Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wheelhouse
U
اتاق سکان
wheelhouses
U
اتاق سکان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compartmentalizes
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalized
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalize
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizing
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalised
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalises
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalising
U
اتاق اتاق کردن
helms
U
سکان
rudders
U
سکان
rudder
U
سکان
helm
U
سکان
steerage
U
سکان
wheelhouse
U
اطاق سکان
navigator
U
افسر سکان
navigators
U
افسر سکان
standard rudder
U
51 درجه سکان
joystick
U
سکان هدایت
joysticks
U
سکان هدایت
elevator
U
سکان تعادل
wheelhouses
U
اطاق سکان
elevators
U
سکان تعادل
tiller
U
دسته سکان
tiller flat
U
سکان پاشنه
the rudder of a ship
U
سکان کشتی
wheel indicator
U
نشانگر سکان
steering gear
U
دنده سکان
steering compass
U
قطبنمای سکان
put on rudder
U
سکان گذاشتن
pilot house
U
اطاق سکان
off take rudder
U
سکان برداشتن
coxswain
U
سکان قایق
coxswain
U
سکان گیر
balanced rudder
U
سکان متعادل
afterpiece
U
پشت سکان
kitchen rudder
U
سکان کروی
tillers
U
دسته سکان
trick wheel
U
چرخ سکان
helm
U
سکان پرواز
helm
U
اهرم سکان
helms
U
سکان پرواز
rudders
U
تیغه سکان
helmsmen
U
مسئول سکان
helms
U
اهرم سکان
rudder
U
تیغه سکان
helmsmen
U
سکان گیر
helmsman
U
سکان گیر
automatic steering device
U
سکان خودکار
helmsman
U
مسئول سکان
tiller
U
دسته سکان قایق
weather helm
U
سکان سمت باد
absolute joystick
U
سکان هدایت مطلق
rudders
U
سکان عقب هواپیما
tillers
U
دسته سکان قایق
lee helm
U
سکان سمت پناه
tillers
U
اهرم سکان کشتی
tiller
U
اهرم سکان کشتی
helm
U
زاویه سکان از خط مستقیم
helm
U
سکان کشتی یا قایق
rudder
U
سکان عقب هواپیما
elevator
U
سکان بالا دهنده
rudder indicator
U
نشانگر تیغه سکان
shift the rudder
U
تغییر دادن سکان
shift the rudder
U
معکوس کردن سکان
skeg
U
حماله تیغه سکان
helms
U
زاویه سکان از خط مستقیم
helms
U
سکان کشتی یا قایق
elevators
U
سکان بالا دهنده
lee helm
U
سکان کمکی ناو
steering wheels
U
چرخ سکان فرمان اتومبیل
steering wheel
U
چرخ سکان فرمان اتومبیل
pintle
U
محور عقب تیغه سکان
job stick
U
سکان هدایت دسته فرمان
pilot rudder
U
تیغه سکان مانور ناو
rudders
U
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudder
U
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
high tailed aircraft
U
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
rate joystick
U
سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
nothing to the right
U
دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
weather helm
U
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
hiking stick
U
دسته اضافی سکان که خم میشود و در عین حال مسیررا تعیین میکند
anti collision light
U
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
room
U
اتاق
rooms
U
اتاق
chamber
U
اتاق
room mate
U
هم اتاق
chambers
U
اتاق
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
newsroom
U
اتاق نودادنگاری
newsrooms
U
اتاق خبر
newsrooms
U
اتاق نودادنگاری
reading room
U
اتاق قرائت
reception room
U
اتاق انتظار
reception room
U
اتاق پذیرایی
reading rooms
U
اتاق قرائت
newsroom
U
اتاق خبر
bed and breakfast
U
اتاق و صبحانه
common room
U
اتاق استادان
common rooms
U
اتاق استادان
Elephant in the living room
U
فیل در اتاق نشیمن
vestibular
U
اتاق کوچک بدن
houseroom
U
اتاق خانه
waiting-room
U
اتاق انتظار
batten
U
[تخته ی کف اتاق ]
assmbly-room
U
اتاق همایش
ante-chamber
U
اتاق انتظار
a single room
U
یک اتاق یک نفره
long gallery
U
اتاق طویل
reception rooms
U
اتاق پذیرایی
keeping-room
U
اتاق نشیمن
reception rooms
U
اتاق انتظار
dortour
U
اتاق خواب
dorter
U
اتاق خواب
Get out of the room.
