Perdic | ابشار از بالای دفاع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	spike over the block U	ابشار از بالای دفاع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	smashes U	ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
	smash U	ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
	block U	دفاع در مقابل ابشار
	blocked U	دفاع در مقابل ابشار
	blocks U	دفاع در مقابل ابشار
	pierce the block U	ابشار محکم غیرقابل دفاع
	overhead clearance U	حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
	samisch variation U	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
	overhead cover U	پوشش بالای سر روپوش بالای سر
	pop U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	pops U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	popped U	برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
	schleman defence U	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
	russian defence U	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
	crest clearing U	محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
	dunked U	ابشار
	cataracts U	مه ابشار
	cataract U	مه ابشار
	overhead U	ابشار
	fall U	ابشار
	waterfall U	ابشار
	overhand U	ابشار
	dunking U	ابشار
	dunk U	ابشار
	waterfalls U	ابشار
	cascading U	ابشار
	cascades U	ابشار
	dunks U	ابشار
	cascaded U	ابشار
	cascade U	ابشار
	falls U	ابشار
	cataract U	ابشار بزرگ
	cascades U	ابشار کوچک
	electron cascade U	ابشار الکترونی
	niagara nexus U	ابشار سیل
	cascade U	ابشار کوچک
	cascading U	ابشار کوچک
	submerged fall U	ابشار مستغرق
	cascaded U	ابشار کوچک
	stepped fall U	ابشار پلکانی
	vertical drop U	ابشار قائم
	barrel drop U	ابشار لولهای
	inclined fall U	ابشار شیبدار
	icefall U	ابشار یخی
	lin U	ابشار پرتگاه
	linn U	ابشار پرتگاه
	cataracts U	ابشار بزرگ
	defense U	دفاع وزارت دفاع
	one on one U	دفاع یارگری دفاع تک به تک
	cascade U	بشکل ابشار ریختن
	cascades U	بشکل ابشار ریختن
	cascading U	بشکل ابشار ریختن
	cascaded U	بشکل ابشار ریختن
	niagara U	رودخانه و ابشار نیاگارا
	stuff U	ابشار در حلقه بسکتبال
	stuffs U	ابشار در حلقه بسکتبال
	check and drop structure U	ابشار تنظیم سطح اب
	glasic type drop U	ابشار شیب دار
	syphon well drop U	ابشار با چاهک و لوله
	impluse voltage cascade U	ابشار فشار ضربهای
	toss ball against a wall U	تمرین ابشار با دیوار
	stuffed U	ابشار در حلقه بسکتبال
	smacks U	ضربه محکم در هنگام ابشار
	smack U	ضربه محکم در هنگام ابشار
	smacked U	ضربه محکم در هنگام ابشار
	self defense U	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
	put away U	ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
	spike past the block U	ابشار را پشت پای مدافعان کوبیدن
	transom U	پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
	above U	بالای سر
	over- U	بالای سر
	over- U	بالای
	over U	بالای
	overhead U	بالای سر
	atop of U	در بالای
	atop of U	بالای
	at the top of U	در بالای
	overhead U	در بالای سر
	above U	بالای
	upping U	بالای
	upped U	بالای
	up U	بالای
	oer U	بالای
	into the bargain U	بالای ان
	outreach U	بالای سر
	over U	بالای سر
	on U	بالای در باره
	overhead cover U	حفاظ بالای سر
	crown U	بالای هرچیزی
	crowns U	بالای هرچیزی
	oer U	بالای سر روی سر
	overhead backhand U	بک هند از بالای سر
	over the horizon U	بالای افق
	knap U	بالای تپه
	mantel board U	در بالای بخاری
	uptown U	بالای شهر
	mean high water U	اب بالای میانگین
	fanlights U	پنجره بالای در
	fanlight U	پنجره بالای در
	aloft U	در بالای زمین
	above the earth U	بالای زمین
	crow's nest U	بالای بلندی
	over the horizon U	از بالای افق
	overhead forehand U	فورهند از بالای سر
	upstream U	بالای رودخانه
	rooftop U	بالای بام
