Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
special
U
آنچه متفاوت یا غیر عادی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outsize
U
اندازه متفاوت با عادی
uniquely
U
آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
unique
U
آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
warp patterning
U
طراحی با تار
[گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
routinize
U
عادی یا روزمره کردن بجریان عادی انداختن
hypermnesia
U
ازدیاد غیر عادی خاطرات وافکار گذشته افزایش غیر عادی حافظه
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
away
U
متفاوت
other than
U
متفاوت
odd and ends
U
متفاوت
different
U
متفاوت
re-routes
U
ارسال در یک متفاوت
continuous tone
U
نقطههای متفاوت
differentiated products
U
کالاهای متفاوت
differebtial settlements
U
نشستهای متفاوت
re route
U
ارسال در یک متفاوت
others
U
متفاوت دیگری
re-routed
U
ارسال در یک متفاوت
other
U
متفاوت دیگری
re-routing
U
ارسال در یک متفاوت
unlike signs
U
علامتهای متفاوت
re-route
U
ارسال در یک متفاوت
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
a whole new ball game
<idiom>
U
یک ماجرای کاملا متفاوت
change
U
متفاوت ساختن چیزی
far cry
<idiom>
U
چیزی کاملا متفاوت
another kettle of fish
<idiom>
U
کاملا متفاوت از دیگری
changing
U
متفاوت ساختن چیزی
changes
U
متفاوت ساختن چیزی
changed
U
متفاوت ساختن چیزی
aliens
U
متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
as different as chalk and cheese
<idiom>
U
مثل فیل و فنجان
[متفاوت]
as different as chalk and cheese
<idiom>
U
مثل آسمان و ریسمان
[متفاوت]
alien
U
متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
ranges
U
تغییر کردن یا متفاوت بودن
exceptional
U
متفاوت ونه مثل همیشه
ranged
U
تغییر کردن یا متفاوت بودن
range
U
تغییر کردن یا متفاوت بودن
differently
U
بطریق دیگر بطور متفاوت
swim against the tide/current
<idiom>
U
کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
crossfertilize
U
پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
combo box
U
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
weighted bit
U
هر بیت با مقدار متفاوت بسته به محل آن در کلمه
to try something completely new
<idiom>
U
چیزی
[روشی ]
کاملا متفاوت امتحان کردن
1 and 2 are poles apart.
<idiom>
U
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند
[بسیار متفاوت هستند]
.
discriminating tariff
U
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
farraginous
U
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
exceptions
U
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exception
U
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
These pants do not look any different than the others.
U
به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
dichogamic
U
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamous
U
دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
carrier
U
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish.
U
اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
carriers
U
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
Pidgin English
<idiom>
U
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
JPEG++
U
حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
gateways
U
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
gateway
U
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
baud rate
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
gateways
U
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
gateway
U
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
baud
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
abrash
U
دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
commonest
U
عادی
customary
U
عادی
routinely
U
عادی
naked
U
عادی
regulars
U
عادی
commoners
U
عادی
regular
U
عادی
common
U
عادی
routines
U
عادی
routine
U
عادی
uncritically
U
عادی
groovy
U
عادی
wonted
U
عادی
gen
U
عادی
unexceptional
U
عادی
habitual
U
عادی
private
U
عادی
uncritical
U
عادی
ordinary
U
عادی
normal
U
عادی
privates
U
عادی
run-of-the-mill
U
عادی
run of the mill
U
عادی
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
multimodal transport
U
حمل و نقل توسط چند وسیله حمل متفاوت
scissored wool
U
پشم مقراضی
[پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
common stock
U
سهام عادی
common foul
U
خطای عادی
abnormous
U
غیر عادی
unwonted
U
غیر عادی
rife
U
فراوان عادی
wear and tear
U
فرسودگی عادی
preternatural
U
غیر عادی
common block
U
قرقره عادی
anomalous
U
غیر عادی
average conditions
U
شرایط عادی
average revenue
U
قیمت عادی
normality
U
عادی بودن
normality
U
حالت عادی
customarily
U
بطور عادی
normally
U
بطور عادی
inevitability
U
امر عادی
oneself
U
در حال عادی
naturals
U
دیوانه عادی
routine
U
امر عادی
routines
U
طریقه عادی
normal
U
عادی معمولی
routines
U
کار عادی
routines
U
امر عادی
usual
U
عادی مرسوم
routinely
U
طریقه عادی
routine
U
طریقه عادی
routinely
U
کار عادی
normalization
U
عادی شدن
workaday
U
معمولی عادی
rucks
U
مردم عادی
natural
U
دیوانه عادی
queerest
U
غیر عادی
abnormal
U
غیر عادی
queerer
U
غیر عادی
norm
U
روش عادی
queer
U
غیر عادی
eccentrics
U
غیر عادی
norms
U
روش عادی
commons
U
مردم عادی
eccentric
U
غیر عادی
subnormal
U
مادون عادی
ruck
U
مردم عادی
routinely
U
امر عادی
private decument
U
سند عادی
normal good
U
کالای عادی
routine
U
کار عادی
supernormal
U
فوق عادی
the common run of men
U
مردمان عادی
the inevitable
U
چیزهای عادی
normal form
U
صورت عادی
normal exit
U
درروی عادی
nonsingular matrix
U
ماتریس عادی
nominal price
U
قیمت عادی
matter of course
U
چیز عادی
matten of course
U
جیز عادی
macro
U
بطورغیر عادی
one's self
U
در حال عادی
unwashed
U
جزومردم عادی
normal maintenance
U
محافظت عادی
normal price
U
قیمت عادی
normal profit
U
سود عادی
overage
U
سن عادی را گذرانده
ornery
U
عادی معمولی
ornary
U
عادی معمولی
ordinary shareholder
U
سهامدار عادی
private decument
U
عقد عادی
ordinary share
U
سهام عادی
ordinary passport
U
پاسپورت عادی
procedure message
U
پیام عادی
ordinary income
U
درامد عادی
regular price
U
قیمت عادی
onery
U
عادی معمولی
routine message
U
پیام عادی
normal voltage
U
ولتاژ عادی
normal termination
U
پایان عادی
normal range
U
محدوده عادی
in the course of nature
U
بطریق عادی
in the a way
U
بطریق عادی
uncommon
U
غیر عادی
deed under private signature
U
سند عادی
typical
<adj.>
U
بافت عادی
deed under private seal
U
سند عادی
deed under private
U
سند عادی
supranormal
<adj.>
U
فوق عادی
consuetudinary
U
عادی معمول
uncommonly
U
غیر عادی
common whipping
U
بست عادی
ordinary shares
U
سهام عادی
private document
U
سند عادی
common stocks
U
سهام عادی
addict
U
عادی کردن
commonly
U
بطور عادی
habitual way of doing anything
U
راه عادی
habitualness
U
عادی بودن
off the beaten track
<idiom>
U
غیر عادی
abnormally
U
غیر عادی
nutcases
U
غیر عادی
nutcase
U
غیر عادی
addicts
U
عادی کردن
eupnoea
U
تنفس عادی
general creditor
U
طلبکار عادی
knowledge
U
آنچه دانسته است
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
authentic
U
آنچه درست است
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
circular
U
آنچه در یک دایره می چرخد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com