Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
smoking room
U
اتاق ویژه سیگار کشیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chain-smoke
U
پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoking
U
پی در پی سیگار کشیدن
chain-smokes
U
پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked
U
پی در پی سیگار کشیدن
smoking carriage
U
واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking car
U
واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
stateroom
U
اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
Smoking makes you ill and it is also expensive.
U
سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
chain-smokes
U
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking
U
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked
U
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke
U
سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
to go through cold turkey
<idiom>
U
رنج و درد کشیدن در حین ترک اعتیاد
[به ویژه هروئین]
idiosyncrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
compartmentalising
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizing
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizes
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalized
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalises
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalised
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalize
U
اتاق اتاق کردن
cigars
U
سیگار
cigarette
U
سیگار
stubbed
U
ته سیگار
cigar
U
سیگار
stubbing
U
ته سیگار
stumps
U
ته سیگار
stump
U
ته سیگار
stumped
U
ته سیگار
stumping
U
ته سیگار
stubs
U
ته سیگار
cigarettes
U
سیگار
butt
U
ته سیگار
stub
U
ته سیگار
butts
U
ته سیگار
butted
U
ته سیگار
fags
U
سیگار
fag
U
سیگار
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
bouse
U
بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
weight
U
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
cigarette paper
U
کاغذ سیگار
cigar case
U
قوطی سیگار
cigar holder
U
چوب سیگار
manil
U
سیگار مانیلا
filter tips
U
سیگار فیلتردار
cigars
U
سیگار برگ
cigar shaped
U
دوسرتیزچون سیگار
a carton of cigarettes
U
یک کارتن سیگار
cigar
U
سیگار برگ
filter tip
U
فیلتر سیگار
filter tips
U
فیلتر سیگار
filter tip
U
سیگار فیلتردار
I have cigar
U
من یک سیگار برگ دارم.
snipping
U
ادم احمق ته سیگار
snipped
U
ادم احمق ته سیگار
woodbine
U
سیگار برگ ارزان
filter tipped
U
سیگار دارای فیلتر
snip
U
ادم احمق ته سیگار
cheroots
U
نوعی سیگار برگ
filter-tipped
U
سیگار دارای فیلتر
cheroot
U
نوعی سیگار برگ
woodbind
U
سیگار برگ ارزان
He is a chain smoker.
U
پشت سرهم سیگار می کشد
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone .
U
ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
stogie
U
سیگار برگ باریک وگران قیمت
stogy
U
سیگار برگ باریک وگران قیمت
He doesnt smok in front of (in the presence of)his father.
U
جلوی پدرش سیگار نمی کشد
lay off
<idiom>
U
بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
May I offer you a cigarette?
U
اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
humidor
U
صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
to go out
U
خاموش شدن
[شمع یا چراغ یا آتش یا سیگار]
He had a cigar between his lips .
U
یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
to quit something cold turkey
U
چیزی را یکدفعه ترک کردن
[مانند سیگار یا الکل]
snuffled
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffle
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffles
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling
U
باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
twinge
U
درد کشیدن تیر کشیدن
agonise
U
زحمت کشیدن درد کشیدن
twinges
U
درد کشیدن تیر کشیدن
drag
U
کشیدن بزور کشیدن
dragged
U
کشیدن بزور کشیدن
drags
U
کشیدن بزور کشیدن
chambers
U
اتاق
rooms
U
اتاق
room
U
اتاق
chamber
U
اتاق
room mate
U
هم اتاق
undercroft
U
اتاق کلیسا
vacuum chamber
U
اتاق خلاء
bed and breakfast
U
اتاق و صبحانه
common room
U
اتاق استادان
war room
U
اتاق عملیات
war room
U
اتاق جنگ
reading room
U
اتاق قرائت
sickrooms
U
اتاق بیمار
sickroom
U
اتاق بیمار
a sinlge room
U
یک اتاق یک نفره
studios
U
اتاق کار
studio
U
اتاق کار
roomful
U
بقدر یک اتاق پر
roomfuls
U
بقدر یک اتاق پر
a single room
U
یک اتاق یک نفره
waiting-room
U
اتاق انتظار
a double room
U
یک اتاق دو نفره
Room 123
U
اتاق 123
clearing houses
U
اتاق تهاتر
clearing house
U
اتاق تهاتر
Get out of the room.
