English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
advertisement آگهی های تجارتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
commercialize U بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
advertisement آگهی
adman آگهی گر
letter of advice آگهی
advertising آگهی
advertising آگهی کردن
How much does an ad per line cost? U هر خط یک آگهی چقدراست؟
public notice U آگهی به مردم
advertise آگهی دادن
advertising pillar U ستون آگهی
advertising column U ستون آگهی
prospectus U آگهی پذیره نویسی
advertising تبلیغ و آگهی تجاری
advertising poster محل نصب آگهی
classified advertisement آگهی کوچک در جای خاص
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
notice U اعلامیه [روی تابلو یا ستون آگهی]
sysop U شخصی که سیستم تخته آگهی یا شبکه را نگه می دارد
mail U پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
mails U پیام های الکترونیکی از و به کاربران صفحه آگهی یا شبکه
bill posters U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
mails U پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
bill poster U کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
mail U پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
merchant U تجارتی
commercial <adj.> U تجارتی
commerical U تجارتی
merchants U تجارتی
relating to business <adj.> U تجارتی
business <adj.> U تجارتی
mercantile U تجارتی
corporate [commercial] <adj.> U تجارتی
for-profit <adj.> U تجارتی
commercial U تجارتی
trade balance U موازنه تجارتی
industrial tube U لامپ تجارتی
merchantman U کشتی تجارتی
merchant ship U کشتی تجارتی
merchant bar U فولاد تجارتی
mercantile marine U کشتیهای تجارتی
trade barrier U مانع تجارتی
trade disputes U دعاوی تجارتی
Trade mark. U علامت تجارتی
trading company U شرکت تجارتی
trade winds U بادهای تجارتی
trade restrictions U تضییقات تجارتی
trade price U قیمت تجارتی
trade price U بهای تجارتی
trade mark U علامت تجارتی
trade gap U کسری تجارتی
ideograph U مارک تجارتی
commercial items U کالاهای تجارتی
commercial transactions U معاملات تجارتی
commercial attache U وابسته تجارتی
capital asset U علامت تجارتی
commercial value U ارزش تجارتی
business type operation U عملیات تجارتی
commerical papers U اوراق تجارتی
business name U اسم تجارتی
brand loyalty U نام تجارتی
brand leader U علامت تجارتی
bill of goods U فهرست تجارتی
commercial structural steel U فولادسازهای تجارتی
trade agreement U موافقتنامه تجارتی
commercial items U اقلام تجارتی
commercial loading U بارگیری تجارتی
commercial invoice U سیاهه تجارتی
commercial firm U شرکت تجارتی
document bills U اوراق تجارتی
commercial marine U کشتیرانی تجارتی
commercial paper U سند تجارتی
commercial papers U اوراق تجارتی
commercial bills U اوراق تجارتی
commercial pure U خلوص تجارتی
argosy U ناوگان تجارتی
trades unions U اتحادیه تجارتی
brands U علامت تجارتی
brand U علامت تجارتی
trademark U علامت تجارتی
branding U عنوان تجارتی
branding U علامت تجارتی
brand U عنوان تجارتی
trade names U نام تجارتی
trade name U نام تجارتی
commodity rate U براتهای تجارتی
brands U عنوان تجارتی
advertisements U اگهیهای تجارتی
trade unions U اتحادیه تجارتی
trade union U اتحادیه تجارتی
commerical papers U اسناد تجارتی
commercials U اگهیهای تجارتی
brand names U نام تجارتی
merchandise U کالای تجارتی
brand name U نام تجارتی
trademarks U علامت تجارتی
trademark U علامت تجارتی گذاشتن
commercial banking system U نظام بانکداری تجارتی
trademarks U علامت تجارتی گذاشتن
business income U درامد خالص تجارتی
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
commercial procuration U قائم مقام تجارتی
passive trade balance U توازن تجارتی منفی
name brand U علامت تجارتی مشهور
cost plus U براساس قیمت تجارتی
subsidiary brand U علامت تجارتی فرعی
local trade customs U عرف تجارتی محل
commercial representative U قائم مقام تجارتی
trade barrier U قید و بند تجارتی
commercial structural steel U فولاد ساختمان تجارتی
register of commerce U دفتر ثبت تجارتی
in restraint of trade U تحت محدودیت تجارتی
dominant firm U واحد تجارتی مسلط
unfavorable balance of trade U توازن نامطلوب تجارتی
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
roll out U معرفی یک کالای تجارتی به بازار
name plugging U تکرار نام یا علامت تجارتی
merchandies U معامله کردن کالای تجارتی
secular trend U سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
transferable commercial instrument U اوراق تجارتی قابل انتقال
camial U وابسته بمبادله تجارتی تهاتری
downswing U تنزل کارهای تجارتی وغیره
charter party U قرارداد اجاره کشتی تجارتی
commercial type vehicle U خودروی تجارتی خودروهای شخصی
commercialization U تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
privateer U درکشتی تجارتی مسلح کار کردن
copywriters U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
Biro U نام تجارتی نوعی قلم خودکار
copywriter U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
stock exchnge U بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
Biros U نام تجارتی نوعی قلم خودکار
dacron U نام تجارتی الیاف مصنوعی پارچه داکرون
public image U تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
adverts U توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
advert U توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
confirming house U موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
take over bid U پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
service marking U علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
payola U وام غیر مستقیم ومخفی که برای کارهای تجارتی داده میشود
privateer U کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
favourble balance of trade U تعادل مطلوب تجارتی موازنه مثبت بیشتر بودن صادرات یک کشور ازوارداتش
legal reserves U مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
spam U مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
reserve requirement U مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate U نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
brand switching U تغییر مصرف از یک نام به نام تجارتی دیگر
flexowriter U علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
free ports U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free port U بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com