	ridge tree U	کش بالای شیروانی
	ridge pole U	کش بالای شیروانی
	rooftops U	بالای بام
	run over <idiom> U	حرکت از بالای
	It passed over my head. U	از بالای سرم رد شد
	in- U	بالای روی
	ridge piece U	کش بالای شیروانی
	in U	بالای روی
	up the street U	بالای خیابان
	plunging fire U	اتش بالای سر
	fan light U	پنجره بالای در
	pressure above the atmosphere U	فشار بالای جو
	roof tree U	کش بالای شیروانی
	overhead stroke U	ضربه از بالای سر
	referees U	داور بالای والیبال
	trucked U	کلاهک بالای دکل
	refereeing U	داور بالای والیبال
	refereed U	داور بالای والیبال
	referee U	داور بالای والیبال
	trucking U	کلاهک بالای دکل
	trucks U	کلاهک بالای دکل
	penthouse U	اطاقک بالای بام
	truck U	کلاهک بالای دکل
	the sky is above us	آسمان بالای سر ماست
	aboveground U	در بالای سطح زمین
	bartizan U	کنگره بالای برج
	high rate of interest U	نرخ بالای بهره
	aloft U	سطوح بالا در بالای
	head water U	بالای رودخانه بالارود
	flews U	قسمت اویخته لب بالای سگ
	tree house U	خانه بالای درخت
	exoatmosphere U	ترکش اتمی بالای جو
	intercepting ditch U	ابرو بالای خاکبرداری
	aerospace projection operations U	بالای منطقه عملیات
	bed moulding U	گچبری بالای کتیبه
	overhead pass U	پاس با دو دست از بالای سر
	overwrite U	بالای محلی نوشتن
	rain water head U	طشتک بالای ناودان
	chimney-head U	[بالای دودکش کوره ای]
	headlines U	در بالای صفحه ریسمان
	headline U	در بالای صفحه ریسمان
	penthouses U	اطاقک بالای بام
	pulpit U	بالای منبر رفتن
	pulpits U	بالای منبر رفتن
	superlunary U	واقع بر بالای ماه
	on station U	پروازهواپیما بالای هدف
	taped U	نوار پهن بالای تور
	Hertfordshire spike U	[میل بالای مناره مارپیچ]
	upstaged U	وابسته به عقب یا بالای صحنه
	black will take no other hue U	بالای سیاهی رنگی نیست
	upper classes U	وابسته به طبقات بالای اجتماع
	upper class U	وابسته به طبقات بالای اجتماع
	fleche U	میل بالای مناره مارپیچ
	eyebrow U	گچ بری هلالی بالای پنجره
	header U	کلمات در بالای صفحه متن
	headers U	کلمات در بالای صفحه متن
	choir-loft U	[بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
	crossbar U	چوب افقی بالای مانع
	eyebrows U	گچ بری هلالی بالای پنجره
	tapes U	نوار پهن بالای تور
	upstages U	وابسته به عقب یا بالای صحنه
	tape U	نوار پهن بالای تور
	upstaging U	وابسته به عقب یا بالای صحنه
	ascender U	قسمت بالای حروف کوچک
	lunette U	نعل اسب پنجره بالای در
	gatehouse U	اطاق یازندان بالای دروازه
	cimborio U	[برجک نورگیر بالای بام]
	gatehouses U	اطاق یازندان بالای دروازه
	upper edge of the net U	نوار بالای تور والیبال
	up stream U	بالارود در قسمت بالای نهر
	dome light U	چراغ بالای طاق خودرو
	high frequency region of a spectrum U	ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
	parhelic circle U	هاله روشن بالای افق
	letterhead U	عنوان چاپی بالای کاغذ
	letterheads U	عنوان چاپی بالای کاغذ
	space above property U	فضای قسمت بالای ملک
	to crset a hill U	به بالای تپه ایی رسیدن
	on station U	اماده باش بالای هدف
	stratopause U	لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
	top U	ضربه به بالای توپ بیلیارد
	high beam U	نور بالای چراغ اتومبیل
	foretoppsail U	بادبان بالای شراع صدر
	roof garden U	تفریح گاه بالای بام
	crossbars U	چوب افقی بالای مانع
	bars U	چوب افقی بالای مانع
	bar U	چوب افقی بالای مانع
	head U	دستشویی قایق بالای بادبان
	epigastrium U	فوق المعده بالای شکم
	overarm U	بالا اوردن بازو تا بالای شانه
	cornices U	گچ بری بالای دیوار زیر سقف
	chimney-breast U	[بالای دیوار شومینه به سمت دودکش]
	gable U	سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
	cornice U	گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
	My bedroom is just above. U	اطاق خواب من درست بالای اینجاست