Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
labor union
U
اتحادیه کارگری
labor unions
U
اتحادیه کارگری
trade union
U
اتحادیه کارگری
trade unions
U
اتحادیه کارگری
trades unions
U
اتحادیه کارگری
union
<adj.>
U
اتحادیه کارگری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
nonunion
U
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
picketings
U
اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
rattening
U
محروم کردن کارگر فنی ازابزار کارش به منظورمجبور کردن او به پیوستن به اتحادیه کارگری
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
yellow dog contract
U
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
Other Matches
western european union
U
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
e f t a (european free trade association
U
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
unionism
U
اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی
union shop
U
یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
proletarian
U
کارگری
blue-collar
U
کارگری
blue collar
U
کارگری
laboring
U
کارگری
labor unions
U
سندیکای کارگری
labor movement
U
نهضت کارگری
labor movement
U
جنبش کارگری
labor organization
U
سازمان کارگری
labor union
U
سندیکای کارگری
labor
U
نیروی کارگری
union
<adj.>
U
سندیکای کارگری
dictatorship of proletariat
U
خودکامگی کارگری
labor turnover
U
نقل و انتقال کارگری
jurisdictional dispute
U
مرکز حل اختلافات کارگری
nonunion
U
غیر وابسته بسندیکای کارگری
world federation of trade unions
U
فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری
closed shops
U
قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
dockers
U
کارگری که کشتی رابارگیری و تخلیه میکند
docker
U
کارگری که کشتی رابارگیری و تخلیه میکند
closed shop
U
قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
syndicalism
U
سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم
casual labour
U
کارگری که برای حمل و نقل مواد تولیدشده هر چند گاه یکبار به کارگرفته میشود
fraternities
U
اتحادیه
confederacy
U
اتحادیه
confederacies
U
اتحادیه
fraternity
U
اتحادیه
guilds
U
اتحادیه
union
U
اتحادیه
guild
U
اتحادیه
federation
U
اتحادیه
unions
U
اتحادیه
federations
U
اتحادیه
league
U
اتحادیه
leagues
U
اتحادیه
strike pay
U
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
wheels
U
اتحادیه ورزشی
wheel
U
اتحادیه ورزشی
craft union
U
اتحادیه صنفی
labour union
U
اتحادیه کارگران
company union
U
اتحادیه شرکت
trades unions
U
اتحادیه تجارتی
trades unions
U
اتحادیه بازرگانی
corporativism
U
صنف اتحادیه
citcuit
U
اتحادیه بازیها
trades unions
U
اتحادیه تجاری
labor service
U
اتحادیه کارگران
trades unions
U
اتحادیه صنفی
trades unions
U
اتحادیه اصناف
wheeling
U
اتحادیه ورزشی
offensive league
U
اتحادیه تهاجمی
economic union
U
اتحادیه اقتصادی
lague
U
مجمع اتحادیه
customs union
U
اتحادیه گمرکی
incorporator
U
کارمند اتحادیه
labourunion
U
اتحادیه کارگران
industrial union
U
اتحادیه صنعتی
custom union
U
اتحادیه گمرکی
association football
U
اتحادیه فوتبال
syndicalism
U
اتحادیه گرایی
business union
U
اتحادیه بازرگانی
circuit
U
اتحادیه کنفرانس
syndicate
U
اتحادیه صنفی
syndicates
U
اتحادیه صنفی
European Union
[EU]
U
اتحادیه اروپا
labor union
U
اتحادیه کارگران
circuits
U
اتحادیه کنفرانس
union
<adj.>
U
اتحادیه بازرگانی
union
U
اتحاد اتحادیه
unions
U
اتحاد اتحادیه
union
<adj.>
U
اتحادیه صنفی
vertical union
U
اتحادیه صنعتی
trade union
U
اتحادیه بازرگانی
trade unions
U
اتحادیه بازرگانی
trade union
U
اتحادیه تجارتی
trade unions
U
اتحادیه اصناف
trade unions
U
اتحادیه صنفی
trade unions
U
اتحادیه تجاری
trade union
U
اتحادیه تجاری
trade unions
U
اتحادیه تجارتی
unionist
U
عضو اتحادیه
unionists
U
عضو اتحادیه
labor unions
U
اتحادیه کارگران
defensive league
U
اتحادیه دفاعی
corporatism
U
صنف اتحادیه
trade union
U
اتحادیه اصناف
trade union
U
اتحادیه صنفی
to unionise
[British E]
U
بشکل اتحادیه درآوردن
leaguer
U
محاصره عضو اتحادیه
non union
U
جدا از اتحادیه صنفی
syndicator
U
تشکیل دهنده اتحادیه
carpet exporters union
U
اتحادیه صادرکنندگان فرش
pan american union
U
اتحادیه پان امریکن
to unionize
[American E]
U
بشکل اتحادیه درآوردن
syndicate
U
اتحادیه تشکیل دادن
division
U
اتحادیه باشگاههای حرفهای
divisions
U
اتحادیه باشگاههای حرفهای
trust
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
trade unionist
U
عضو اتحادیه صنفی
trusted
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
syndicates
U
اتحادیه تشکیل دادن
trade unionists
U
عضو اتحادیه صنفی
unions
U
پیوند اتحادیه اتصالی
international union
U
اتحادیه بین المللی
trusts
U
اتحادیه شرکتها ائتلاف
syndicate
U
تشکیل اتحادیه دادن
hanse
U
اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
union
U
پیوند اتحادیه اتصالی
syndicates
U
تشکیل اتحادیه دادن
guilds
U
اتحادیه محل اجتماع اصناف
guild
U
اتحادیه محل اجتماع اصناف
u.f.a cup
U
جام اتحادیه باشگاههای اروپا
the miner's f.
U
اتحادیه یاپیمان کان کنان
f.a cup
U
جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
syndicalism
U
پیروی از اصول اتحادیه صنفی
cartel
U
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
cartels
U
اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
labor relations
U
روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
trade unionism
U
پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
unionises
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionised
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionizing
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionizes
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionized
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionize
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
a ban from flying in the EU
U
قدغن پرواز در
[منطقه]
اتحادیه اروپا
unionising
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionization
U
متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
ORIA
U
اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
afips
U
اتحادیه امریکایی انجمنهای پردازش اطلاعات
stock exchnge
U
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
federating
U
متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
federates
U
متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
federated
U
متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
federate
U
متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
craft union
U
اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
Freemason
U
[استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
grey cup
U
مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
ifips
U
اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
international air transport association
U
اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
trade unionism
U
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
baltic exchange
U
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
cartel
U
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
cartels
U
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
benelux
U
اتحادیه گمرکی بلژیک و هلند و لوکزامبوزگ که کم کم معنی شخصیتهای حقوقی این سه کشور را نیزبه خود گرقته است
cartel
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartels
U
اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
european atomic energy community
U
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
khamseh
U
خمسه
[در جنوب غرب ایران و از پنج قبیله قدیمی ایران تشکیل شده که در گذشته با قبائل دیگر منطقه اتحادیه ای را در مقابل ایل قشقایی بوجود آورده بودند. امروز نقش خمسه بیشتر با طرح بهارلو شناخته می شود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com