contact pair U	زوج اتصال
	crosspoint U	زوج اتصال
	contact plug U	فیش اتصال
	contact series U	اتصال سری
	connection terminal U	پایانه اتصال
	telephone area U	ناحیه اتصال
	taylor connection U	اتصال تیلور
	connect time U	زمان اتصال
	connected load U	توان اتصال
	connecting branch U	اتصال یا پیوستگی
	connecting diagram U	دیاگرام اتصال
	connecting rod U	میله اتصال
	connection box U	جعبه اتصال
	connection cable U	کابل اتصال
	tandom connection U	اتصال ابشاری
	tack coat U	اندود اتصال