Perdic | آنچه به راحتی می چرخد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	circulating U	آنچه به راحتی می چرخد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	circulars U	آنچه در یک دایره می چرخد
	circular U	آنچه در یک دایره می چرخد
	Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U	به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
	Whatsoever U	هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
	The earth moves round the sun. U	زمین دوز خورشید می چرخد
	reeled U	دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
	The whirligig of time revolves. U	دوران دایمی زمان می چرخد.
	reeling U	دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
	reels U	دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
	reel U	دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
	stepper motor U	موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
	stepping motor U	موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
	multiplying reel U	قرقره ماهیگیری که با یک حرکت دست چندبار می چرخد
	convenience U	راحتی
	ease U	راحتی
	easing U	راحتی
	eases U	راحتی
	conveniences U	راحتی
	eased U	راحتی
	comfortableness U	راحتی
	relief U	راحتی
	stepped motor U	دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
	reel U	دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
	axis U	1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
	reels U	دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
	reeled U	دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
	reeling U	دستگاه چرخنده خالی که نوار را که از طرف پر می چرخد ذخیره میکند
	arm chair U	صندلی راحتی
	davenport U	نیمکت راحتی
	fleshpots U	راحتی جسمانی
	shoepac U	کفش راحتی
	pantofle U	کفش راحتی
	easement U	راحتی اسایش
	comforters U	راحتی بخش
	morris chair U	صندلی راحتی
	comforter U	راحتی بخش
	shoepack U	کفش راحتی
	slack suit U	لباس راحتی
	slippers U	کفش راحتی
	armchair U	صندلی راحتی
	sandals U	کفش راحتی
	sandal U	کفش راحتی
	slipper U	کفش راحتی
	armchairs U	صندلی راحتی
	plimsolls U	کفش راحتی
	plimsoll U	کفش راحتی
	accommodation U	منزل وسایل راحتی
	sock U	کفش راحتی بی پاشنه
	discomfort relief ratio U	بهر راحتی- ناراحتی
	off duty U	مرخصی راحتی نگهبانی
	unaccommodated U	بدون وسایل راحتی
	juliet U	کفش راحتی زنانه
	accommodations U	منزل وسایل راحتی
	peacefulness U	راحتی صلح جوئی
	warm one's blood/heart <idiom> U	احساس راحتی کردن
	fasts U	آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
	fastest U	آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
	fasted U	آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
	fast U	آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
	paddles U	وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
	paddling U	وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
	paddle U	وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
	paddled U	وسیله جانبی کامپیوتر حاوی وسیلهای که می چرخد تا نشانه گر را در صفحه حرکت دهد
	sit back <idiom> U	راحتی داشتن ،مرخصی گرفتن
	whip up <idiom> U	به راحتی وسریع به انجام رساندن
	ease of movement U	سهولت حرکت راحتی مانور
	security blanket <idiom> U	استفاده از چیزی برای راحتی
	huarache U	کفش راحتی پاشنه کوتاه
	non tilting mixer U	بتن ساز دواری که مخزن ان دارای دو سوراخ میباشد وحول محور افقی می چرخد
	hitch and go U	نوعی پاس که گیرنده بجلو می دود و به سمت دیگر می چرخد و باز به جلو ادامه میدهد
	hammock chair U	صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
	mouse U	توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
	mouses U	توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
	ergonomics U	علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
	reducing U	تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
	reduce U	تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
	reduces U	تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
	plotters U	وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
	plotter U	وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
	mechanical mouse U	mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
	auto U	متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
	constant U	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
	autos U	متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
	constants U	فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
	plugs U	مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
	plugging U	مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
	plug U	مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
	partitions U	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
	partition U	تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
	drum U	رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
	drummed U	رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
	hub U	(وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
	MNP 0 U	پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
	ikons U	نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
	icons U	نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
	icon U	نشانه نگرافیکی یا تصویر کوچک روی صفحه نمایش که در سیستم کامپیوتری محاورهای به کار می رود تا یک تابع را به راحتی مشخص کند
	notebook computer U	که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
	rom U	نرم افزار ذخیره شده در ROM روی کارتریج که به راحتی قابل نصب روی کامپیوتراست .
