English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
area fire U اتش منطقهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
zone U دفاع منطقهای
zones U دفاع منطقهای
watershed U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watersheds U منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
redeploy U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeployed U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploying U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploys U از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
cyclone U منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
cyclones U منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
regional U منطقهای
regionally U منطقهای
territorial U محلی منطقهای
territorial U منطقهای
area bombing U بمباران منطقهای
area confinement facility U بازداشتگاه منطقهای
area control center U مرکز کنترل منطقهای
area defense U پدافند منطقهای
area evacuation U تخلیه منطقهای
area evacuation U اخراجات منطقهای
area interdiction U ممانعت منطقهای
area monitoring U مراقبت منطقهای
area sampling U نمونه گیری منطقهای
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
area signal center U مرکزمخابرات منطقهای
area study U بررسی منطقهای
area target U هدف منطقهای
area target U اماج منطقهای
carpet bombing U بمباران منطقهای
carpet bombing U توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
circuit court U دادگاه منطقهای
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
convalescent center U بیمارستان ثابت منطقهای
demolition belt U کمربند تخریب منطقهای
deprossion U منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
effective beaten zone U منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
extended defense U پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
intermediate area U منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
regional center U مرکز منطقهای
regional development U توسعه منطقهای
regional economy U اقتصاد منطقهای
regional forces U نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
regional gap U شکاف منطقهای
regional network U شبکه منطقهای
regional planning U برنامه ریزی منطقهای
regional projects U طرحهای منطقهای
regional trade U تجارت منطقهای
regionalist U منطقهای ناحیه گرای
regionalistic U منطقهای ناحیه گرای
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
synoptic situation U شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
third area conflict U جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
zonal U منطقهای
zonal tournament U تورنمنت منطقهای شطرنج
zonary U منطقهای
zone defence U دفاع منطقهای
zone purification U تصفیه منطقهای
zone refining U پالایش منطقهای
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
zonular U منطقهای
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com