Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
NO VACANCIES
U
اتاق خالی موجود نیست.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Do you have any vacancies?
U
آیا اتاق خالی دارید؟
clara
U
هدف موجود نیست
There are no vacancies at the hotel.
U
هتل اتاق ( جای ) خالی ندارد
There are no tickets available for tonight .
U
بلیط برای امشب موجود نیست
We dont have it in stock .
U
این جنس موجود نیست ( نداریم )
the house is occupied
U
خانه خالی نیست
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
formats
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formed
U
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms
U
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form
U
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
polymorph
U
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
current ratio
U
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
voluntary manslaughter
U
قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
blank
U
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
blankest
U
1-رشته خالی . 2-رشتهای که دارای فضاهای خالی است
implied malice
U
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
vacancy
U
محل خالی جای خالی
vacancies
U
محل خالی جای خالی
compartmentalised
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalized
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizing
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalizes
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalize
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalising
U
اتاق اتاق کردن
compartmentalises
U
اتاق اتاق کردن
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
manspace
U
جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
bound
U
موجود
to the fore
U
موجود
existing
U
موجود
extant
U
موجود
lives
U
موجود
available
U
موجود
going
U
موجود
entities
U
موجود
entity
U
موجود
on hand
U
موجود
in store
U
موجود
life
U
موجود
existent
U
موجود
stock
U
موجود
stocked
U
موجود
handy
U
موجود
handiest
U
موجود
disposal
U
موجود
handier
U
موجود
inesse
U
موجود
room mate
U
هم اتاق
chambers
U
اتاق
room
U
اتاق
rooms
U
اتاق
chamber
U
اتاق
effective strength
U
استعدادرزمی موجود
availability
U
موجود بودن
to have in stock
U
موجود داشتن
presenting
U
موجود اماده
gremlins
U
موجود وهمی
gremlin
U
موجود وهمی
presents
U
موجود اماده
ready money
U
پول موجود
wight
U
موجود زنده
records available
U
اطلاعات موجود
fleet in being
U
ناوگان موجود
existing circumstances
U
شرایط موجود
presented
U
موجود اماده
real
U
واقعی موجود
available goods
U
کالاهای موجود
thing
U
لباس موجود
biotype
U
موجود همزیست
available balance
U
مانده موجود
inexistent
U
غیر موجود
spot goods
U
کالاهای موجود
to be there
U
موجود بودن
present
U
موجود اماده
status quo
U
وضع موجود
common rooms
U
اتاق استادان
studio
U
اتاق کار
undercroft
U
اتاق کلیسا
houseroom
U
اتاق خانه
newsroom
U
اتاق خبر
war room
U
اتاق عملیات
vacuum chamber
U
اتاق خلاء
common room
U
اتاق استادان
sickroom
U
اتاق بیمار
bed and breakfast
U
اتاق و صبحانه
operations room
U
اتاق عملیات
war room
U
اتاق جنگ
studios
U
اتاق کار
newsroom
U
اتاق نودادنگاری
newsrooms
U
اتاق خبر
newsrooms
U
اتاق نودادنگاری
toolroom
U
اتاق ابزار
a single room
U
یک اتاق یک نفره
spense
U
اتاق ناهارخوری
a double room
U
یک اتاق دو نفره
tearoom
U
اتاق چای
roomful
U
بقدر یک اتاق پر
roomfuls
U
بقدر یک اتاق پر
Room 123
U
اتاق 123
clearing house
U
اتاق تهاتر
studding
U
ارتفاع اتاق
a sinlge room
U
یک اتاق یک نفره
waiting-room
U
اتاق انتظار
spence
U
اتاق ناهارخوری
sickrooms
U
اتاق بیمار
reading room
U
اتاق قرائت
reception room
U
اتاق پذیرایی
room temperature
U
دمای اتاق
reception room
U
اتاق انتظار
snow cave
U
اتاق برفی
reception rooms
U
اتاق پذیرایی
Get out of the room.
U
از اتاق بروبیرون
reception rooms
U
اتاق انتظار
clearing houses
U
اتاق تهاتر
surgery
U
اتاق جراحی
dortour
U
اتاق خواب
dorter
U
اتاق خواب
common joist
U
تیر کف اتاق
batten
U
[تخته ی کف اتاق ]
chamber of commerce
U
اتاق بازرگانی
chamber of commerce
U
اتاق تجارت
assmbly-room
U
اتاق همایش
ante-chamber
U
اتاق انتظار
surgeries
U
اتاق جراحی
long gallery
U
اتاق طویل
keeping-room
U
اتاق نشیمن
distorted room
U
اتاق خطاانگیز
sitting-rooms
U
اتاق نشیمن
reading rooms
U
اتاق قرائت
sitting-room
U
اتاق نشیمن
sitting room
U
اتاق نشیمن
vestibular
U
اتاق کوچک بدن
Elephant in the living room
U
فیل در اتاق نشیمن
living room
U
اتاق نشیمن
linoleum
U
مشمع کف اتاق
wheelhouses
U
اتاق سکان
wheelhouse
U
اتاق سکان
chamber of trade
U
اتاق بازرگانی
living rooms
U
اتاق نشیمن
chamber of trade
U
اتاق تجارت
chamber of shipping
U
اتاق کشتیرانی
uric
U
موجود در ادرار پیشابی
freeing
U
موجود در دیسک یا حافظه
freed
U
موجود در دیسک یا حافظه
nonentity
U
چیز غیر موجود
free
U
موجود در دیسک یا حافظه
undertone
U
ته صدا موجود در زمینه
undertones
U
ته صدا موجود در زمینه
frees
U
موجود در دیسک یا حافظه
water hardness
U
[میزان املاح موجود در آب]
being
U
موجود زنده شخصیت
back order
U
اماد غیر موجود
biogenic
U
موجد موجود زنده
built in
U
موجود در داخل چیزی
hemophile
U
موجود خون دوست
microorganism
U
موجود ذره بینی
stock accounting
U
حساب کالاهای موجود
dermatome
U
قسمت خارجی یک موجود
extant
U
نسخهء موجود و باقی
microorganisms
U
موجود ذره بینی
available supply rate
U
نواخت اماد موجود
preexistent
U
ازلیت موجود از قبل
hygroscopic moisture
U
رطوبت موجود در هوا
on hand
U
وسایل موجود درانبار
The root of exisiting differences.
U
ریشه اختلافات موجود
virtual
U
موجود بالقوه تقدیری
polyembryony
U
موجود چند جنینی
supermen
U
موجود مافوق انسان
superman
U
موجود مافوق انسان
organism
U
ترکیب موجود زنده
organisms
U
ترکیب موجود زنده
all available
U
تمام توپخانه موجود
anaerobe
U
موجود غیر هوازی
nonentities
U
چیز غیر موجود
lead chamber process
U
فرایند اتاق سربی
chamber
U
اتاق خواب خوابگاه
cabins
U
اتاق کوچک قایق
halls
U
اتاق بزرگ دالان
workshop
U
اتاق کار کارگاه
workshops
U
اتاق کار کارگاه
vestries
U
اتاق دعا رخت کن
stokehold
U
اتاق اتشخانه کشتی
cabin
U
اتاق کوچک قایق
chambers
U
اتاق خواب خوابگاه
undercroft
U
اتاق زیر زمینی
vestry
U
اتاق دعا رخت کن
Accident and Emergency
U
اتاق عمل اورژانس
A+E unit
[British E]
U
اتاق عمل اورژانس
I'd like a sinlge room.
من یک اتاق یک نفره میخواهم.
calefactory
U
[اتاق گرم صومعه]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com