English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mammatocumulus U ابر طوفانی کومولوس یاکومولواستراطوس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mammatus U ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
fracto cumulus U ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
peakiest U طوفانی
pecky U طوفانی
peaky U طوفانی
peakier U طوفانی
foul U خلاف طوفانی
heavy weather U هوای طوفانی
fouled U خلاف طوفانی
fouler U خلاف طوفانی
foulest U خلاف طوفانی
fouls U خلاف طوفانی
we had a stormy passage U یک سفر طوفانی داشتیم
windier U باد خور طوفانی
it storms U هوا طوفانی است
windiest U باد خور طوفانی
he was overtake by a storm U طوفانی باودر رسید
windy U باد خور طوفانی
inclement weather U هوای بسیار سرد یا طوفانی
diluvian U وابسته به طوفان نوح طوفانی
diluvial U وابسته به طوفان نوح طوفانی
heaving U رقص ناو در هوای طوفانی
feeding storm U طوفانی که پیوسته برسختی ان افزوده میشد
snug down U امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
corposant U گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com