English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
law of criminal procedure U ائین دادرسی کیفری
law of procedure U قانون ائین دادرسی
civil litigation U دادرسی مدنی
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
summings up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summing up U خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
zoroastrianism U ائین زردشتی
convention U ائین قراردادی
conventions U ائین قراردادی
pareseeism U ائین زرتشتی
solemnly U موقرانه با ائین و تشریفات
technical manual U ائین نامه فنی
formalism U رعایت ائین و اداب
field manual U ائین نامه صحرایی
article of a building by law U ائین نامه ساختمان
soldier's manual U ائین نامه راهنمای سربازان
p sexual relations U امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
civil U مدنی
urban U مدنی
civic U اجتماعی مدنی
civil injury U اضرار مدنی
civil liberty U ازادی مدنی
civil liberties U ازادی مدنی
civil rights U حقوق مدنی
civil injury U خسارت مدنی
torts U خطای مدنی
civil code U قانون مدنی
civi law U حقوق مدنی
civil action U دعوی مدنی
deception U تدلیس مدنی
fraudulent misrepresentation U تدلیس مدنی
civics U علوم مدنی
deceptions U تدلیس مدنی
jus cipile U حقوق مدنی
civics U تعلیمات مدنی
law of tort U مسئولیت مدنی
civillaw U قانون مدنی
tort U خطای مدنی
code civil U قانون مدنی
civil wrong U خطای مدنی
transfer of obligation U حواله مدنی
civil liability U مسئوولیت مدنی
civil low U حقوق مدنی
civil partnership U شرکت مدنی
jus cipile U حقوق مدنی رم
civil law U حقوق مدنی
freemen U دارای حقوق مدنی
entitle to civil rights U متمتع از حقوق مدنی
civil court division U بخش دادگاه مدنی
attainder U محرومیت از حقوق مدنی
freeman U دارای حقوق مدنی
law of torts U قانون مسئولیت مدنی
civil degradation U محرومیت از حقوق مدنی
civil death U محرومیت از حقوق مدنی
law of tort U قانون مسئولیت مدنی
civi rights U حقوق وامتیازات مدنی
Deprivation of ones civil rights . U محرومیت از حقوق مدنی
civil action U دعوی مدنی یا حقوقی
principle of civil litigation U اصول محاکمات مدنی
justiceship U دادرسی
legal procedure U دادرسی
justicing U دادرسی
litigation U دادرسی
trials U دادرسی
hearing U دادرسی
hearings U دادرسی
trial U دادرسی
infamous U محروم از حقوق مدنی ترذیلی
corruption of blood U محرومیت از حقوق اجتماعی و مدنی
star chamber U دادگاه عالی مدنی وجنایی
enfranchise U حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchises U حقوق مدنی اعطا کردن به
freeman U فرد متمتع از حقوق مدنی
pandect U حقوق مدنی روم قدیم
presumption of clearance U فرض برائت درامور مدنی
freemen U فرد متمتع از حقوق مدنی
enfranchising U حقوق مدنی اعطا کردن به
enfranchised U حقوق مدنی اعطا کردن به
justiciable U قابل دادرسی
prosecution team U تیم دادرسی
new trial U اعاده دادرسی
military justice U دادرسی نظامی
public trial U دادرسی علنی
re hearing U اعاده دادرسی
re trial U اعاده دادرسی
speedy trial U دادرسی فوری
stay of proceedings U توقیف دادرسی
stay of proceedings U تعلیق دادرسی
summery proceedings U دادرسی اختصاری
trial in presence of the parties U دادرسی حضوری
judgment U داوری دادرسی
judgments U دادرسی داوری
judgements U دادرسی داوری
venue U محل دادرسی
venues U محل دادرسی
judgements U دادرسی فتوی
with costs U با هزینه دادرسی
judgement U دادرسی داوری
judgement U دادرسی فتوی
procedure U ایین دادرسی
costs of proceedings U هزینه دادرسی
costs U خسارت دادرسی
criminal proceedings U دادرسی جزائی
costs U هزینه دادرسی
ex parte trial U دادرسی غیابی
hearings U استماع دادرسی
hearing U استماع دادرسی
judgments U دادرسی فتوی
laws U قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
law U قانون مدنی تعقیب قانونی کردن
counsel appointed U وکیل مسخر یاتسخیری در امور مدنی
taxation of costs U مالیات هزینه دادرسی
to delay the proceedings U به تأخیر انداختن دادرسی
rehearing U جلسه دادرسی مجدد
with costs U بعلاوه هزینه دادرسی
security for cost U تامین هزینه دادرسی
principle of criminal procedure U ایین دادرسی کیفری
in camera proceedings U دادرسی غیر علنی
code of procedure U قانون ایین دادرسی
bill of costs U صورت هزینه دادرسی
oyer U تقاضای استماع یا دادرسی
hearing incamera U دادرسی غیر علنی
tort U عملی که میتواندموجب موضوع دعوی مدنی باشد
torts U عملی که میتواندموجب موضوع دعوی مدنی باشد
mistrial U دادرسی پوچ وبی نتیجه
inquisitorial procedure U دادرسی با شکنجه و سخت گیری
criminal proceedure code U قانون ایین دادرسی کیفری
oyez U اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
judges U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judged U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judging U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judge U فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
taxing master U مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
legal aid U معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
commander's manual U ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
lyuch law U مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
the inquisition U دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
procedendo U حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
refresher U حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
misrepresentation U در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
tortious liability U ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
summing up evidence U نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
to hear a case U دعوایی راگوش کردن درامری دادرسی کردن
lord high stew of england U رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
wager of battle U نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
urbanises U مدنی کردن صیقلی کردن
fraud U تدلیس جزائی تدلیس مدنی
frauds U تدلیس جزائی تدلیس مدنی
urbanizing U مدنی کردن صیقلی کردن
urbanizes U مدنی کردن صیقلی کردن
urbanized U مدنی کردن صیقلی کردن
urbanize U مدنی کردن صیقلی کردن
urbanising U مدنی کردن صیقلی کردن
urbanised U مدنی کردن صیقلی کردن
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
purgation U روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
arrest U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
judge advocate general U رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com