U
از اتاق بروبیرون
newsroom
U
اتاق نودادنگاری
newsroom
U
اتاق خبر
houseroom
U
اتاق خانه
reading rooms
U
اتاق قرائت
common rooms
U
اتاق استادان
newsrooms
U
اتاق خبر
newsrooms
U
اتاق نودادنگاری
reception rooms
U
اتاق انتظار
reception rooms
U
اتاق پذیرایی
reception room
U
اتاق انتظار
reception room
U
اتاق پذیرایی
linoleum
U
مشمع کف اتاق
sitting room
U
اتاق نشیمن
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
chamber of shipping
U
اتاق کشتیرانی
keeping-room
U
اتاق نشیمن
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
chamber of trade
U
اتاق تجارت
dortour
U
اتاق خواب
dorter
U
اتاق خواب
distorted room
U
اتاق خطاانگیز
common joist
U
تیر کف اتاق
sitting-rooms
U
اتاق نشیمن
living room
U
اتاق نشیمن
wheelhouses
U
اتاق سکان
long gallery
U
اتاق طویل
wheelhouse
U
اتاق سکان
living rooms
U
اتاق نشیمن
batten
U
[تخته ی کف اتاق ]
surgery
U
اتاق جراحی
Elephant in the living room
U
فیل در اتاق نشیمن
assmbly-room
U
اتاق همایش
ante-chamber
U
اتاق انتظار
vestibular
U
اتاق کوچک بدن
surgeries
U
اتاق جراحی
operations room
U
اتاق عملیات
room temperature
U
دمای اتاق
snow cave
U
اتاق برفی
spense
U
اتاق ناهارخوری
spence
U
اتاق ناهارخوری
studding
U
ارتفاع اتاق
sitting-room
U
اتاق نشیمن
chamber of commerce
U
اتاق تجارت
tearoom
U
اتاق چای
toolroom
U
اتاق ابزار
Fine, I will take it.
خوب من اتاق را میخواهم.
cabins
U
اتاق کوچک قایق
A+E unit
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
Operation room.
U
اتاق عمل ( بیمارستان )
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
I'd like a double room
U
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
enclosure
U
اتاق راهبان
[دین]
emergency room
[American E]
[e.r.]
[ER]
U
اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room
U
اتاق عمل اورژانس
Casuality
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
casuality department
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
Accident and Emergency
U
اتاق عمل اورژانس
halls
U
اتاق بزرگ دالان
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
cabin
U
اتاق کوچک قایق
hall
U
اتاق بزرگ دالان
chambers
U
اتاق خواب خوابگاه
chamber
U
اتاق خواب خوابگاه
workshop
U
اتاق کار کارگاه
undercroft
U
اتاق زیر زمینی
cella
U
[اتاق مطالعه ی راهبها]
lead chamber process
U
فرایند اتاق سربی
workshops
U
اتاق کار کارگاه
calefactory
U
[اتاق گرم صومعه]
Br
U
مخفف اتاق خواب
playroom
U
اتاق بازی کودکان
vestries
U
اتاق دعا رخت کن
playrooms
U
اتاق بازی کودکان
stokehold
U
اتاق اتشخانه کشتی
workroom
U
اتاق کار کارگاه
vestibular
U
مربوط به اتاق کوچک
vestry
U
اتاق دعا رخت کن
She entered the room as naked as the day she was born .
U
لخت وعور وارد اتاق شد
Mary is in the next room.
U
ماری در اتاق پهلویی است.
Egyptian hall
U
[اتاق عمومی مستطیل شکل]
deckhouse
U
اتاق روی عرشه کشتی
industries and mines
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com