English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
popular front U ائتلاف احزاب دست چپی ومیانه رو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the coalition parties U احزاب ائتلاف کننده
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
parts U احزاب
coalition parties U احزاب موتلفه
coalition parties U احزاب موتلف
The opposition parties . U احزاب مخالف
the coalition parties U احزاب موتلفه
cominform U دفتر اطلاعات احزاب کمونیست
idological parties U احزاب دارای روش فکری خاص
factionalism U اعتقاد به لزوم وجود احزاب سیاسی
conservatism U عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
popular front U ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
pooled U ائتلاف
pool U ائتلاف
coalitions U ائتلاف
pools U ائتلاف
entent U ائتلاف
synoecy U ائتلاف
synoeky U ائتلاف
coalescence U ائتلاف
integration U ائتلاف
coalition U ائتلاف
coalescing U ائتلاف کردن
the triple entent U ائتلاف سه گانه
the little entente U ائتلاف صغیر
the little entent U ائتلاف کوچک
federalize U ائتلاف کردن
management group U ائتلاف تجاری
colligate U ائتلاف کردن
coalesces U ائتلاف کردن
the little entente U ائتلاف کوچک
consortium U ائتلاف تجاری
consortiums U ائتلاف تجاری
coalesce U ائتلاف کردن
coalesced U ائتلاف کردن
consortia U ائتلاف تجاری
consortium U ائتلاف چند شرکت
consortia U ائتلاف چند شرکت
trusts U اتحادیه شرکتها ائتلاف
trusted U اتحادیه شرکتها ائتلاف
management group U ائتلاف چند شرکت
trust U اتحادیه شرکتها ائتلاف
consortiums U ائتلاف چند شرکت
balkan entent U ائتلاف ممالک بالکان
pools U ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
pooled U ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
pool U ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
consortium U ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
fusions U ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
fusion U ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
consortia U ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
integrator U ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
consortiums U ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
world federalism U طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
consortia U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortiums U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortium U ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
pooled U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pools U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pool U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com