English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
hydrotherapy U اب درمانی
hydropathic U اب درمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
curative U دارای خاصیت درمانی
physiotherapy U تن درمانی
remedial U درمانی
radiotherapy U پرتو درمانی
logopedics U گفتار درمانی
speech therapy U گفتار درمانی
hospitalization U پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
psychotherapy U روان درمانی
chemotherapy U شیمی درمانی
group therapy U گروه درمانی
therapeutic U درمانی
ambulatory psychotherapy U روان درمانی سر پایی
art therapy U هنر درمانی
balneology U علم استحمام درمانی
behavior therapy U رفتار درمانی
brief psychotherapy U روان درمانی کوتاه مدت
cerebral electrotherapy U برق درمانی مغزی
convulsive therapy U تشنج درمانی
crymotherapy U درمان بوسیله سرما سرما درمانی
cryotherapy U درمان بوسیله سرما سرما درمانی
direct psychotherapy U روان درمانی رهنمودی
directive psychotherapy U روان درمانی رهنمودی
psychagogy U روان درمانی رهنمودی
electrotherapy U برق درمانی
family therapy U خانواده درمانی
gestalt therapy U گشتالت درمانی
hydropath establishment U بنگاه اب درمانی
hydrotherapeutic U بنگاه اب درمانی
hydropathist U متخصص اب درمانی
hypnotherapy U هیپنوتیسم درمانی
immunotherapy U ایمن درمانی
insight therapy U بینش درمانی
kinesiotherapy U جنبش درمانی
milieu therapy U محیط درمانی
therapeutic millieu U محیط درمانی
music therapy U موسیقی درمانی
narcotherapy U تخدیر درمانی
nondirective psychotherapy U روان درمانی بی رهنمود
physical therapy U تن درمانی
physical therapy U ورزش درمانی
play therapy U بازی درمانی
reality therapy U واقعیت درمانی
reconstructive psychotherapy U روان درمانی بازساختی
recreation therapy U سرگرمی درمانی
relaxation therapy U ارمش درمانی
religious therapy U دین درمانی
role therapy U نقش درمانی
semantic therapy U معنا درمانی
therapeutic community U اجتماع درمانی
therapeutic impasse U بن بست درمانی
thermotherapy U حرارت درمانی
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
will therapy U اراده درمانی
homoeopathy [British] U همسان درمانی
homeopathy U همسان درمانی
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com