U
از اتاق بروبیرون
Room 123
U
اتاق 123
a double room
U
یک اتاق دو نفره
common joist
U
تیر کف اتاق
a sinlge room
U
یک اتاق یک نفره
distorted room
U
اتاق خطاانگیز
roomful
U
بقدر یک اتاق پر
clearing house
U
اتاق تهاتر
sickrooms
U
اتاق بیمار
studios
U
اتاق کار
sitting-rooms
U
اتاق نشیمن
surgeries
U
اتاق جراحی
operations room
U
اتاق عملیات
room temperature
U
دمای اتاق
surgery
U
اتاق جراحی
roomfuls
U
بقدر یک اتاق پر
clearing houses
U
اتاق تهاتر
chamber of trade
U
اتاق تجارت
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
sitting room
U
اتاق نشیمن
chamber of shipping
U
اتاق کشتیرانی
sitting-room
U
اتاق نشیمن
living room
U
اتاق نشیمن
living rooms
U
اتاق نشیمن
linoleum
U
مشمع کف اتاق
snow cave
U
اتاق برفی
sickroom
U
اتاق بیمار
studding
U
ارتفاع اتاق
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
toolroom
U
اتاق ابزار
undercroft
U
اتاق کلیسا
vacuum chamber
U
اتاق خلاء
tearoom
U
اتاق چای
studio
U
اتاق کار
war room
U
اتاق جنگ
war room
U
اتاق عملیات
spence
U
اتاق ناهارخوری
spense
U
اتاق ناهارخوری
chamber of commerce
U
اتاق تجارت
calefactory
U
[اتاق گرم صومعه]
cabins
U
اتاق کوچک قایق
workshop
U
اتاق کار کارگاه
chamber
U
اتاق خواب خوابگاه
cella
U
[اتاق مطالعه ی راهبها]
chambers
U
اتاق خواب خوابگاه
workshops
U
اتاق کار کارگاه
cabin
U
اتاق کوچک قایق
workroom
U
اتاق کار کارگاه
playroom
U
اتاق بازی کودکان
playrooms
U
اتاق بازی کودکان
emergency room
[American E]
[e.r.]
[ER]
U
اتاق عمل اورژانس
emergency medical treatment room
U
اتاق عمل اورژانس
lead chamber process
U
فرایند اتاق سربی
Casuality
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
casuality department
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
vestibular
U
مربوط به اتاق کوچک
enclosure
U
اتاق راهبان
[دین]
Br
U
مخفف اتاق خواب
undercroft
U
اتاق زیر زمینی
stokehold
U
اتاق اتشخانه کشتی
A+E unit
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
I'd like a room with bath.
من یک اتاق با حمام میخواهم.
Fine, I will take it.
خوب من اتاق را میخواهم.
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
vestries
U
اتاق دعا رخت کن
halls
U
اتاق بزرگ دالان
vestry
U
اتاق دعا رخت کن
I'd like a double room
U
من یک اتاق دو نفره میخواهم.
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
Accident and Emergency
U
اتاق عمل اورژانس
Operation room.
U
اتاق عمل ( بیمارستان )
hall
U
اتاق بزرگ دالان
redone
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
redo
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
studying
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
redoing
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
Egyptian hall
U
[اتاق عمومی مستطیل شکل]
Mary is in the next room.
U
ماری در اتاق پهلویی است.
cattle
[rooms]
of the worst description
U
دام
[اتاق]
در بدترین وضعیت
redid
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
studies
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
study
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
redoes
U
دوباره اتاق را تزئین کرد
Do you have any vacancies?
U
آیا اتاق خالی دارید؟
I'd like a double bed room.
من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
industries and mines
U
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
May I see the room?
U
آیا میتوانم اتاق را ببینم؟
What is my room number?
U
شماره اتاق من چند است؟
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com