	lounging U	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
	lounges U	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
	rocking chairs U	صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
	lounged U	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
	lounge U	اطاق استراحت سالن استراحت صندلی راحتی
	rocking chair U	صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
	contiguous U	آنچه اثر می گذارد
	protective U	آنچه حافظت میکند
	previous U	آنچه زودتر رخ میدهد
	biased U	آنچه اریب دارد
	auxiliary U	آنچه کمک میکند
	knowledge U	آنچه دانسته است
	auxiliaries U	آنچه کمک میکند
	exclusive U	آنچه شامل نمیشود
	incoming U	آنچه از خارج می آید
	constants U	آنچه تغییر نمیکند
	the above was a summary	آنچه دربالا گفته شد
	the long and the short of it <idiom>	آنچه گفتنی است
	authentic U	آنچه درست است
	producing U	آنچه تولید میکند
	constant U	آنچه تغییر نمیکند
	used U	آنچه جدید نیست
	unwanted U	آنچه لازم نیست
	lightweight U	آنچه سنگین نیست
	lightweights U	آنچه سنگین نیست
	constant U	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
	constants U	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
	faldstool U	صندلی تا شو بدون پشتی صندلی راحتی
	preformatted U	آنچه فرمت شده باشد
	removable U	آنچه قابل جابجایی است
	multifunction U	آنچه تابعهای متعددی دارد
	immediate U	آنچه یکباره اتفاق افتد
	maskable U	آنچه نادیده گرفتنی است
	characteristic U	آنچه مخصوص یا ویژه است
	selectable U	آنچه قابل انتخاب باشد
	clears U	آنچه به سادگی فهمیده میشود
	variable U	آنچه قابل تغییر است
	alterable U	آنچه قابل تغییر است
	Seldom seen soon forgotten . <proverb> U	از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
	What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U	آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
	What must be must be . <proverb> U	آنچه باید بشود خواهد شد .
	unedited U	آنچه ویرایش نشده است
	transportable U	آنچه قابل حمل است
	characteristically U	آنچه مخصوص یا ویژه است
	malfunction U	آنچه کامل کار نکند
	malfunction U	آنچه درست کار نکند
	residual U	آنچه در پشت سر باقی می ماند
	valuing U	آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
	variables U	آنچه قابل تغییر است
	value U	آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
	audible U	آنچه قابل شنیدن است
	dependent U	آنچه به دلیلی متغیر است
	chargeable U	آنچه قابل شارژ است
	computable U	آنچه قابل محاسبه است
	controllable U	آنچه قابل کنترل است
	exchangeable U	آنچه قابل تغییر است
	expandable U	آنچه قابل گسترش باشد
	normal U	معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
	malfunctions U	آنچه درست کار نکند
	malfunctions U	آنچه کامل کار نکند
	malfunctioned U	آنچه درست کار نکند
	malfunctioned U	آنچه کامل کار نکند
	extensible U	آنچه قابل گسترش است
	values U	آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
	flexible U	آنچه قابل تغییر است
	clear U	آنچه به سادگی فهمیده میشود
	availability U	آنچه به آسانی بدست آید
	commoners U	آنچه اغلب اتفاق میافتد
	common U	آنچه اغلب اتفاق میافتد
	visible U	آنچه قابل دیدن است
	requirements U	آنچه مورد نیاز است
	comparable U	آنچه قابل مقایسه نیست
	irretrievable U	آنچه قابل بازگشت نیست
	round U	آنچه در دایره حرکت میکند
	durable U	آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
	finished U	آنچه کامل شده است
	relevant U	آنچه ارتباط مهمی دارد
	significantly U	آنچه معنای مخصوصی دارد
	identities U	آنچه کسی یا چیزی است
	identity U	آنچه کسی یا چیزی است
	distant U	آنچه در محلی قرار دارد
	ambiguous U	آنچه دو معنای ممکن دارد
	hidden U	آنچه قابل دیدن نیست
	approximating U	آنچه تقریبا درست است
	roundest U	آنچه در دایره حرکت میکند
	clearest U	آنچه به سادگی فهمیده میشود
	clearer U	آنچه به سادگی فهمیده میشود
	movable U	آنچه قابل حرکت است
	significant U	آنچه معنای مخصوصی دارد
	malfunctioning U	آنچه خوب کار نکند
	commonest U	آنچه اغلب اتفاق میافتد
	simpler U	آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
	thirds U	آنچه بعد از دومین می آید
	convertibles U	آنچه قابل تبدیل است
	relative U	آنچه با دیگری مقایسه شود
	convertible U	آنچه قابل تبدیل است
	recognizably U	آنچه قابل تشخیص است
	interchangeable U	آنچه قابل تغییر است
	recognizable U	آنچه قابل تشخیص است
	simple U	آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
	prior U	آنچه قبلاگ رخ داده است
	continual U	آنچه به طور پیاپی رخ میدهد