Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
It was required of me . They imposed it on me .
U
آنرا به من تکلیف کردند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
declaration of trust
U
افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
full age
U
سن تکلیف
responsibilities
U
تکلیف
responsibility
U
تکلیف
assignments
U
تکلیف
abeyant
U
بی تکلیف
offhandedly
U
بی تکلیف
offhanded
U
بی تکلیف
assignment
U
تکلیف
duty
U
تکلیف
abeyant abeyance
U
بی تکلیف
at a loss what to do
U
لا تکلیف
at fault
U
بی تکلیف
task
U
تکلیف
tasks
U
تکلیف
imposition
U
تکلیف
task
U
کار تکلیف
homework
U
تکلیف خانه
referendums
U
کسب تکلیف
unaffected
U
بی تکلیف صمیمی
how shall we proceed
U
تکلیف چیست
he is at a loose end
U
بی تکلیف است
impone
U
تکلیف کردن
fall into abeyance
U
بی تکلیف ماندن
Where do you stand ?What am I Supposed to do ?
U
تکلیف من چیست ؟
interrupted task
U
تکلیف ناتمام
unfinished task
U
تکلیف ناتمام
at a loss what to do
U
بلا تکلیف
referendum
U
کسب تکلیف
referenda
U
کسب تکلیف
exercize
U
تمرین تکلیف
tasks
U
کار تکلیف
task analysis
U
تحلیل تکلیف
qualification
U
قید تکلیف
subadult
U
نزدیک سن تکلیف
task oriented
U
تکلیف گرا
low level task
U
تکلیف سطح پایین
To ask for instructions (directives).
U
کسب تکلیف کردن
schoolwork
U
تکلیف شبانه دانشجو
pendant
U
بی تکلیف ضمیمه شده
processes
U
تکلیف به حضور کردن
process
U
تکلیف به حضور کردن
pendants
U
بی تکلیف ضمیمه شده
he was refused employment
U
کردند
No, I don't like it.
نه، آنرا نمیخواهم.
To do (perform) ones duty.
U
تکلیف خود را انجام دادن
assignment
U
تکلیف درسی و مشق شاگرد
assignments
U
تکلیف درسی و مشق شاگرد
they put their heads together
U
با هم مشورت کردند
they proclaimed him sovereign
U
اعلان کردند
The trees are in bloom .
U
درختها گه کردند
they mulcted him
U
او را جریمه کردند
I leave it in your care .
U
آنرا به شما می سپارم
to put one's affairs in order
[to settle one's business]
U
تکلیف کار خود را روشن کردن
To settle the issue one way or the other.
U
تکلیف کاری راروشن ( یکسره ) کردن
they overtax our strength
U
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
he was sent to england
U
به انگلیس اعزام کردند
what a ready welcome i found!
U
چه حسن استقبالی از من کردند !
They escaped under cover of darkness.
U
درتاریکی شب فرار کردند
potsdom agreement
U
تاکید وتشریح کردند
they put up a good fight
U
جنگ خوبی کردند
they had words
U
باهم نزاع کردند
They pinched my keys.
U
کلیدهایم رابلند کردند
They greeted each other.
U
با هم سلام وتعارف کردند
Get it to me before Friday .
U
قبل از جمعه آنرا به من برسان
Leave it tI'll tomorrow morning .
U
آنرا بگذارتا فردا صبح
airbed
U
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
you shoud rinse it in lukewarm water.
U
در آب ولرم باید آنرا آب بکشید
Wrap it up in gift paper.
U
آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
Enter it in the books .
U
آنرا دردفاتر وارد کنید
they were made one
U
یعنی باهم عروسی کردند
the house was highly rated
U
خانه رازیاد تقویم کردند
He was deported from Iran.
U
اورااز ایران اخراج کردند
they poured toward that city
U
سوی ان شهر هجوم کردند
its was extended
U
مدت اعتبارانرا دراز کردند
The kids stamped on the ants .
U
بچه ها مورچه را با لگه له می کردند
His path was strewn with flowers .
U
مقدم اورا گلباران کردند
They changed seats .
U
صندلی هایشان را با هم عوض کردند
They were talking in Spanish .
U
بزبان اسپانیولی صحبت می کردند
They beat each other black and blue.
U
همدیگر را خونین ومالین کردند
bombers raided the city
U
بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند
It is yours the asking.
U
اگر بخواهید آنرا به شما می دهم
I bought it on your recommendation.
U
بسفارش وتوصیه شما آنرا خریدم
Can you prove it to me?
U
آیا می توانی آنرا به من ثابت کنی ؟
I bought it on the recommendation of a friend.
U
طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
I wont buy it at this price .
U
با این قیمت آنرا نخواهم خرید
she was shot for a spy
U
اورابه تهمت جاروزی تیرباران کردند
the exercised thier veto
U
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
Fatimid
U
[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
We sent for the doctor.
U
برای ما این دکتر را صدا کردند.
he was engagedon probation
U
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
I had my car broken into last week.
U
هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
he paid through the nose
U
زیاد به او تحمیل کردند گوشش را بریدند
bombers raided the city
U
بمب افگن هابران شهرحمله کردند
He was framed.
U
برایش پاپوش دوختند ( توطئه کردند )
The soldirs leg was amputated .
U
پای سرباز را قطع کردند ( بریدند )
They shook hand and made up.
U
با یکدیگر دست دادند وآشتی کردند
They searched the whole town .
U
تمام شهر را گشتند ( جستجو کردند )
I wI'll do that all by myself.
U
من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
Two dogs fight for a bone, and a third runs away w.
<proverb>
U
دو سگ بر سر استخوانى مى جنگند سومى آنرا بر مى دارد و مى برد .
You cannot have it both ways .
<proverb>
U
نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
flocked rug
U
[فرشی که پشت آنرا پارچه چسبانده اند.]
to have somebody on the hook
<idiom>
U
کسی را بلا تکلیف
[معلق]
نگه داشتن
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody in suspense
<idiom>
U
کسی را بلا تکلیف
[معلق]
نگه داشتن
[اصطلاح روزمره]
to let somebody dangle
<idiom>
U
کسی را بلا تکلیف
[معلق]
نگه داشتن
[اصطلاح روزمره]
to keep somebody on tenterhooks
<idiom>
U
کسی را بلا تکلیف
[معلق]
نگه داشتن
[اصطلاح روزمره]
To do something prefunctorily.
U
برای رفع تکلیف ( از سر باز کردن ) کاری راانجام دادن
knickerbocker
U
زاده هلندی هایی که به york new کوچ کردند
corinthian brass or bronze
U
یکجور مفرغ که ازسیم و زرومس ترکیب می کردند
They I got confused .
U
آنقدر ازمن سؤال کردند که گیج شدم
The bandits stripped him of all his belongines .
U
دزدهای سر گردنه ( راهزنان ) اورا لخت کردند
Everybody condemned his foolish behaviour .
U
همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
inns of chancery
U
عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
they howled the speaker down
U
سخنگوراباجیغ وداد وادار به پایین امدن کردند
We ought to (should)examineit in all itsaspects.
U
باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
retrofit
U
وسیله یا امکانی که به سیستم اضافه میشود.تا آنرا بروزکند
The planes pin- pointed the enemy targets .
U
هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
Shoppers were scrambling to get the best bargains.
U
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
The victors demanded unconditional surrender .
U
فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
user
U
بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
users
U
بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
hardware
U
دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
Our children have all left home now, but
[except]
[bar]
one.
U
همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
Boer
U
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea.
U
من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند.
Boers
U
سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
leet
U
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
Few reporters dared to enter the war zone.
U
چندی از خبرنگاران جرأت کردند وارد منطقه جنگی بشوند.
The room is bare of furniture .
U
این اتاق خیلی لخت کردند ( مبلمان کافی ندارد )
It is too expensive for me to buy ( purchase ).
U
برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
initialization
U
مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
arrow pointer
U
پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
myrmidon
U
یکی از اهالی جنگجوی thessalyکه در جنگ troyپادشاه خودرا پیروی کردند
speech
U
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speeches
U
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
Quantel
U
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
mohock
U
تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
sabbatical year
U
در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
lombards
U
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
printed
U
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print
U
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
prints
U
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
alpha channel
U
هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
fractal
<adv.>
<noun>
O
شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
mouse
U
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
mouses
U
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
vga
U
آداپتور نمایش VGA که به وسیله دیگری امکان دستیابی به اطلاعات و سیگنالهای زمانی آنرا میدهد
add-ons
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
ground adjustable propeller
ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
add-on
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
generation
U
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generations
U
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
roundest
U
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
round
U
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند
readers
U
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
reader
U
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
stamped addressed envelope
پاکتی که بر روی آن تمبر زده و میفرستند تا طرف مقابل در آن چیزی گذاشته و بدون پرداخت هزینه ای آنرا برگرداند
We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it.
U
ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند
[مخالفت کردند ]
.
head-shrinker
U
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinkers
U
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
Mandlebrot set
U
تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
isolating
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
anti-
U
برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
isolates
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolate
U
فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
terminate and stay resident program
U
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند
uart
U
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند
optimize
U
کامپایلری که کد ماشین را که تولید میکند آنالیز میکند و سرعت و کارایی آنرا افزایش میدهد
tripartite declaration of 0
U
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
I had pins and needles in my legs.
U
ساق پاهایم
[در اثر خواب رفتگی]
مور مور می کردند.
point
U
نقط های که تقسیم بین بیتهای عدد کامل و بخش کسری آنرا از عدد دودویی نشان میدهد
The husband and wife got into an argument . The husband and wife had an acrimonious exchange .
زن و شوهر بگو مگوشان شد
[بگو مگو کردند]
hot
U
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
reel-to-reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
hottest
U
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hotter
U
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
viewers
U
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
viewer
U
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود
estate in remainder
U
ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
unmoderated list
U
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
neural network
U
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
totems
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
brian kellogg
U
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
totem
U
روح محافظ شخص درخت یا جانوری که سرخ پوستان حفظ وحامی روحانی خود دانسته واز تجاوز بدان یاخوردن گوشت ان خودداری می کردند
UA
U
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
pend
U
معوق بودن بی تکلیف بودن
karadja medallion
U
ترنج کرجی
[این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
scanners
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
You deserve it.
U
حق داری ( استحقاق آنرا داری )
turtle border
U
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
touch
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches
U
وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
tracing
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings
U
تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
Mejidian style
U
طرح مجید
[این طرح جلوه ای از طرح محرابی و ترکیب با گل فرنگ است که بدلیل علاقه عبدالمجید، سلطان ترکیه به این طرح آنرا به او نسبت داده اند.]
locarno treaty
U
بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com